پژوهش مدرسه علمیه عصمتیه سمنان


 
  مغلوب در سکوت نشوی؟!؟ ...
مغلوب در سکوت نشوی؟!؟

?امام على(ع): 

 

?چون در سخن گفتن مغلوب شدى، مبادا در سكوتْ كردن مغلوب شوى.

 

? ميزان الحكمه ج2 ص385

موضوعات: شبهات, احادیث
[سه شنبه 1397-11-23] [ 11:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جمهوری اسلامی از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامی است؛ ...

جمهوری اسلامی از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامی است؛

اتحاد اسلامی به معنای همدلی ملت‌ها و همکاری دولت‌هاست. ملت‌ها بحمداللَّه با هم همدلند؛ اختلافات طائفی و فرقهای و مذهبی نمی‌تواند میان ملت‌ها شکاف ایجاد کند، مگر به وسوسهی دشمن. اما دولت‌ها را متأسفانه دستِ سیاست می‌تواند به این طرف و آن طرف بکشاند.

سخنان #رهبر_انقلاب
در دیدار مردم لار ۸۷/۲/۱۹

موضوعات: شبهات, تصاویر وسخنان رهبری
[یکشنبه 1397-10-02] [ 04:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بی بی شهربانو در ایران مادر امام سجاد است یا نه؟ ...

 آيا شهربانو دختر يزدگرد سوّم مادر امام سجاد(علیه السلام) بوده؟ و در سرزمين كربلا حضور داشته؟ و فرار او به سمت ايران به دستور امام حسين(علیه السلام) و مدفون شدنش در آرامگاهى كه هم‏اكنون در تهران به بى‏بى‏شهربانو شهرت دارد، صحيح است؟


پاسخ :

 در بعضى از نوشته ‏هاى متأخّر- كه به خيال خود از تاريخ‏هاى معتبر نقل قول كرده- چنين آمده است:

«در برخى از كتب معتبر تاريخى چنين آمده كه: شهربانويه- كه در كربلا حضور داشت و مادر فاطمه همسر قاسم بود- به سفارش امام حسين (ع) سوار بر اسب امام (ع) شده تا او را به سرزمين سرنوشت برساند و او به اذن خدا در ساعتى به رى رسيد و در كوهى از آن سامان و در نزديكى مقبره سيدعبدالعظيم حسنى مدفون شد«.(1)

و همان‏جا چنين آمده است: «در ميان مردم چنين شهرت دارد كه در قله كوه چيزى شبيه تكّه‏اى از روپوش زن ديده مى‏شود كه هيچ مردى نمى‏تواند به آن نزديك شود. زن آبستنى كه در شكم فرزند پسرى داشته باشد، نيز توان نزديك شدن به آن را ندارد«.(2)

و نيز چنين شايع شده است: «او هنگامى كه به رى رسيد، خواست از «هو» (خداوند) يارى بخواهد، اما اشتباها به جاى «هو» لفظ «كوه» را به زبان آورد و همان‏جا كوه او را دريافت و در شكم خود پنهان كرد«.(3)

شايد در نظر برخى ساختگى بودن اين افسانه‏ها و نيز عدم حضور مادر امام سجاد (ع) در كربلا، امرى واضح بوده و نياز به بحث و تحقيق ندارد اما از آنجا كه درباره او مطالب فراوانى در ميان مردم و حتى در ميان قشر فرهيخته شايع است، به بحث درباره او مى‏پردازيم.

براى روشن‏تر شدن بحث توجه شما را به مطالب زير جلب مى‏كنيم.

مادر امام سجاد (ع)

با رجوع به منابع مختلف شيعه و سنى درمى‏يابيم كه از ميان ائمه شيعى بيشترين اختلاف درباره نام مادر امام سجاد (ع) وجود دارد تا جايى‏كه برخى از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نام(4) و برخى ديگر تا شانزده(5) نام براى مادر آن حضرت (ع) ذكر كرده‏اند.(6) مجموع اين نام‏ها چنين است:

1. شهربانو، 2. شهربانويه، 3. شاه زنان، 4. جهان شاه، 5. شه زنان، 6. شهرناز، 7. جهان بانويه، 8. خولة، 9. برّة، 10. سلافة، 11. غزالة، 12. سلامة، 13. حرار، 14. مريم، 15. فاطمة، 16. شهربان.

با آنكه در منابع تاريخى اهل سنّت بر روى نام‏هايى چون سلافة، سلامة، غزاله بيشتر مانور داده شده است،(7) اما در منابع شيعى و به خصوص منابع روايى آنها، نام شهربانو بيشتر مشهور شده است. بنا به نوشته برخى از محققان(8): اولين بار اين نام در كتاب «هبائر الدرجات» محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق) ديده شده است.(9) بعدها محدّث معروف شيعى يعنى كلينى (م 329 ق) روايت همين كتاب را در كتاب كافى آورد.(10) بقيه منابع يا از اين دو منبع بهره گرفته و يا آنكه رواياتى ضعيف و بدون سند معتبر را در نوشته‏هاى خود آورده‏اند.(11)

در اين روايت چنين آمده است:

«چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر مى‏كشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شد) عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مى‏گويد و بدو متوجه شد اميرالمؤمنين (ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دختر بيامد و دست خود را روى سر حسين (ع) گذاشت. اميرالمؤمنين على (ع) به او فرمود: نام تو چيست؟ گفت: جهان شاه. حضرت فرمود: بلكه شهربانويه باشد.

سپس به حسين (ع) فرمود: اى اباعبدالله از اين دختر بهترين شخص روى زمين براى تو متولد مى‏شود و على بن الحسين (ع) از او متولد گشت. آن حضرت را ابن الخيرتين (پسر دو برگزيده) مى‏گفتند زيرا برگزيده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارسى«.(12)

اين روايت از دو جهت سند و متن محل بحث واقع شده است. از جهت سند در آن افرادى مانند ابراهيم بن اسحاق احمر(13) و عمرو بن شمر وجود دارند كه متهم به غلو شده و از سوى رجاليون شيعه مورد تأييد واقع نشده‏اند.(14)

اما از جهت متن اشكالات زير بيان شده است:

1. اسارت دخترى از يزدگرد، به شدّت محل ترديد است.

2. اسارت چنين دخترى در زمان عمر و به ازدواج امام حسين (ع) درآمدن در اين زمان نيز غيرقابل قبول است.

3. در هيچ‏يك از منابع معتبر شيعى به جز اين روايت، لقبى با عنوان «ابن الخيرتين» براى امام سجاد (ع) نقل نشده است.

آيا در اينجا نمى‏توان نوعى ايرانى‏گرى افراطى را ديد كه به خيال خود به جهت پيوند

خوردن نسل ساسانيان با نسل پيامبر (ص) در امام سجاد (ع)، خواسته‏ اند آن حضرت (ع) را به عنوان «خير اهل الارض» معرفى كنند؟

اين‏گونه نقدها بر گزارش‏هاى حاوى نام شهربانو باعث مى‏شود تا اين گزارش‏ها را از ساحت ائمه (ع) به دور و آن را ساخته دست حديث‏ پردازان بدانيم و نام شهربانو را براى مادر آن حضرت (ع) نفى كنيم.

درباره نسب مادر امام سجاد (ع) نيز منابع متقدم تاريخى و روايى دچار اختلاف گشته‏اند. برخى مانند يعقوبى (متوفى 281 ق((15)، محمد بن حسن قمى(16)، كلينى (متوفى 329 ق((17)، محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق((18)، شيخ صدوق (متوفى 381 ق((19) و شيخ مفيد (متوفى 413 ق((20) او را دختر يزدگرد دانسته‏اند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند.

اين نسب تقريباً در ميان منابع متأخر به عنوان يك شهرت فراگير جاى خود را باز كرده است به گونه‏اى كه ميدان اظهار وجود براى ديدگاه‏هاى مخالف نگذاشته است.(21)

در مقابل اين قول، برخى از منابع متقدم و متأخر ديدگاه‏هاى ديگرى مانند سيستانى بودن، سندى بودن، كابلى بودن او را متذكر شده و بسيارى از منابع بدون ذكر محل اسارت او، تنها با عنوان «امّ ولد» (كنيز صاحب فرزند) از او ياد كرده‏اند.(22) برخى نام‏هاى بزرگان ايرانى همچون سبحان، سنجان، نوشجان و شيرويه را به عنوان پدر او ذكر كرده‏اند.(23)

براى نقد و بررسى اين نسب نمى‏توانيم به بحث‏هاى سندى اين گزارش‏ها تكيه كنيم زيرا هيچ‏يك از اقوال داراى سند مستحكمى نيست. علاوه بر آنكه بيشتر كتاب‏هاى تاريخى همانند تاريخ يعقوبى، مطالب خود را بدون ذكر اسناد نقل مى‏كنند.

ادامه  …

موضوعات: شبهات
[شنبه 1397-07-07] [ 09:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل(ع)وحضرت زینب(س)چیست؟ ...
دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل(ع)وحضرت زینب(س)چیست؟

دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) چیست؟

 

چه کسی گفته که آنها معصوم نیستند که ما دلایلش را بیان نماییم؟ نه تنها ایشان، بسیار  دیگری نیز معصوم بوده‌اند؛ مگر لقب حضرت معصومه علیهاالسلام را امام رضا علیه السلام نداده‌اند؟ منتهی این بزرگواران در حد و جزو چهارده معصوم که تالی تلو و حد اعلای عصمت می‌باشند نبوده‌اند.

 

در خصوص عصمت به چند نکته مهم باید توجه نمود:

 

یک - عصمت، مرحله‌ی بالایی از کمال انسانی در تمامی شئون و فعلیت تمامی استعدادهای انسان است و مرهون علم، صیانت نفس و اخلاص در بندگی و عمل صالح می‌باشد.

 

دو – عصمت نیز مانند هر کمال دیگری (علم، حکمت، رأفت، رحمت، بصیرت و …)، همه از اسمای الهی است و تجلی آن در مخلوقاتش، دارای مراتب متفاوت می‌باشد. چنان چه حتی در مورد انبیای الهی نیز فرمود، برخی برتر از برخی دیگر می‌باشند.

 

سه - عصمت، مرحله بالای معرفت و شناخت، و مرحله بالای ایمان به آن معرفت و شناخت است، که سبب می‌شود آدمی صاحب بصیرت شود، ظاهر بین نباشد، باطن هر نیت، کار، عمل و هر چیزی را ببیند و در واقع از ناسوت (عالم ماده) گذشته و با «ملکوت» مرتبط گردد.

 

یک مثال:

 

عقل، علم، آگاهی، ایمان و بصیرت، نگهدارنده (عاصم) انسان از خطا و لغزش و گناه و ضعف‌های دیگر هستند. به عنوان مثال: شاید یک کودک نداند که اگر نزدیک به آتش (ولو بسیار ضعیف، به حد شعله یک کبریت یا شمع گردد)، خطر او را تهدید می‌کند و به خاطر همین جهلش به آن نزدیک شود، اما کسی که علم یافت و به آن علم نیز ایمان و یقین پیدا کرد، خود را از آن نگه می‌دارد. این بازدارندگیِ خود، در همین حد نیز مصداقی از عصمت است.

 

چهار – از همین معنا و مثال معلوم می‌شود که “عصمت” در انسان صرفاً جبری نیست؛ یعنی چنین نیست که خداوند متعال کسی را معصوم قرار داده باشد و در خلقت او، هیچ اختیار و امکانی برای خروج از عصمت نداشته باشد، بلکه بازدارندگی و صیانت نفس خود به اختیار انجام می‌پذیرد.

 

پنج – عصمت از سویی ایجاد مصونیت از ارتکاب به گناه است و از سویی دیگر کمالی است که سبب بازدارندگی از هر گونه خطا، اشتباه، فراموشی و … نیز می‌گردد.

 

شش – عصمت از گناه، برای همگان ممکن است، چرا که خداوند متعال به همگان امر فرمود که خود را از گناه و معصیت نگهدارید و بدیهی است که خداوند حکیم، به چیزی که در امکان و قدرت انسان نیست امر نمی‌کند. پس هر کسی می‌تواند معصوم از گناه باشد (البته به حد خود). [دقت کنیم که خیلی از کارها برای بنده و شما گناه محسوب نمی‌گردد، اما برای اولیاءالله و در رأس آنها پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، گناه محسوب می‌گردد].

 

هفت – اما عصمت کامل از هر گونه خطا، اشتباه یا فراموشی، برای همگان ممکن نیست.

 

الف – پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیه و آله، انسان کامل هستند، یعنی حد اعلای ممکن برای رشد و تعالی برای یک انسان، در آنها محقق شده و تجلی یافته است. از این رو آنان به معنای اتمّ و کامل «معصوم» از هر گونه گناه، خطا، اشتباه و فراموشی می‌باشند؛ لذا (به تعلیم وحی و آموزه‌های خودشان که معدن وحی و مخزن علم لایزال الهی می‌باشند) ایشان را “معصوم” (بدین معنا) نامیده و به غیر از آن چهارده نفر، هیچ کس دیگری را معصوم نمی‌دانیم.

 

ب – وقتی گفته می‌شود «امکان خطا، اشتباه و فراموشی»، معنایش این نیست که حتماً به این امور مبتلا و دچار می‌شوند، بلکه یعنی «امکانش» قابل نفی نیست، منتهی در انبیای الهی (با شدت و ضعف مرتبه‌ای که نسبت به یک دیگر در علم و عصمت دارند) و هم چنین چهارده معصوم علیهم‌السلام، این “امکان” نفی می‌شود.

 

حضرت زینب کبری علیهاالسلام:

 

*- حضرت زینب علیهاالسلام، تنها دختری در این عالم است که هم پدرش معصوم است و هم مادرش؛ مانند حضرات امام حسن و امام حسین علیهماالسلام که تنها فرزندان پسر دو معصوم هستند. حتی حضرات امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء و دیگر امامان علیهم السلام نیز از این ویژگی برخودار نبوده‌اند.

 

*-  حضرت زینب علیهاالسلام، محرم اسرار و از بزرگ‌ترین یاوران و حامیان شش معصوم (حضرات امیرالمؤمنین، فاطمه زهراء، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر علیهم السلام) بودند؛ آیا شخصی که از علوم، فضایل، ایمان و مراتب بالای کمال انسانی برخوردار نباشد و احیاناً مرتکب گناه (حتی صغیره) شده باشد، می‌تواند در به چنین رتبه و توفیقی نایل آید؟

 

*- حضرت زینب کبرا علیهاالسلام، از علم لدنی برخوردار بودند، چنان چه امام معصوم، حضرت سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: «انت بحمداللّه عالِمَةٌ غَیر مُعلّمةٍ و فَهِمَةٌ غَیر مُفَهِمّةٍ»، یعنی: الحمد لله، شما عالمِ بدون معلم هستید و فهیمی هستید که کسی آن معارف و مفاهیم و حقایق عالم هستی را به شما تفهیم نکرده است.

 

حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام:

 

*- ایشان در مقامی از علم و فضیلت قرار داشتند که به «پدر فضل» ملقب و مشهور گردیدند.

 

*- ایشان در مقامی قرار داشتند که امام سجاد علیه‌السلام در حق ایشان فرمودند: «خداوند رحمت کند عمویم عباس بن علی علیه اسلام را، که به تحقیق ایثار و جانبازی کرد و جنگِ نمایانی نمود و خود را فدای برادرش ساخت، تا اینکه دستانش قطع شد و خداوند در مقابل، بسان عمویش جعفر طیار، دو بال به او عنایت کرد تا با آنها با ملائکه در بهشت پرواز نماید. و همانا عباس علیه السلام نزد خداوند تبارک و تعالی منزلتی دارد که جمیع شهدا در روز قیامت بر او غبطه خورند و تمنّای مقامش را نمایند» (خصال شیخ صدوق ، جلد 1 صفحه 35)

 

*- ایشان در مقامی از بصیرت بودند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «کانَ عَمُّنا العَبَّاسُ (ع) نافِذَ البَصیرَة؛ عموی ما عباس (ع) بینشی ژرف داشته است» (اعیان الشیعه، ج 7، ص 430)

 

*- ایشان در مقامی از علم و ایمان و بصیرت بودند که امام صادق علیه‌السلام، هنگام زیارت قبر ایشان شهادت دادند: «اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ و لَمْ تَنْکُلْ و اَنَّکَ مَضَیْتَ علی بصیره مِنْ اَمرِک؛ گواهی می‌دهم که تو لحظه‌ای از خود سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود».

 

*- ایشان در مقامی از ولایت‌پذیری، معرفت، اطاعت و تبعیت از امام و شهادت قرار گرفتند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «پس خداوند برترین و بیشترین و وافرترین و کامل ترین پاداش کسی را از میان آنان (مجاهدین و شهدای حق) که به پیمانشان وفا نمودند، دعوت او را پذیرفتند و از ولی امر خود طاعت کردند، به تو ارزانی فرماید.» (کامل الزّیارت ابن قولویه صفحه 257)»

 

*- ایشان که علمدار امام زمان‌شان بودند، در میان شهدای والا مقام کربلا (از خاندان و یاران)، تنها کسی بودند که وقتی به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام فرمودند: «الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِيلَتِی واضَیعَتا بَعدِ‌کَ یااَخی» یعنی: اکنون کمرم شکست و چاره‌ام اندک شد، وامصیبتا بعد از تو، ای برادر!

 

نتیجه:

 

پس هیچ تردیدی نمی‌ماند که آن دو بزرگوار، در مرتبه بسیار بالایی از علم، حلم، بصیرت، تعقل، فضل، ایمان، عمل و سایر کمالات انسانی قرار داشتند و بالتبع معصوم از گناه بودند، اما مرتبه کمالی و عصمت آنها (و هیچ کس دیگری)، در حد چهارده معصوم علیهم السلام نبوده و نمی‌باشد

موضوعات: شبهات
[جمعه 1397-07-06] [ 04:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا بعد از فاجعه منا، حج واجب، باید تعطیل شود؟ ...

آیا بعد از فاجعه منا، حج واجب، باید تعطیل شود؟

اگر ایرانیان در کانون مرکزی جغرافیای جهان اسلام و بزرگترین اجتماع عظیم مسلمین که در سال، فقط یک بار، برگزار میشود، حضور نداشته باشند، عربستان و آل سعود، تبلیغات مسموم و برنامه های بسیار مخرب تدارک خواهد کرد. و ایران به عنوان طلایه دار اسلام شیعی و مهمترین مانع گسترش وهابیت و تفکرات سلفی افراط گرای مذهبی در اهل سنت همچون داعش و القاعده ، از حوزه اثر گذاری به حاشیه سوق داده خواهد شد.


علاوه بر این در حال حاضر و با توجه به اجتماع عظیم 20 میلیونی شیعیان در مراسم اربعین حسینی، حتی اگر عقب از حج واجب، عقب نشینی مذهبی بکنیم، ممکن است در فرداها، دست نشانده های سعودی و تروریستی های سلفی داعش و القاعده، با برنامه ریزی و توطئه، اقدام به انفجار و ناامن کردن مراکز مقدسه شیعه، و مشابه این مسائل می کنند تا زیارت کربلا و نجف و کل عتبات عراق، نیز تعطیل شود. بنابراین، لازم است در مقطع فعلی و در حال حاضر، در اقدامی پیش دستانه و بنابر مصالح عظیم جهان اسلام و مذهب شیعه، و بلکه بنابر تکلیف واجب دینی، در حج واجب که در سال، فقط یک بار تکرار میشود، از این فرصت، کمال استفاده را داشت. لکن اگر بنابر مصالحی بزرگتر و مهم تر، همچون تعطیلی حج واجب از طرف امام خمینی بعد از کشتار خونین حج سال 66، شرایط در ماه های آینده، ایجاب کند، قطعا داستان، فرق خواهد کرد.
حجّ خانه خدا در تمام عمر، تنها برای یک بار بر همه کسانى که داراى شرایط آن باشند، واجب است و تخلف از این واجب نیز، چون دیگر واجبات به هیچ بهانه ای مجاز نیست. همچنین حج واجب، نباید به هیچ بهانه ای، حتی صدقه و خیرات به دیگران، تعطیل شود. لکن حاکم اسلامی، بنابر مصالحی عظیم تر و مهمتر، می تواند حج را برای مدتی، تعطیل، اعلام نماید.

و اما در شرایط فعلی و به دلیل جنایات نظام سعودی در منطقه به‌ ویژه یمن و خیانت شنیع مأموران آل سعود در فاجعه منا اگر شیعیان، عمره و حج مستحبی خویش را تبدیل به زیارت حرم امام حسین(ع) کنند، بی‌شک ثوابی مضاعف دریافت خواهند کرد و از جانب شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) نیز، بی‌جواب نخواهد ماند. زیرا در چنین حالتی که آل سعود و پیروان آنان (داعش)، به نابودی شیعیان امیرالمومنین، کمر همت بسته اند، شیعه نیز به تاسی از مولاو سرور خویش، امام حسین، که در روز هشت ذی الحجه حج مستحبی و عمره مفرده خویش را تمام کرد و راه کربلا را پیش گرفت، عمل نموده و اربعین حسینی را مقدمه و زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت، امام عصر و زمان، حضرت مهدی موعود، سازد. چنانکه وقتی عبدالله بن زبیر از امام حسین(ع) پرسید: آیا حج را ترک می‌کنید؟! امام حسین فرمودند: لَأَنْ أُدْفَنَ بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُدْفَنَ بِفِنَاءِ الْکَعْبَة. (ابن قولویه، کامل الزیارات، ص73) دفن شدن کنار فرات را بر دفن شدن کنار خانه کعبه ترجیح می‌دهم.

بنابراین، با توجه به وقایع اخیری که در روابط ایران و عربستان پیش آمده و بی احترامی های مکرر سعودی ها به ایرانیان، از جمله تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده و نیز عدم اعطای ویزا به مسوولین ایرانی و نیز خط و نشان کشیدن مقامات سیاسی ریاض علیه ایران و توهین های مکرر به دیپلماسی دولت فعلی، به نظر می رسد، توصیه حکیمانه امام راحل(ره) و رهبر انقلاب باید در عمره مستحبی، عملیاتی شود و آبادنی ایران و کمک به فقرا و نیازمندان، مقدم بر سفرهای مستحبی (عمره) به عربستان شود.

اما درباره حج واجب، مساله شاید فرق کند. زیرا برخی از کارشناسان امر، معتقدند، اگر برای رهایی از هتاکی های سعودی، به جای تحرک بیشتر دولت ایران، به تعطیلی حج واجب، فکر کنیم؛ ممکن است هم دشمن سعودی، گستاخ تر شود و هم از این حربه را برای خارج کردن شیعه از دایره مسلمین و تبلیغات مسموم علیه مذهب شیعه، استفاده کند. البته ممکن است در آینده و با تداوم دشمنی های آل سعود با مذهب اهل بیت، و بنابر مصالحی عظیم تر، همچون اقدام امام راحل در سال 66 و بعد از کشتار خونین ایرانی ها در مراسم برائت از مشرکین توسط خاندان آل سعود، این بار نیز، مقام معظم رهبری، بنابر مصلحت و حکم حکومتی، به تعطیلی حج، حکم بفرمایند. به عنوان مثال، اگر حاکم اسلامی تشخيص دهد که امنيت و جان حجاج در خطر است و تلاش آنها در رفع موانع کافی نبوده می تواند با صلاحديدی که دارند اين سفر معنوی را برای مدتی تعطيل کنند و به تعویق بياندازند.

و اما در پاسخ به شبهه قدیمی تعطیلی حج واجب، باید به اجمال چنین پاسخ گفت: ایرانیان در سال هزاران میلیارد، هزینه مسافرت به چند کشور توریستی از جمله ترکیه، مالزی، تایلند و … می کنند که کل سهم عربستان از این مسافرت ایرانیان، باید توسط مراکز آمار و کارشناسان امر، تعیین شود. ولی جای سوال باقی است: هنگام توهین به مقدسات و سفر حج کل معنویات این سفر به فراموشی سپرده شده و آنگاه برخی، به فکر فقرا و اولویت های داخل کشور و یا تحریم حج واجب، می افتند. ولی با دیدن آگهی های تبلیغاتی برای کشور های دیگر، هیچ گونه اعتراضی ندارند. مضاف بر اینکه، در سفر به این گونه کشورها، معمولا عمل معنوی و دینی، نیز انجام داده نمیشود. حال سوال اصلی این است که چرا هیچ فرد و یا گروهی، خواستار تعطیلی این سفرها و صرف هزینه های کلان آن در امور خیریه، نمیشود؟

نورانیتی که تنها اولیای خدا می‌تواند ببیند.

موضوعات: شبهات, مناسبت ها
[دوشنبه 1397-05-22] [ 02:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حیات برزخی در قرآن ...

چرایی حیات برزخی در قرآن

روح انسان بعد از مرگ به عالمی به نام برزخ می‌رود. عالم برزخ را «عالم مثال» يا «عالم خيال» نيز می‌گويند. در عالم برزخ، ماده نيست بلکه صورت محض است.

تاریخ : دوشنبه 1397/01/27

 

صورت مثالی ما در خواب حرکت می‌کند و اعمالی را انجام می‌دهد، بدون اين که بدن حرکتی کند. اين صورت مثالی چيزی در کنار بدن و در کنار روح نيست، بلکه بدن و صورت مثالی و روح، با يکديگر، اتحاد دارند و در واقع سه مرحله از واقعيت انسان هستند.
انسان در موقع خوابيدن، علاقه‌اش از بدن کم می‌شود. مرگ هم که برادر خواب است به معنای قطع علاقه روح از بدن است، بنابراين طبق استدلال اتعقلانی و نيز آيات و روايات صريح و فراوان، روح پس از مرگ زنده است و به نعمت‌ها يا عذاب‌های الهی مشغول می شود.
عالم برزخ مابین دنیا و آخرت است
حجتالاسلام قهرمان احمدی، امام جمعه هریس در گفت‌‌وگو با ایکنا اظهار کرد: عالم برزخ حائل بین دو شئ یعنى مابین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا روز بعثت است پس كسى كه مى میرد داخل برزخ مى شود كه واسطه و حائل بین دنیا و آخرت است و از دیدگاه اسلام، مرگ نابودی انسان نیست، بلکه سفری از جهان طبیعت به عالمی دیگر است.
وی با استناد به آیه ۷ سوره ابراهیم خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: خداوند كسانى را كه ایمان آوردند به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان استوار مى دارد هم در این جهان و هم سراى دیگر(در عالم برزخ و سراى آخرت)

حجت‌الاسلام احمدی ادامه داد: خداوند، پس از مرگ مؤمنان، ارواح آنان را در بدنی ـ همانند بدن دنیوی آنان ـ قرار می‏ دهد؛ به‏ گونه ‏ای که سایر مردگانی که در دنیا با او آشنا بوده‌اند، در برزخ نیز او را باز می‏ شناسند. مؤمنان در برزخ، با بدن خود، از تمتّعاتی هم‏چون خوردن و آشامیدن برخودارند. 
امام جمعه شهرستان هریس یادآور شد: در برزخ به شیعیانی که پیش از آموختن کامل قرآن بمیرند، قرآن آموخته می‏ شود تا بر درجات آنان در بهشت افزوده شود.
وی با اشاره فرموده سیدالساجدین امام زین العابدین(ع) افزود: امام زین العابدین(ع) می فرمایند: آن برزخ همان گور است و آنان در گور، زندگى تنگ و سختى دارند . به خدا سوگند كه گور، يا باغى از باغهاى بهشت است، و يا گودالى از گودالهاى دوزخ.
حجت‌الاسلام احمدی از پرسش سئوال پس از مرگ گفت و تاکید کرد: پس از مرگ، انسان‏ها مورد سئوال قرار می‏ گیرند و از آنان درباره اعتقادشان مانند توحید، نبوت و ولایت سؤال می‏‌شود. مؤمنانی که به‏ خوبی از عهده پاسخ بر می ‏آیند، مشمول رحمت الهی می ‏شوند و کسانی که از پاسخ درست در می مانند، دچار عذاب می‏ شوند. از برخی روایات بر می ‏آید که این سؤال که به سئوال قبر معروف است به مؤمنان خالص و کافران محض اختصاص دارد و حسابرسی کسانی که در میان این دو گروه قرار دارند، به قیامت موکول می‏ شود.
درجه حیات، بعد از مردن از پیش از مردن کامل تر و بالاتر است
حجت‌الاسلام مهدی منصوری، امام جمعه شربیان در گفت‌ و گو با ایکنا اظهار کرد: درجه حیات، بعد از مردن از پیش از مردن کامل تر و بالاتر است. همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعیفی برخوردار است، حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کامل تر می شود، همچنین حالت حیات انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی درجه‌ای ضعیف‌تر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کامل تر می گردد و اهل برزخ، از ثواب اعمال نیک بازماندگانشان بهره‏ مند می ‏شوند.
وی با استناد به آیه ۳ سوره فرقان خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: او خدایى است كه آب دو دریا را بهم آمیخت دو دریایى كه آب یكى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند.
 حجت‌الاسلام منصوری ادامه داد: تأسیس مؤسسات خیریه که سودش برای خلق خدا جریان دارد و باقی می ماند و یا صدقات غیر جاریه که یک عمل زودگذر است، اگر به این قصد صورت گیرد که اجر و پاداشش برای پدر و یا مادر و یا دوست و یا معلم و یا هر کس دیگر که از دنیا رفته، بوده باشد، مانند هدیه ای برای رفتگان محسوب می شود و موجب سرور و شادمانی آنها می شود و همچنین است دعا و طلب مغفرت و حج و طواف و زیارت به نیابت از آنها. ممکن است فرزندانی در زمان حیات پدر و مادر خدای ناخواسته آنها را ناراضی کرده باشند ولی بعد از درگذشت آنها طوری عمل کنند که رضایت آنها را به دست آورند، همچنانکه عکس آن نیز ممکن است.
امام جمعه شربیان با اشاره به فرموده امام جعفرصادق(ع) افزود: امام جعفرصادق(ع)می فرمایند: برزخ، ميانه دو چيز است؛ پاداش و كيفرى است كه در فاصله ميان دنيا و آخرت به انسان مى رسد.


منبع :خبرگزاری بین المللی قرآن

 

 

موضوعات: مقالات, شبهات
[چهارشنبه 1397-04-27] [ 07:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا در قرآن آیه اى وجود دارد که غنا را حرام بداند؟ ...

پرسش : 

آیا در قرآن آیه اى وجود دارد که غنا را حرام بداند؟
 

پاسخ : 

دین اسلام، مجموعه اى از اعتقادات و دستورالعمل هاى فردى و اجتماعى اعم از اخلاقى و فقهى است که به عنوان اساسى ترین و مطمئن ترین منبع و در کنار آن، سنت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)  و معصومین (علیهم  السلام)   مى باشد که مشتمل بر احادیث، رفتارها و حتى تقریر آنان است و عقل سلیم بشرى نیز از منابع فقه و حقوق اسلامى است. از این رو براى دستیابى به تفسیر و شرح هر موضوعى از نگاه دین، بایستى در همه آن منابع، آن را مورد بررسى قرارداد و تنها اکتفا به قرآن کافى نیست. در این کتاب مقدس تصریحى نسبت به غنا نشده است؛ ولى با توجه به احادیثى که در ذیل برخى آیات آمده، حرمت غنا به خوبى استفاده مى شود.

1. «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یتَّخِذَها هُزُواً أُولئِک لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ»[1]؛ «و برخى از مردم سخنان بیهوده را مى خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند ؛ براى آنان عذابى خوارکننده است».
«لهو الحدیث» به هر گونه سخن با آهنگ سرگرم کننده و غفلت زا ـ که انسان را به بیهودگى یا گمراهى مى کشاند ـ گفته مى شود. روایات متعددى آن را به غنا تفسیر کرده و آن را از مصادیق «لهو الحدیث» مى شمارد[2].

2. «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»[3]؛ «و از بت هاى پلید اجتناب کنید و از سخن باطل بپرهیزید».
«قول الزور» به گفتار باطل و بى واقعیت گفته مى شود و در روایات مختلفى، غنا از مصادیق «قول الزور» بر شمرده شده است[4].

3. «وَ الَّذِینَ لا یشْهَدُونَ الزُّورَ»[5]؛ «و کسانى که شهادت به باطل نمى دهند [و در مجالس باطل شرکت نمى کنند]».
در بخشى از این سوره، به ویژگى هاى خوب بندگان خاص الهى اشاره گشته و در این آیه مشخصه یاد شده از صفات نیک آنان دانسته شده است. روایات متعددى در ذیل آیه آمده و واژه «الزور» را به غنا تفسیر کرده است[6].

4. «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»[7]؛ «و آنها (مؤمنان) که از لغو و بیهودگى روى گردانند».

5. «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ»[8]؛ «و [مؤمنان] هرگاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روى بر مى گردانند».

در تفسیر قمى در ذیل این دو آیه از امام معصوم (علیه السلام)  آمده که مقصود از «اللغو»، غنا است[9]. تردیدى نیست که اگر این احادیث نبود، حرمت غنا از ظاهر آیات استنباط نمى شد! اهل بیت (علیهم  السلام)   با علم و دانش نشأت گرفته از غیب و با توسعه در معناى این واژه ها، غنا را از مصادیق آن دانسته اند؛ وگرنه فهم بشر از ظاهر آیات تجاوز نکرده و حرمت غنا را به طور مستقل از آیات درک و استنباط نمى کند.
گفتنى است؛ روایاتى که در ذیل آیات پیشین آمده، همگى غنا را به عنوان مصداق و از نمونه هاى بارز برشمرده است، نه اینکه تنها به غنا تفسیر شده و در آن منحصر گردد.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. لقمان 31، آیه 6.
[2]. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به.
[3]. حج 22، آیه 30.
[4]. همان.
[5]. فرقان 25، آیه 72.
[6]. همان.
[7]. مؤمنون 23، آیه 3.
[8]. قصص 28، آیه 55.
[9]. تفسیر القمى، ج 2، ذیل آیات.

 منبع: احکام موسیقى (به ضمیمه رقص و قمار)، مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام، مؤلف: سید مجتبى حسینى؛ قم: نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1385.

موضوعات: مقالات, شبهات, نکات
 [ 06:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیعه پاسخ می دهد ...

 

شريعت سهل و آسان   

به يقين اسلام يك دين جهانى و براى تمام مناطق روى زمين در تمام اعصار و قرون است و در عين حال شريعت سمحه و سهله و كاملا آسان مى باشد، فكر كنيد پنج بار شستن پاها در شبانه روز در نقاط مختلف دنيا چه مشكلات مهمّى ايجاد مى كند و گروهى را به سبب اين سخت گيرى، از وضو و نماز بيزار مى سازد. 

و اين است نتيجه اجتهاد در برابر نص و رها ساختن روايات مسح. 

اين احتمال نيز منتفى نيست كه قسمتى از روايات غسل (البتّه نه همه آنها) در عصر بنى اميّه كه بازار جعل احاديث رونق گرفت و معاويه مبالغ كلانى براى بعضى جاعلان حديث قرار داد، جعل شده باشد، زيرا همه مى دانستند كه على(عليه السلام) طرفدار مسح پاهاست و معاويه اصرار داشت در همه چيز بر خلاف آن حضرت عمل كند. 

لطفاً به دو حديث زير دقّت كنيد: 

1ـ در صحيح مسلم آمده است كه معاويه به سعد بن ابىوقّاصدستور داد نسبت به اميرمؤمنان على(عليه السلام) سبّ و لعن كن! (زيرا سعدجدّاً از اين كار خوددارى مى كرد) سعد گفت : از رسول خدا سه فضيلت درباره على(عليه السلام) شنيدم كه هرگز آن را فراموش نمى كنم و اى كاش يكى از آنان از آن من بود كه آن را بر ثروت هاى عظيم ترجيح مى دادم. سپس داستان جنگ تبوك و جمله «اما ترضى أن تكون لى بمنزلة هارون من موسى» و داستان جنگ خيبر و جمله مهمّى را كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره على(عليه السلام) فرمود و داستان مباهله را بيان كرد.(1) 

اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه معاويه براى مخالفت با اميرمؤمنان على(عليه السلام) تا چه حد اصرار داشت. 

2ـ از روايات زيادى استفاده مى شود كه دو گروه در قرون اوّل اسلام اقدام به جعل احاديث كرده اند. 

گروه اوّل جمعى از افراد به ظاهر صالح و زاهد (امّا ساده لوح) بودند كه به قصد قربت جعل حديث مى كردند، از جمله گروه ظاهراً ديندارى بودند كه براى ايجاد رغبت در مردم به تلاوت قرآن، احاديث عجيب و غريبى در فضايل سوره ها وضع كرده و به پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)نسبت دادند و متأسّفانه تعداد آنها كم نبود! 

دانشمند معروف اهل سنّت قرطبى در كتاب تذكار (صفحه 155) مى گويد: اعتبارى به رواياتى كه جاعلان احاديث دروغين در فضيلت سوره هاى قرآن جعل كرده اند نيست. اين كار را جماعت كثيرى درباره فضايل سور قرآن (بلكه) درباره فضايل ساير اعمال نيز مرتكب شدند. به قصد قربت وضع حديث كردند و گمان بردند از اين طريق مردم را به فضايل اعمال دعوت مى كنند (و هيچ گونه منافاتى ميان دروغ كه بدترين گناهان است با زهد و فقاهت نمى دانستند!!). 

همين دانشمند (قرطبى) در صفحه بعد كتاب خود از «حاكم» و بعضى ديگر از شيوخ محدّثين نقل مى كند كه يكى از زهّاد، داوطلبانه (و به قصد قربت) احاديثى در فضيلت قرآن و سوره هاى آن جعل كرد. هنگامى كه از او پرسيدند چرا اين كار را كردى؟ گفت: من ديدم مردم نسبت به قرآن كم توجّه شده اند، دوست داشتم رغبت آنها را به قرآن زياد كنم، و هنگامى كه به او گفتند پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود : «من كذب علىّ فليتبوء مقعده من النار ; هر كس به من دروغ ببندد، جايگاه خود را در آتش آماده كرده است» در جواب گفت: پيغمبر فرموده «من كذب علىّ…» يعنى كسى كه بر ضدّ من دروغى بگويد، من اين دروغ ها را به نفع پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى گويم!! 

قرطبى درنقل اين گونه احاديث تنهانيست،جمع ديگرى ازدانشمندان اهل سنّت نيز آن را نقل كرده اند (براى توضيح بيشتر به كتاب نفيس الغدير جلد پنجم بحث «كذّابين و وضّاعين» مراجعه كنيد). 

گروه دوّم كسانى بودند كه در برابر گرفتن پول هاى كلان به وضع حديث به نفع معاويه و بنى اميّه و ذمّ اميرمؤمنان على(عليه السلام) پرداختند. از جمله «سمرة بن جندب» بود كه مبلغ چهارصد هزار درهم از معاويه گرفت و اين حديث را در ذمّ على(عليه السلام)و مدح قاتل او وضع كرد و گفت آيه شريفه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ…)(2)درباره عبدالرحمان بن ملجم قاتل على(عليه السلام) نازل شده و آيه شريفه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا…)(3) درباره على(عليه السلام).(4)نعوذ بالله من هذه الأكاذيب. 

بنابراين جاى تعجّب نيست كه براى مخالفت با على(عليه السلام) رواياتى درباره شستن پاها در وضو جعل كرده باشند. 

 

1. صحيح مسلم، جلد 7، صفحه 120 .

2. سوره بقره، آيه 207 .

3. سوره بقره، آيه 204 .

4. ابن ابى الحديد معتزلى، طبق نقل منتهى المقال، شرح حال «سمرة».

 

موضوعات: شبهات, احادیث
[شنبه 1397-01-04] [ 09:28:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به شبهه:تناقض در قرآن ...

?متن شبهه:

? تناقض در قرآن ?

آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی می زنند بخشیده می شوند؟

بله ? { سوره نور آیه ۵ }
خیر ? { سوره نور آیه ۲۳ }

? پاسخ شبهه:

?کافران چطور حکم دو آیه ۵ و ۲۳ سوره نور را متناقض دانسته اند، در حالی که شرایط دو آیه با هم متفاوت است !

1⃣ آیه ۵ سوره نور، ناظر به موردی است که افراد تهمت زننده پشیمان شده و #توبه و جبران می کنند.

اما در آیه ۲۳، اصلا بحث #توبه مطرح نشده است.! پس این آیه مربوط به کسانی است که از کار خود پشیمان نشده و توبه ننموده اند.

اگر در آیه ۲۳ نور می گفت: ” توبهٔ تهمت زنندگان پذیرفته نیست” آن وقت تناقض پیش می آمد.

2⃣ سوره مبارکه نور { آیه های ۴ و ۵ و ۲۳ }

? آیه ۴ :
وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

و کسانی که زنان پاکدامن را متهم می کنند سپس چهار شاهد (برای اثبات ادعای خود) نمی آورند، آن ها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید و آن ها همان فاسقانند.

? آیه ۵ :
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

#مگر کسانی که بعد از آن #توبه کنند و جبران نمایند { که خداوند آن ها را می بخشد} زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.

? آیه ٢٣ :
إِنَّ الَّذِینَ یَرْ‌مُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَ‌ةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ٌ

کسانی که زنان پاکدامن و بی خبر و مومن را متهم می سازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی به دورند و عذاب بزرگی برای آن هاست.

3⃣ متوجه فریبکاری کافر? شده اید!؟

کافر آیهٔ ۵ را در مقابل آیه ٢٣ قرار می دهد!! در حالی که آیه ۵ استثنای حکمِ آیه ۴ است. در حقیقت ?? آیه ۴ و ٢٣ موضوع واحدی دارند { نه آیه ۵ و ٢٣ }…

در آیه اول استثنائی بر حکم بیان شده وجود دارد (بخشش در صورت توبه)، ولی در آیه دوم این استثنا ذکر نشده است.

پس حکم آیهٔ ۵ {بخشش در صورت توبه} برای آیهٔ ٢٣ نیز می تواند باشد. و اصولاً بنا بر یک حکم کلّی هر گناهی {بدون استثناء}، با توبه و جبران بخشیده می شود. و نیازی نیست همه جا قید شود! ??

? سوره فرقان ـ آیه ۷۰ :

إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً

مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند ، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل می کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!

4⃣ حفظ حقوق و شخصیت زن از برنامه های اسلام و قران است، پس کافران بدانند با دروغ پراکنی قدرت تضییع و انکار این حقوق را نداند.

? امام صادق (ع) :
القاذِفُ يُجلَدُ ثَمانينَ جَلدَةً و لا تُقبَلُ لَهُ شَهادَةٌ أبَدا إلاّ بعدَ التَّوبَةِ أو يُكَذِّبَ نفسَهُ

كسى را كه تهمت ناموسى مى زند، بايد هشتاد تازيانه زد و از آن پس، هرگز شهادتى از او پذيرفته نيست. مگر بعد از آن كه توبه كند يا سخن خود را تكذيب كند

? تفصيل الشريعة، ج ١، ص ١٢٣
//

موضوعات: شبهات, احادیث
[چهارشنبه 1396-09-08] [ 11:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  #پرسش مهدوی،دوران غیبت ...
#پرسش مهدوی،دوران غیبت

✅✅✅✅

 

      #پرسش_پاسخ 

      #دوران_غیبت

 

❓پرسش : اگر امام زمان(عج) بين مردم بود و مردم را به راه راست راهنمايي مي كرد بهتر نبود؟

 

✍پاسخ : خداوند بر همه چيز قادر است و مي تواند او را از شرّ كافران حفظ كند. روشن است اگر امام در ميان مردم ظاهر بودند و به صورت آشکار مردم را راهنمايي و هدايت مي‌کردند، بسيار بهتر بود؛ ولي آيا دشمنان چنين اجازه‌اي را به او مي‌دادند؟

 

?پيامبر (ص) و #امامان در موارد متعدد، فرموده بودند دستگاه ظلم، به دست حضرت مهدي(عج) برچيده مي شود؛ از اين رو وجود مقدّس او، مورد توجّه دو دسته از مردم واقع مي شد:

 

↙️1. مظلومان به اميد نجات به دست حضرت مهدي (عج). 

↙️2. ظالمان كه چون وجود مقدّس امام را سد راه منافع خود مي ديدند، حضرت را به قتل مي رساندند.

 

?در تاريخ، نمونه‌هاي متعددي از شهادت اولياي خدا و راهنمايان دين حق به دست ستمگران وجود دارد که از جمله آن‌ها شهادت امامان بزرگوار شيعه است. قدرت خداوند محدود نيست؛ ولي نظم هستي، به گونه اي است كه كارها، از طريق اسباب و از مجراي عادي انجام شود. اگر خداوند، بخواهد براي حفظ جان انسان هاي مقدس، از جريان عادي حاكم بر جهان دست بردارد و برخلاف آن عمل كند، بدان معنا است كه با تغيير در نظام آفرينش، ديگر دنيا، محل تكليف و اختيار و امتحان نباشد؛ زيرا خداوند، با اعمال قدرت، جلوي اختيار افراد را در اين‌ زمينه مي گيرد. به علاوه، اگر امام، ميان مردم به صورت آشکار حاضر ‌بود يا بايد با ظالمان وارد جنگ و پيکار مي‌شد يا بايد برابر آن‌ها سکوت مي‌کرد. 

 

?راه اول، به تحقق شرايط و اذن الهي مشروط است و بدون آن، قيام و نبرد نتيجه بخش نيست. اگر امام، راه دوم را برگزينند و مؤمنان ببينند حضرت، برابر تمام جنايات و ستم ها سكوت کرده و اين سكوت، ساليان طولاني ادامه پيدا كرده است، از اصلاح جهان مأيوس مي شوند و در بشارت هاي پيامبر(ص) و قرآن، شك میکنند؛ بنابراين، گزينه غيبت تا آماده شدن شرايط و مهيا شدن مردم براي پذيرش قيام و عدالت گستري حضرت، بهترين انتخاب و روش است.

 

?اللهُمَّ عَجِّــــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــــرَج?

موضوعات: شبهات, پیام ها, اخبار پژوهشی
[یکشنبه 1396-08-21] [ 07:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به شبهه:حسینه ها مصداق بدعت در دین است؟ ...

‌شماره شبهه:1280

?متن شبهه

 

شبکه کلمه این سوال را مطرح کرده است:

آیا امامان علیهم السلام (فرزندان حسین) می دانستند که حسینیه ها اماکن عبادی هستند ونساختند!؟ آیا ساختن حسینیه مصداق وارد کردن بدعت در دین نیست؟!

 

 

?پاسخ شبهه

 

1⃣ابتدا باید دانست بدعت چیست؟

 

?ابن رجب حنبلی از علمای اهل ستت چنین می آورد:

“بدعت امر حادثی است که برای آن در شریعت دلیلی نباشد که بر آن دلالت کند و اگر در شرع دلیلی باشد شرعا بدعت نیست”

?جامع العلوم و الحکم ص160

 

? تعریف بدعت از ابن حجر عسقلانی یکی دیگر از علمای اهل سنت :

“بدعت امر حادثی است که برای او دلیلی در شرع نباشد و اگر دلیلی برای آن در شرع باشد بدعت نیست”

?فتح الباری ج17 ص9

 

?التبیین بشرح الاربعین ص221

 

?علامه مجلسی نیز چنین می آورد:

“بدعت در شرع هر امری است که بعد از پیامبر حادث شود و نصی به خصوص بر آن نباشد و داخل در برخی عمومات نیز نباشد”

?بحار الانوار ج74 ص202

 

?با توجه به این تعریفات روشن می شود که برای تحقق بدعت، فعل صورت گرفته باید ریشه در شرع نداشته باشد 

 

2⃣ خداوند می فرماید:

“برای مقابله با دشمن تا می توانید خودتان را مجهز کنید”

سوره انفال آیه 60

 

3⃣در قرون گذشته آمادگی با اسب و تیر و نیزه و شمشیر و مانند آن حاصل می شد اما اکنون با هواپیما و توپ و تانک و موشک و اسلحه و مانند آن

 

4⃣بی شک کسی نمی تواند بگوید استفاده از توپ و تانک و موشک بدعت است چون در زمان پیامبر وجود نداشته است زیرا این موارد داخل در اصل عمومی وارده در قرآن یعنی لزوم آمادگی در برابر دشمن است لذا بدعت محسوب نمی شود.

 

5⃣ خمچنین ساختن حسینیه نیز چنین است .ما در روایات فراوانی داریم که اهل بیت امر به عزاداری بر امام حسین کرده اند حال هر عملی که مصداق عزاداری و داخل در این اصل کلی و عام یعنی عزاداری باشد مصداق عمل کردن به دستور اهل بیت است مانند سینه زدن و زنجیر زدن و ساختن حسینیه برای برگزاری مراسم و مانند آن

 

6⃣با این توضیحات کسی نمی تواند بگوید که چون در زمان اهل بیت حسینیه نبوده پس ساختن آن بدعت است زیرا می گوییم ساختن حسینیه داخل در اصل عمومی لزوم عزاداری برای امام حسین است و مصداق عزاداری کردن برای ایشان است لذا بدعت محسوب نمی شود چون ریشه در شرع دارد .

 

7⃣به مقتضای روایات فراوانی اهل بیت نیز برای حسین علیه السلام عراداری می کردند

?بحار الانوار ج44 ص278 باب34

 

8⃣ اما اختصاص دادن مکانی برای عزاداری در زمان ایشان صورت گرفته است و این عمل ما نیز داخل در اصل عمومی عزاداری است

وبی شک این عزاداری در مکانی صورت می گرفته است .ما این مکان را حسینیه می نامیم اگر چه این نامگذاری در زمان اهل بیت صورت نگرفته است

 و ثابت میشود که چون ریشه در شرع دارد بدعت نیست.

 

9⃣ در فقه، اسلام بر اساس اصاله المباحه است. یعنی همه چیز در اسلام مباح است مگر موردی که توسط قرآن، حدیث و سنت، عقل و اجماع از آن نهی شده. و احداث حسینیه نه تنها از طرف این 4 مورد نهی شده بلکه توسط اکثریت منابع 4 گانه تائید هم شده.

موضوعات: شبهات
[یکشنبه 1396-08-14] [ 11:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چگونه از ورود القائات مسموم و ضد ديني مصونيت یابیم ؟(3) ...

 

چگونه از ورود القائات مسموم و ضد ديني مصونيت یابیم ؟

از جمله رهنمودها


امام صادق ع)می فرماید: بر شما واجب است که در امر دین صاحب بصیرت و بینش عمیق باشید نباید همچون اعرابی و بیابان نشین از حقایق دینی بی خبر بمانید چون اگر کسی فاقد چنین درک و بصیرتی باشد نظر لطف الهی در روز رستاخیز بدو عطوف نمی گردد . و خداوند متعال هیچ رفتاری را از او به عنوان یک عمل پاکیزه نمی پذیرد.( شهید ثانی ،ترجمه و نگارش سید محمد باقر حجتی ، آداب تعلیم و تعلم ص80 )در زمان فعلي بي بصيرتي بعضي از اعرا ب در مصر و سوريه باعث اين همه بدبختي در كشورشان شده است.
امام علی (ع) بنگرید علم وآگاهی دینی خویش را از چه کسانی فرا می گیرید ، زیرا در میان ما خاندان پیامبر (ص) جانشینان عادل و درست کرداری وجود دارند که علم دین را از تیر رس تحریف گزافه گویان نسبتهای ناروای یاوه سرایان و توجیهات نادانان بدور نگاه می دارند . (شهید ثانی ،ترجمه و نگارش سید محمد باقر حجتی ، آداب تعلیم و تعلم ص81 ) (کافی 1 /36)
(امام صادق ع)می فرماید:آنگاه که خداوند خواهان خیر و نیکبختی بنده ای از بندگان خود باشد چشم بصیرت او را در برابر دین و آیین می گشاید.(منیه المرید ص 14 – کافی 39)
(امام صادق ع)می فرماید: برای شیطان و (شیطان زدگان ) ، مرگ هیچ مومنی باندازه مرگ یک فقیه و آشنایی به مبانی دین ، مجبوبتر نیست . .(منیه المرید ص 14 – کافی 46)
یعنی دلخواه ترین مرگها از دیدگاه شیطان و بد خواهان مرگ یک فقیه و عالم با بصیرتی است که موجب رکود بازار شیطان و ابلیس مابان می باشد .
روایت شده از رسول خدا (ص) که خضر به موسی نصیحت می کرد ای موسی ! خویشتن را برای صبر و استقامت آماده ساز تا به مقام حلم و خویشتن داری نائل گردی . احساس درک لذت تقوی و پرهیز گاری را در قلبت بیدار ساز تا به علم و آگاهی دست یابی ، نفس سرکش خود را با حربه بردباری و شکیبایی تمرین ده و آنرا بدنوسیله مقهور ساز تا از گناه و جرم رهایی پیدا کنی (شهید ثانی ،ترجمه و نگارش سید محمد باقر حجتی ، آداب تعلیم و تعلم ص141)
امام علی (ع) می فرماید : مردم ! هوشیار باشید :کمال دین داری و ایمان شما عبارت از دانش آموختن و انطباق و هماهنگی رفتارتان بر طبق موازین علمی باشد .( شهید ثانی ،ترجمه و نگارش سید محمد باقر حجتی ، آداب تعلیم و تعلم ص74)

لقما ن حکیم به فرزند خود می گوید : فرزند عزیزم ! دیدگان بصیرت خود را در انتخاب مجالسی که در آنها شرکت می کنی کاملا باز کن . اگر می بینی در مجلسی افرادی شرکت دارند که از خدا یاد نمی کنند بلکه او را بدست فراموشی سپردند با آنان نشست و برخاست نکن ، زیرا اگر خود ، از علم و آگاهی برخودار باشی ، علم تو در طی مجالست با آنها به تو سودی نمی رساند . و اگر جاهل و نادان باشی همنشینی تو با آنها ،جهل و بی خبری و غفلت ترا فراینده تر می سازد . علاوه بر این ممکن اسست خداوند متعال آنرا به کیفر جهل و غفلت دچار سازد و این کیفر ، ترا نیز در بر گیرد (شهید ثانی ،ترجمه و نگارش سید محمد باقر حجتی ، آداب تعلیم و تعلم ص100) ( بحار الانوار 1/ 201 به نقل از علل الشرایع)


 

موضوعات: شبهات
[چهارشنبه 1395-04-30] [ 08:23:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چگونه از ورود القائات مسموم و ضد ديني مصونيت یابیم ؟(2) ...

چگونه از ورود القائات مسموم و ضد ديني مصونيت یابیم ؟
گردآورنده: فاطمه رستمیان

برخي از راههای پيشگيري از القات مسموم
1-ایجاد محیطی پاکیزه
محیط پاکیزه محیطی که از معنویت عطر آگین شده بطوری که سامعه بچه از گاهواره تا شکوفایی عقل و خرد با نغمه هایی از علم و فضیلت و دانش دینی خو گرفته و با آن انس گیرد که تا آخرین لحظات زندگی این رشته دین گسسته نشود ؛ خو گرفتن بچه با قرآن از طفولیت ورفت آمد با بزرگان و حضور در مجالس سخنرانی دانشمندان فریخته تا بهره های لازم را وجود انسان از علم وفضلیت ببرد. روایت شده از رسول خدا (ص) به مردم فرمان می دهد که با افراد صالح و مردمی که کاملا آراسته و پیراسته اند مجالست و نشست و بر خاست نمایید .
2-ترسيم صحنه فرهنگي عاشورا در ذهن کودکان و نوجوانان
واقعه عظيم کربلا و کشف مداوم حکمتهاي مستمر و پنهان در متن اين حادثه بزرگ و حضور شخصيتهاي کودک و نوجوان و نقش موثرآنان در اين جريان، الگوهاي انسان سازي را براي تعليم و تربيت و پرورش نسل جوان ، پيش روي متوليان و تصميم سازان فرهنگي ميگذارد
تا با تشريح اين رخداد بزرگ براي کودکان و نوجوانان، رفتار، کردار، گفتار، تصميم سازي ، اداي تکليف و مسئوليت پذيري شخصيتهاي همسال خود را در واقعه کربلا ، مرجع تفکر خود قرار دهند. هر چند به جز عده قليلي از اصحاب خردسال حضرت سيدالشهداء مانند حضرت علي اصغر، حضرت سکينه ، حضرت رقيه و حضرت قاسم مشهور و بقيه گمنامند، باید صحنه فرهنگي اين حادثه بزرگ در ذهن کودک و نوجوان امروز به دقت ترسيم شود تا القاء شائبههاي نادرست از هم خواني مرگ و زندگي در شرايط خاص و دريافت باطل از اين حقيقت روشن زدوده شود. با تبيين کرامت واقعه کربلا و بخصوص روز عاشورا، کودکان و نوجوانان، آگاهانه به مناسک مذهبي خاص آن روي ميآورند و در انتقال معارف و فرهنگ واقعي قيام عاشورا اولويت با کودکان و نوجوانان است چراکه بيش از 10 نفر از ياري دهندگان حضرت سيدالشهداء در واقعه عاشورا اصحاب خردسالي بودند که هرکدام به نوبه خود درسهايي از احترام به بزرگتر، احساس مسئوليت نسبت به کوچکتر از خود ، استواري در برپايي نماز و از همه مهمتر ولايت پذيري را به نمايش گذاشتند که نمايههاي درس آموز اين حادثه بزرگ تاريخ بشريت است. (معاون کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان ايلام خبرگزاري دانشجويان ايران ايسنا)
3-آگاهی بخشی وغفلت زدایی
فرقه های انحرافی و تاثیر مخرب آنان باید در قالب آموزش ، در صورت امکان با آورن مصادق به جوانان و نوجوانان شناسانده شود.
صداوسیما جهت آگاهی بخشی به جوانان و نوجوانان سخنرانی وکلیپ های مناسب پخش کند
4-عمل کردن وگوش دادند به رهنمودهای آیات و روایات جهت رسیدن به یک زندگی سالم

موضوعات: شبهات
 [ 08:21:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ​چگونه از ورود القائات مسموم و ضد ديني مصونيت یابیم ؟(1) ...


چگونه از ورود القائات مسموم و ضد ديني مصونيت یابیم ؟
گردآورنده: فاطمه رستمیان
شبهات و القائات مسموم ويران‌ كننده اعتقادات ديني، فرهنگي هستند و فضاي ذهني و رفتاري انسان را با مخاطره جدي روبرو مي سازند. مقابله و برنامه ريزي با شبهات و ايده هاي آلوده كه بعضي ازافراد را به خود مشغول كرده بايد مورد توجه قرار گيرد.
از جمله شبهات :
نفي مهدويت شيعي والقاء عقايد غيرمستندو كذب در رابطه با اين موضوع.
جهت گيري سايت هايي كه عليه دين حركت مي كنند.
وگروهاي كه در حوزه مهدويت شبهه افكني مي كنند از جمله:
فرقه بهايت با اين اعتقاد كه امام زمان ظهور كرده ورفته اين گروه زنده بودن امام مهدي را نفي مي كنند.
گروه دیگر با مضمون نفی امام زمان ایجاد شبهه می کنند.
و گروهی هم با ادعای کذب ارتباط با امام مهدی به شکل شخصی یا در قالب گروهای فکری از نام و وجود امام زمان سوء استفاده می کنند و با شیادی مردم را فریب می دهند .
عرفانهای کاذب ، عرفهانهای نوظهور و در کنار آنها شیطان پرستی از معضلات دیگری است که القا آنها به جوانان شبهات اعتقادی را به دنبال دارد.

موضوعات: شبهات
 [ 08:08:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت