پژوهش مدرسه علمیه عصمتیه سمنان


 
  میلاد رسول مهربانی و اخلاق مبارک ...
  20:51 , موضوعات: بدون موضوع, احادیث

میلاد رسول مهربانی و اخلاق مبارک

کلیدواژه ها: تصویر, صلوات

  ماه رجب ...
ماه رجب

پیامبر رحمت (ص) می فرمایند :

رجب را «ماه ریزان خدا» نامیده اند ؛
چون در این ماه ، رحمت بر امت من ،
بہ شدّت فرو می ریزد .

? بحارالانوار ، ج۹۷ ،ص۳۹

موضوعات: احادیث
[شنبه 1397-12-18] [ 11:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اگر دنیا بد است، چرا 124 هزار پیامبر خدا در آن زندگی کرده اند و اولیای بسیاری در آن روزگار گذرانده اند؟ ...

چالش

می دانم که از سخنان تکراری و کلیشه ای خسته شده ای! قصدم این نیست که دوباره همان ها را تکرار کنم، اما باید به دو نکته توجه کنی: اول اینکه گاهی اوقات به سخن هایی برمی خوری که تکرار آن لازم است و نباید از تکراری بودن آنها ملول شوی! برخی سخنان مثل نماز است که تکرار آن در شبانه روز فواید فراوان دارد. از این رو وعظ و نصیحت اگرچه تکراری باشد، خالی از فایده نیست بلکه گاهی فواید آن بی شمار است و من و تو را در طی مسیر کمال و رسیدن به مراقبه، محاسبه و مشارطه ـ که علمای اخلاق بسیار بر آن تأکید می کنند ـ کمک می کند. دوم آنکه بعضی اوقات اگر از همان چیزهای تکراری از ما بپرسند، پاسخ آن را به خوبی نمی دانیم؛ چون به خوبی در آن دقت نکرده ایم و ابعاد مختلف آن را بررسی ننموده ایم و گاه آن را اشتباه متوجه شده ایم! مثلاً من و تو بارها و بارها پای منبرها و کلاس های درس و رادیو و تلویزیون از مذمت دنیا شنیده ایم و فهمیده ایم که نباید به این دنیای فانی دل بست، ولی با این همه، معنا و مفهوم آن را به خوبی درک نکرده ایم. حالا من چند پرسش مهم طرح می کنم تا خود را بسنجی که ایا توان پاسخ گفتن به آن را داری یا نه:

ـ ایا ما با پای خود به این دنیا آمده ایم که در انتخاب دنیا آزاد باشیم؟

ـ اگر دنیا بد است، چرا 124 هزار پیامبر خدا در آن زندگی کرده اند و اولیای بسیاری در آن روزگار گذرانده اند؟

ـ اگر باید از دنیا پرهیز کرد، پس این نعمت های فراوان ـ مانند میوه های درختان و رودهای خروشان و… ـ برای چه کسانی آفریده شده است؟

ـ اگر حب دنیا بد است، ایا محبت به زن و فرزند و پدر و مادر و فامیل و دوست ـ که از اجزای دنیایند ـ نیز بد است؟

ـ ایا دنیاگریزی ما را به عزلت و گوشه گیری و رهبانیت ـ که در اسلام ممنوع شده ـ و دوری از جامعه نمی کشاند؟

ـ ایا واگذاردن دنیا به اهل آن، باعث تسلط کافران و مشرکان بر اهل ایمان نمی شود؟

و حالا تو خوب متوجه می شوی که در ورای آن وعظ های تکراری و خبرهای فراوان، پرسش های بی پاسخ بسیاری داری که یا به آن پاسخ نگفته اند یا در پاسخ آنها تأمل و تفکر نکرده ای!

تردیدی نداشته باش که دنیا آفریده خدای توست و ایات فراوانی در قرآن به ذکر ابعاد مختلف آن و نیز نعمت های متنوع و رنگارنگ دنیا اختصاص یافته است. در روایات نیز از دنیا به خوبی یاد شده و دار انبیای الهی و اولیا و صالحان نامیده شده است. از این رو تو خود می توانی نتیجه بگیری که دنیا که آفریده پروردگار است نمی تواند بد باشد؛ چون آن ذات بی همتا خود مبدأ و منشأ خیر و نیکی است و هر چه از او صادر می شود جز خوبی و نیکی نخواهد بود. پس همان گونه که آن پروردگار شایسته ستایش است، نعمت های او ـ که از جمله آنها دنیاست ـ نیز ستودنی است.

پس حتماً می خواهی بگویی دنیا خوب است، اما حب دنیا و دوست داشتن آن بد است! اما نه! این گونه نیست! حتی حب دنیا و دوست داشتن دنیا نیز امر مذموم و ناپسندی نیست. پدر و مادر و برادر و خواهر و دوست و فامیل تو از اجزای این دنیایند و تو باید آنها را دوست داشته باشی! در روایات به دوست داشتن پدر و مادر و فرزند و همسر و… بسیار سفارش شده است و بخشی از این دوست داشتن کاملاً طبیعی و فطری است. مگر می توان به پدر و مادر گفت که فرزندت را دوست نداشته باش؟! پس همان طور که دنیا بد نیست، دوست داشتن نعمت های آن نیز بد نیست!

پس آن همه روایت در مذمت دنیا برای چیست؟ پس روایاتی که مردمان را به شدت از دنیا پرهیز داده است چه معنایی دارد؟

اینجا مهم ترین بخش بحث است. مؤمن باید بداند که دنیا با همه زیبایی ها و رنگارنگی آن طی شدنی و تمام شدنی است و حال او در دنیا باید حال مسافری باشد که چند روزی در مسافرخانه است. انسان در سفر می کوشد بهترین مسافرخانه را برای خود تهیه کند، اما هرگز به آن چهاردیواری دل نمی بندد؛ چون می داند که فردا باید آن را ترک کند. مؤمن باید دنیا را دوست بدارد، اما نه به شکل افراطی! آنچه در روایات از آن نهی شده، حب و علاقه افراطی به دنیاست. علاقه ای که گاه باعث می شود انسان، مسافر بودن خود را فراموش کند. علاقه افراطی و فله ای به دنیا گاه باعث می شود آدمی به روی همنوعان خود شمشیر بکشد و برای رسیدن به قدرت و ثروت آنها را نابود کند. از این رو ـ چنان که در روایت آمده است ـ حب دنیا از نوع افراطی آن ریشه همه خطاها و جنایت هاست. در مقابل، باور به معاد و ذکر و یاد قیامت و تفکر و تأمل در هستی (اعم از انسان و جهان) باعث می شود که علاقه به دنیا حالت افراطی پیدا نکند و فرد را به سقوط در دره های گمراهی نکشاند.

نهج البلاغه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) سرشار از اندرزها و حکمت هاست. بخشی از این اندرزها به مسئله دنیا اختصاص دارد و آن حضرت طی آن، مردمان را از شیفتگی غیرطبیعی و غیرفطری به دنیا و افراط در دنیادوستی باز می دارد. آن بزرگوار پیش از روزگار خلافت، در سفارش خود به سلمان فارسی چنین فرموده است:

«اما بعد، دنیا ماری خوش خط و خال را می ماند، با پوستی نرم و زهری کشنده! از جاذبه های فریبایش روی گردان که همدمی تو با آن را فرصت کوتاهی است. خویش را از اندوه هایش وارهان که تو را در جدایی آن و نیز در فراز و فرودش تردیدی نیست. هرگاه به آن شیفته تر شدی بیشتر نگران باش که دنیاداران هرگاه به یکی از شادی های دنیا اطمینان می یابند یا با شرایطی مأنوس می شوند، دنیاشان فرو می کشد و به پرتگاهی هراس آورشان می سپارد.»*

* نهج البلاغه، نامه 68.

موضوعات: نکات, احادیث
[پنجشنبه 1397-11-25] [ 11:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مغلوب در سکوت نشوی؟!؟ ...
مغلوب در سکوت نشوی؟!؟

?امام على(ع): 

 

?چون در سخن گفتن مغلوب شدى، مبادا در سكوتْ كردن مغلوب شوى.

 

? ميزان الحكمه ج2 ص385

موضوعات: شبهات, احادیث
[سه شنبه 1397-11-23] [ 11:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عبادات دسته جمعی ...

عبادات دسته جمعی موجب قوت قلب است

موضوعات: احادیث
[شنبه 1397-11-13] [ 11:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ملایمت تا کجا؟؟ ...
ملایمت تا کجا؟؟

?پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 

 

?إنّ الرِّفقَ لَم يُوضَعْ على شيءٍ إلّا زانَهُ ، ولا نُزِعَ مِن شَيءٍ إلّا شانَهُ 

 

?ملايمت، با هيچ چيز همراه نشد، جز اين كه آن را آراست و از هيچ چيز برداشته نشد، مگر اين كه آن را زشت كرد 

 

?الكافی ج 2 ص 119

 

 

 

 

موضوعات: پیام ها, احادیث
 [ 10:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ثواب عجیب زیارت امام حسین علیه السلام،منبرمتنی ...
ثواب عجیب زیارت امام حسین علیه السلام،منبرمتنی

◆ حجه الاسلام حاج آقا #محرابیان ◆

 

? ثواب عجیب زائر امام حسین علیه السلام?

 

یکی آمد پیش امام صادق علیه السلام گفت میخوام برم کربلا آقا فقط یه ناراحتی دادم، آقا فرمود چیه؟ ‌آقا هوا گرم است ، میترسم برا گرما ناراحتم چیزیم بشه، غذا چطور میشه، امام صادق فرمود(ع) کربلا میری؟ گفت بله.

 

آقا گفت؛ بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی کسی تصمیم می گیرد کربلا برود پیامبر شروع میکنه به دعا کردن، خدایا به منِ پیغمبر زائر فرزندم حسین را ببخش، اگر قبلا گناهی کرده اون رو پاک به سمت حسینم بیار، وقتی از منزل خارج می شود، خدا دستور می دهد ششصد فرشته به سراغش بروند، از درب منزل تا کربلا این ششصد فرشته با او می آیند و برای هر قدمی که طی میکنه، خدا هزار خوبی براش می نویسد و هزار گناه پاک میکند، (یعنی هیچ کس نگوید رفتم کربلا نجس بودم گناه کار بودم، آقا! رسیدی کربلا پاکت کردن تحویلت گرفتن انگار این مسیر برزخه حسین قیامت ماست).

 

اگر از گرمای زیاد عرق کردی خداوند به هر قطره عرقت ۷۰ هزار فرشته خلق می کند و اینها تا قیامت برایت دعا می کنند و ذکر می گویند. و بعد جدم امیرالمومنین نگاه می کند به زائر امام حسین که راه افتاده است به سمت کربلا و می گوید: «خدایا من ضمانت میکنم زائر حسینم دست خالی برنگردد».

 

فرمود وقتی نزدیک کربلا می شوید، ملائک کربلا همه به استقبالتان می آیند، مرحبا به زائر حسین، و بعد اتفاقی که می افتد آن است، حضرت سیدالشهدا مستقیم به زائرش نگاه می کند، و بعد وقتی امام حسین به شما نگاه میکند، منادی صدا میزند گواریت باد بهشت خدا، حرام شد بر تو جهنم! سپس امام صادق علیه السلام فرمود؛ اما در روز قیامت در آن عرصه قیامت و گرمای قیامت آمد،ملکی با صدای بلند می گوید اَیْنَ زُوارَ الحُسَیْن” کجاهستند زوار حسین” جمعیتی بلند میشوند نَحْنُ زُوارَ الحُسَیْن ” ما هستیم زوار حسین” چیکارمان دارید، می فرماید یک سوال خدا فرموده از شما بپرسم، چرا رفتین زیارت حسین ما؟ همه یک صدا می گویند دوستش داشتیم… پس ببینید همه نگاه می کنند، امام سیدالشهدا وارد می شود. می فرمایند: آقای شما که دوستش دارید آمد، زوار امام حسین! بروید پیش آقایتان، ما باشما کاری نداریم..

موضوعات: احادیث
[چهارشنبه 1397-07-04] [ 05:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  همه کارهایت تابع نمازت می باشد ...

?حضرت امام علی علیه السلام در نامه ای به بعضِ عمال حکومت اسلامی فرمودند :

« وَاخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَناحَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ اَلِنْ لَهُمْ جانِبَکَ »

بالهای محبتت را برای رعیت بگستران و با مردم گشاده روی و فروتن باش!

—————————————

?فی رِسالَتِهِ إلى مُحَمَّدِ بن أبی بَکرٍ:

صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُؤَقَّتِ لَها، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ، ولا تُؤَخِّرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ، واعلَم أنَّ کلَّ شَی ءٍ مِن عَمَلِک تَبَعٌ لِصَلاتِک.

? در نامه به محمد بن ابى بکر فرمودند :

نماز را در وقت مقرّرش بخوان و براى آسوده شدن آن را جلو و به جهت اشتغال به کارى، آن را به تأخیر مینداز و بدان که همه کارهایت تابع نمازت مى‌باشد.

منبع :سخنرانی استاد حسینی  قمی

 

موضوعات: پیام ها, احادیث, سیاسی-اجتماعی
[سه شنبه 1397-05-23] [ 07:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سیری در نهج البلاغه٬دوری از شیطان ...
سیری در نهج البلاغه٬دوری از شیطان

خطبه اي است از آن حضرت (علیه السلام):

 

 در اين خطبه پيروان شيطان را سرزنش مينمايد .

 

مردمي هستند که شيطان را تکيه گاه شئون زندگي خود قرار دادند، و شيطان هم آنان را در پليدي و فريبندگي شرکاي خود نمود. اين موجود پليد درون سينه هاي آنان تخم گذارد و جوجه در آورد و حرکت کرد و تدريجا در آغوش آنان نشست. آن مطرود ازل و ابد با چشمان آنان مي نگرد و با زبانهايشان سخن ميگويد. نتيجه اين شد که آنان را مرکبي براي راندن در لغزشگاه ها نمود و خطا و انحراف را در ديدگاه آنان بياراست، در زندگاني رفتار کسي را پيش گرفتند که شيطان او را در سلطه خود شريک نموده است و باطل را از زبانش بيرون بياورد.

 

 

 

 

 

 

موضوعات: احادیث
[پنجشنبه 1397-03-31] [ 10:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تا کجا ادامه دهیم؟ ...
تا کجا ادامه دهیم؟

درمقابل آتش با آب 

موضوعات: پیام ها, احادیث
 [ 02:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بقای زمین ودنیا به چه چیز بستگی دارد؟؟ ...
بقای زمین ودنیا به چه چیز بستگی دارد؟؟

?حقّ بقاء در دنيا ?

بايد توجه داشته باشى كه اگر امام زمان عجل اللَّه فرجه نبود يك ساعت هم زنده نمى ماندى و بلكه هيچ چيز در اين دنيا برقرار نمى بود، دليل بر اين معنى روايتى است كه ثقة الاسلام كلينى در كافى به سند صحيحى از حسن بن على الوشّا آورده است كه گفت از حضرت ابوالحسن امام رضا عليه السلام پرسيدم كه: آيا زمين به غير امام باقى مى ماند؟ فرمود: نه، گفتم: اين طور روايت كرده اند كه در حالى زمين [بدون امام] باقى بماند كه خداوند بر بندگان خشم گرفته باشد؟ 

فرمود: خير، باقى نماند، در اين صورت در هم فرو ريزد (۵۶).

۲ - در روايت ديگرى از حضرت ابوعبداللَّه صادق عليه السلام آمده است: اگر زمين بدون امام بماند از هم مى پاشد (۵۷). 

۳ - شيخ صدوق در كتاب كمال الدين به سند قوى مثل صحيح يا صحيح - بنا بر قول صحيح - از ابوحمزه ثمالى از حضرت جعفر بن محمد صادق از پدرش از پدرانش عليهم السلام روايت كرده كه: پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: جبرئيل از پروردگار عالم جل جلاله برايم نقل كرد كه فرمود: هر آنكه بداند كه جز من هيچ خدايى نيست و محمد بنده و رسول من و على بن ابى طالب خليفه من و امامان از فرزندان او حجّتهاى من مى باشند، به رحمت خود او را به بهشت داخل نمايم، و به عفو و بخشش

از آتش نجاتش مى دهم، و او را در پناه خود جاى خواهم داد، و كرامت خود را براى او واجب و نعمتم را بر وى تمام نمايم، و اگر درخواستى داشته باشد، برآورده سازم؛ و اگر سكوت كند [با رحمت و نعمت] آغاز كنم و اگر بدى كند او را رحم نمايم و اگر از من فرار كند او را فراخوانم، و اگر [پس از اعراض ]به سوى من بازگردد او را بپذيرم و اگر درِ خانه‌ام را بكوبد به رويش بگشايم.

و هر كس شهادت به لا اِلهَ اِلَّااللَّه ندهد، يا آن را شهادت بدهد ولى محمّد را به عنوان بنده و فرستاده من گواهى ندهد يا آن را شهادت بدهد؛ امّا نپذيرد كه على بن ابى طالب خليفه من است، يا به آن اعتراف كند ولى نپذيرد كه امامان از فرزندان او حجّتهاى منند، نعمت مرا انكار كرده و عظمت مرا كوچك شمرده و به آيات و كتب كفر ورزيده است، اگر مرا قصد كند محجوب سازم و اگر درخواستى داشته باشد، محرومش نمايم و اگر مرا فراخواند ترتيب اثر ندهم، و اگر دعا كند اجابت ننمايم، و اگر به من اميد بندد نوميدش كنم اين جزايى است كه از من به او مى رسد و من به بندگانم ظلم نمى كنم.

منبع: ?  مکیال المکارم?? 

موضوعات: احادیث
[چهارشنبه 1397-03-09] [ 03:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بهترین عمل در ماه مبارک رمضان ...
بهترین عمل در ماه مبارک رمضان

 

?بهترین عمل در ماه مبارک رمضان

 

?پیغمبر اکرم(ص) در خطبه‌ی آخر ماه شعبان که می‌خواستند مسلمان‌ها را برای استفاده‌ی بهتر از ماه رمضان آماده کنند، مطالبی را در بزرگداشت این ماه گفتند.

 

? در آخر خطبه، امیر مؤمنان (ع) قیام کردند و از ایشان سؤالی پرسیدند که: «یا رسول الله! این همه فضیلت و منقبت که درباره‌ی این ماه فرمودید، بهترین اعمال در این ماه چیست که ما آن کار را بکنیم؟»

 

? حضرت فرمودند: «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ یعنی کار حرام نکنید.

 

?ماه به این بزرگی، ماه عبادت، ماه توبه، ماه تلاوت قرآن، با همه‌ی خوبی‌هایش، ترک حرام و ترک گناه بهترین عمل آن است. این‌قدر اهمّیّت دارد. شما سعی کنید این ریاضت را تحمل کنید که در این ماه گناه نکنید…

 

موضوعات: احادیث
 [ 05:41:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حدیث روز ...
حدیث روز

امام كاظم عليه السلام:

 

چه گمان برى به آن توبه پذيرِ مهربانى كه از دشمنش توبه مى پذيرد، چه رسد به كسى كه خشنودى اش را مى جويد

 

? تحف العقول، صفحه ۳۹۹

 

موضوعات: احادیث
[جمعه 1397-01-24] [ 03:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  درمحضر استاد حسن زاده ...
درمحضر استاد حسن زاده

امام صادق(ع ) می فرمایند:

شکم در اثر پرخوری طغیان میکند و بهترین حالت بنده درحضور خدا، وقتی است که شکم او ازغذا خالی باشد و بدترین حالت انسان درحضور خدا، با شکم پر است

 

?پندهای حکیمانه

علامه_حسنزاده

موضوعات: پیام ها, نکات, احادیث
[شنبه 1397-01-04] [ 10:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مهمان نوازی در حدیث پیامبر صلی الله علیه واله ...
مهمان نوازی در حدیث پیامبر صلی الله علیه واله

پیامبر صلی الله علیه و آله:

 

هرگاه براى قومى مهمان بيايد، روزى اش را نيز با خود از آسمان مى آورد، و هرگاه غذا بخورد، خداوند، با فرود آمدن او بر آنان، گناهانشان را مى آمرزد.

موضوعات: نکات, احادیث
 [ 10:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اعمال مشترک ماه رجب ...
اعمال مشترک ماه رجب
موضوعات: احادیث
 [ 09:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیعه پاسخ می دهد ...

 

شريعت سهل و آسان   

به يقين اسلام يك دين جهانى و براى تمام مناطق روى زمين در تمام اعصار و قرون است و در عين حال شريعت سمحه و سهله و كاملا آسان مى باشد، فكر كنيد پنج بار شستن پاها در شبانه روز در نقاط مختلف دنيا چه مشكلات مهمّى ايجاد مى كند و گروهى را به سبب اين سخت گيرى، از وضو و نماز بيزار مى سازد. 

و اين است نتيجه اجتهاد در برابر نص و رها ساختن روايات مسح. 

اين احتمال نيز منتفى نيست كه قسمتى از روايات غسل (البتّه نه همه آنها) در عصر بنى اميّه كه بازار جعل احاديث رونق گرفت و معاويه مبالغ كلانى براى بعضى جاعلان حديث قرار داد، جعل شده باشد، زيرا همه مى دانستند كه على(عليه السلام) طرفدار مسح پاهاست و معاويه اصرار داشت در همه چيز بر خلاف آن حضرت عمل كند. 

لطفاً به دو حديث زير دقّت كنيد: 

1ـ در صحيح مسلم آمده است كه معاويه به سعد بن ابىوقّاصدستور داد نسبت به اميرمؤمنان على(عليه السلام) سبّ و لعن كن! (زيرا سعدجدّاً از اين كار خوددارى مى كرد) سعد گفت : از رسول خدا سه فضيلت درباره على(عليه السلام) شنيدم كه هرگز آن را فراموش نمى كنم و اى كاش يكى از آنان از آن من بود كه آن را بر ثروت هاى عظيم ترجيح مى دادم. سپس داستان جنگ تبوك و جمله «اما ترضى أن تكون لى بمنزلة هارون من موسى» و داستان جنگ خيبر و جمله مهمّى را كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره على(عليه السلام) فرمود و داستان مباهله را بيان كرد.(1) 

اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه معاويه براى مخالفت با اميرمؤمنان على(عليه السلام) تا چه حد اصرار داشت. 

2ـ از روايات زيادى استفاده مى شود كه دو گروه در قرون اوّل اسلام اقدام به جعل احاديث كرده اند. 

گروه اوّل جمعى از افراد به ظاهر صالح و زاهد (امّا ساده لوح) بودند كه به قصد قربت جعل حديث مى كردند، از جمله گروه ظاهراً ديندارى بودند كه براى ايجاد رغبت در مردم به تلاوت قرآن، احاديث عجيب و غريبى در فضايل سوره ها وضع كرده و به پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)نسبت دادند و متأسّفانه تعداد آنها كم نبود! 

دانشمند معروف اهل سنّت قرطبى در كتاب تذكار (صفحه 155) مى گويد: اعتبارى به رواياتى كه جاعلان احاديث دروغين در فضيلت سوره هاى قرآن جعل كرده اند نيست. اين كار را جماعت كثيرى درباره فضايل سور قرآن (بلكه) درباره فضايل ساير اعمال نيز مرتكب شدند. به قصد قربت وضع حديث كردند و گمان بردند از اين طريق مردم را به فضايل اعمال دعوت مى كنند (و هيچ گونه منافاتى ميان دروغ كه بدترين گناهان است با زهد و فقاهت نمى دانستند!!). 

همين دانشمند (قرطبى) در صفحه بعد كتاب خود از «حاكم» و بعضى ديگر از شيوخ محدّثين نقل مى كند كه يكى از زهّاد، داوطلبانه (و به قصد قربت) احاديثى در فضيلت قرآن و سوره هاى آن جعل كرد. هنگامى كه از او پرسيدند چرا اين كار را كردى؟ گفت: من ديدم مردم نسبت به قرآن كم توجّه شده اند، دوست داشتم رغبت آنها را به قرآن زياد كنم، و هنگامى كه به او گفتند پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود : «من كذب علىّ فليتبوء مقعده من النار ; هر كس به من دروغ ببندد، جايگاه خود را در آتش آماده كرده است» در جواب گفت: پيغمبر فرموده «من كذب علىّ…» يعنى كسى كه بر ضدّ من دروغى بگويد، من اين دروغ ها را به نفع پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى گويم!! 

قرطبى درنقل اين گونه احاديث تنهانيست،جمع ديگرى ازدانشمندان اهل سنّت نيز آن را نقل كرده اند (براى توضيح بيشتر به كتاب نفيس الغدير جلد پنجم بحث «كذّابين و وضّاعين» مراجعه كنيد). 

گروه دوّم كسانى بودند كه در برابر گرفتن پول هاى كلان به وضع حديث به نفع معاويه و بنى اميّه و ذمّ اميرمؤمنان على(عليه السلام) پرداختند. از جمله «سمرة بن جندب» بود كه مبلغ چهارصد هزار درهم از معاويه گرفت و اين حديث را در ذمّ على(عليه السلام)و مدح قاتل او وضع كرد و گفت آيه شريفه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ…)(2)درباره عبدالرحمان بن ملجم قاتل على(عليه السلام) نازل شده و آيه شريفه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا…)(3) درباره على(عليه السلام).(4)نعوذ بالله من هذه الأكاذيب. 

بنابراين جاى تعجّب نيست كه براى مخالفت با على(عليه السلام) رواياتى درباره شستن پاها در وضو جعل كرده باشند. 

 

1. صحيح مسلم، جلد 7، صفحه 120 .

2. سوره بقره، آيه 207 .

3. سوره بقره، آيه 204 .

4. ابن ابى الحديد معتزلى، طبق نقل منتهى المقال، شرح حال «سمرة».

 

موضوعات: شبهات, احادیث
 [ 09:28:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  داستان اصحاب رقیم ...
داستان اصحاب رقیم

داستان اصحاب رقيم

در آيه 9 كهف چنين آمده است: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً؛ آيا گمان كردي داستان اصحاب كهف و رقيم از نشانه‌هاي بزرگ ما است.»

در اين كه اصحاب رقيم كيانند، بين مفسّران و محدّثان اختلاف نظر است، بعضي گفته‌اند: رقيم كوهي است كه غار اصحاب كهف در آنجا است، بعضي گفته‌اند: رقيم نام قريه‌اي بوده كه اصحاب كهف از آن خارج شدند، به عقيده بعضي رقيم نام لوح سنگي است كه قصّه اصحاب كهف در آن نوشته شده است و سپس آن را در غار اصحاب كهف نصب كرده‌اند و يا در موزه شاهان نهاده‌اند، و به عقيده بعضي رقيم نام كتاب است، و به عقيده بعضي ديگر، منظور ماجراي سه نفر پناهنده به غار است(1) كه داستانش چنين مي‌باشد.

در كتاب «محاسن برقي» از رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - چنين نقل شده: سه نفر از عابد از خانه خود بيرون آمده و به سير و سياحت در كوه و دشت پرداختند، تا به غاري كه در بالاي كوه بود رفته و در آن جا به عبادت مشغول شدند، ناگاه (بر اثر طوفان يا…) سنگ بسيار بزرگي از بالاي آن غار، از كوه جدا شد غلتيد و به درگاه غار افتاد به طوري كه درِ غار را به طور كامل پوشانيد، آن سه نفر در درون غار تاريك ماندند، آن سنگ به قدري درِ غار را پوشانيد كه حتي روزنه‌اي از غار به بيرون به جا نگذاشت، از اين رو آنها بر اثر تاريكي، همديگر را نمي‌ديدند.

آنها وقتي كه خود را در چنان بن بست هولناكي ديدند براي نجات خود به گفتگو پرداختند، سرانجام يكي از آنها گفت: «هيچ راه نجاتي نيست جز اين كه اگرعمل خالصي داريم آن را در پيشگاه خداوند شَفيع قرار دهيم، ما بر اثر گناه در اين جا محبوس شده‌ايم، بايد با عمل خالص خود را نجات دهيم». اين پيشنهاد مورد قبول همه واقع شد.

اولي گفت: «خدايا! مي‌داني كه من روزي فريفته زن زيبايي شدم، او را دنبال كردم وقتي كه بر او مسلّط شدم و خواستم با او عمل منافي عفّت انجام دهم به ياد آتش دوزخ افتادم و از مقام تو ترسيدم و از آن كار دست برداشتم، خدايا به خاطر اين عمل سنگ را از اين جا بردار.» وقتي كه دعاي او تمام شد ناگاه آن سنگ تكاني خورد، و اندكي عقب رفت به طوري كه روزنه‌اي به داخل غار پيدا شد.

دومي گفت: «خدايا! تو مي‌داني كه گروهي كارگر را براي امور كشاورزي اجير كردم، تا هر روز نيم درهم به هر كدام از آنها بدهم، پس از پايان كار، مزد آنها را دادم، يكي از آنها گفت: من به اندازه دو نفر كار كرده‌ام، سوگند به خدا كمتر از يك درهم نمي‌گيرم، نيم درهم را قبول نكرد و رفت. من با نيم درهم او كشاورزي نمودم، سود فراواني نصيبم شد، تا روزي آن كارگر آمد و مطالبه نيم درهم خود را نمود، حساب كردم ديدم نيم درهم او براي من ده هزار درهم سود داشته، همه را به او دادم، و او را راضي كردم اين كار را از ترس مقام تو انجام دادم، اگر اين كار را از من مي‌داني به خاطر آن، اين سنگ را از اين جا بردار.» در اين هنگام ناگاه آن سنگ تكان شديدي خورد به قدري عقب رفت كه درون غار روشن شد، به طوري كه آنها همديگر را مي‌ديدند ولي نمي‌توانستند از غار خارج شوند.

سومي گفت: «خدايا! تو مي‌داني كه روزي پدر و مادرم در خواب بودند، ظرفي پر از شير براي آنها بردم، ترسيدم اگر آن ظرف را در آن جا بگذارم و بروم، حشره‌اي داخل آن بيفتد، از طرفي دوست نداشتم آنها را از خواب شيرين بيدار كنم و موجب ناراحتي آنها شوم، از اين رو همان جا صبر كردم تا آنها بيدار شدند و از آن شير نوشيدند، خدايا اگر مي‌داني كه اين كار من براي جلب خشنودي تو بوده است، اين سنگ را از اين جا بردار.»

وقتي كه دعاي او به اين جا رسيد، آن سنگ تكان شديدي خورد و به قدري عقب رفت كه آنها به راحتي از ميان غار بيرون آمدند و نجات يافتند.

سپس پيامبر - صلّي الله عليه و آله - فرمود: «مَنْ صَدَقَ اللهَ نَجا؛ كسي كه به راستي و از روي خلوص با خدا رابطه برقرار كند و بر همين اساس، رفتار نمايد، رهايي و نجات مي‌يابد.»(2)

——————————

1- مجمع البيان، ج 6، ص 452.

2- تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 249 و 250.

منبع:داستانهای حدیثی،

موضوعات: داستانها, احادیث
[دوشنبه 1396-12-21] [ 04:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هفت درس از ایمان ...
هفت درس از ایمان

درس چهارم:

در محضر استاد مجتهدی

هفت بهره برای ایمان

روایتی در اصول کافی از امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «إنّ الله عزّوجل وضع الایمان علی سبعه أسهُم»،‌ خداوند ایمان را بر هفت سهم وضع کرده است. هفت حظ و بهره برای ایمان هست، اگر شما ایمان داشته باشید هفت چیز دارید. ان‌شاالله ما این هفت تا را داشته باشیم.

 

دشمنان اهل‌بيت ريشه تمام شرها هستند

 

1. علی البرّ: از آدم‌های با ایمان همه کار خوب سر می‌زند. آدم با ایمان کار بد ازش سر نمی‌زند. اصلا تمام کارهای خوب مال مومن است. شما ببینید از اول اسلام تا حالا هر چی خیر بوده از شیعه بوده از غیر شیعه ما چیزی ندیدیم: بن لادن، ملا عمر، یاسر عرفات، صدام اینها جز شر چیزی نبوده، در حالی‌که علمای ما مرحوم مجلسی‌ها، سید مرتضی‌ها، سید رضی‌ها، امام‌ها همه خیر بودند.

 

لذا در حدیث آمده اهل‌بیت فرمودند: «نحن اصل کلّ خیر» ما ریشه همه خوبی‌ها هستیم «و اعدائنا اصل کلّ شر» دشمنان ما ریشه همه شرها هستند.

 

بهترین نحوه معرفی شیعه 

 

واقعا الآن یک کتاب بزرگ از این حدیث می‌شود نوشت؛ بگردید در روایات. تمام خیراتی که از اهل بیت و شیعه از صدر اسلام به اسلام رسیده بنویسید و شرهایی که از دشمنان رسیده از هارون‌الرشیدها، منصور دوانیقی‌ها، بنی‌امیه‌ها، بنی‌العباس‌ها، زمان ما صدام‌ها، یاسر عرفات‌ها، بن لادن، ملا عمر چقدر کشتند در افغانستان.

 

یک کتاب خیلی عالی می‌شود. به چند زبان هم ترجمه بشود. در تمام دنیا این کتاب پخش بشود، آن وقت شیعه معرفی می‌شود و می‌توان شیعه را بعد از انقلاب دنیا کمی شناخت.

 

شیعه؛ گنج نهایی که بعد از انقلاب در دنیا صدا کرد

 

روایتی دارد که خدا می‌فرماید: من گنج نهانی بودم «أحببتُ أن اُعرف» دلم می‌خواست شناخته بشوم «فخلقتُ الخلق لکی اُعرف» مخلوقات را خلق کردم تا شناخته بشوم. علتی که خدا این مخلوقات را خلق کرده برای این است که شناخته بشود.

 

حالا شیعه هم گنج نهانی بوده بعد از انقلاب در دنیا صدا کرده، چطور در شیعه یک امام (ره) بوده که [بنیان گذار یک همچین انقلابی شد] . یک وقت یک پیش نمازی داشتیم که اهل سامرا بود گفت من یک سفر رفتم سامرا اقوامم را ببینم، انقلاب شده بود. می‌گفت سنی‌های سامرا لباس زنانه برده بودند برای آخوندهایشان، به آخوندهایشان می‌گفتند شما این لباس‌های زنانه را بپوشید، شما چرا مثل امام کاری نکردید، شما کی هستید؟ چی هستی؟ صدای سنی‌ها در آمده بود لباس زنانه برای آخوندهایشان برده بودند، یعنی شما مرد نیستید، امام مرد بود، یک مرد آنها ندارند، ما که ندیدم.

 

اگر این امامی که ما داشتیم در آنها پیدا می‌شد و این انقلاب را آنها می‌کردند من در شیعه بودنم شک می‌کردم، اما الآن ما یقین می‌کنیم که ما [بر حقیم] این حدیث را حفظ کنید «نحن اصل کلّ خیر و اعدائنا اصل کلّ شر» و ما این را دیدیم با چشممان.

 

باید تاریخ خیلی مطالعه کنید، اگر بخواهد کتاب کسی بنویسد باید از اول اسلام ریشه‌یابی کند تمام شخصیت‌های علمی اهل تسنن را ببیند اینها چه کردند، امثال هارون‌ها، منصور دوانیقی‌ها، تمام اینها حتی عمر و ابوبکر و عثمان‌ها، اینها چه بلایی به سر اسلام آوردند. اینها همه را بنویسد و اهل‌بیت(علیه السلام) چقدر مظلوم بودند، امیر المومنین 25 سال در خانه نشست، باید از مظلومیت امیر المومنین کتاب بنویسند.

 

بنویسند علمای شیعه را کشتند، شهید اول، شهید ثانی. این کتاب مرحوم امینی صاحب الغدیر کتاب شهدای راه فضیلت را بگیرید مطالعه کنید ببینید علمای شیعه چقدر کشته شدند. حالا آشیخ فضل الله نوری را ما یادمان هست، شهید مدرس را یادمان هست و الا خیلی از صدر اسلام علمای شیعه به درجه رفیع شهادت رسیدند.

 

یک مرحوم مجلسی که محی‌الشریعه به او لقب دادند که شریعت را زنده کرد در تمام اهل تسنن یک مرحوم مجلسی نبوده. خیلی این حدیث عالیست. خیلی دلم می‌خواهد ده بیست جلد کتاب کسی بنویسد راجع به این حدیث.

 

2. صدق: آدم‌های دروغگو ایمانشان ضعیف است، ایمانشان کامل نیست چون سهمی از ایمان ندارند. طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست، مرحوم آیت الله بروجردی شنیدم فرمود از اول جوانی یک دروغ نگفتم. خیلی [بزرگ] است این حرف.

 

3. یقین: «اللهم إنّ أسئلک ایمانا تباشر به قلبی و یقینا» خدا به ما یقین بدهد، از خدا یقین بخواهید. زید بن حارثه می‌گفت اینقدر یقین دارم که شب‌ها خوابم نمی‌برد، حضرت فرمودند یا زید کیف أصبحت؟ چگونه صبح کردی؟ گفت: «أصبحت موقنا» صبح کردن در حال یقین. حضرت فرمودند: «لکل شیء علامه فما علامه یقینک؟» هر چیزی نشانه‌ای دارد نشانه یقین تو چیست؟ گفت: نشانه یقینم اینست که شب‌ها خوابم نمی‌برد.

 

الهی! هر که سحر ندارد ز خود خبر ندارد

 

قربان خودمان که سرمان را روی متکا می‌گذاریم عالم را آب ببرد ما را خواب می‌برد. صبح هم باید بعضی‌ها را با منجنیق برای نماز صبح بیدار کرد، چون ایمان و یقین ندارد. کسی که نماز صبحش قضا بشود یا حتی طلبه‌ای که نماز شبش قضا بشود. یک عبارتی از کتاب الهی آیت‌الله حسن‌زاده آملی گفتم: الهی هر که سحر ندارد ز خود خبر ندارد. یعنی خودش را نشناخته، طلبه‌ای که سحر بلند نشود به درد آخوندی نمی‌خورد.

 

4. رضا: نان و پنیر خدا به تو داد راضی باش. یکی از صفات خوب سگ اینست که راضی است به هر چه صاحبش به او بدهد، از صاحبش ناراضی نیست.

 

5. وفا: قول دادی امروز بروی خانه پدر زنت باید بروی. یک کسی قول داده بود، تهیه هم دیده بودند نرفته بود خب این وفا ندارد. وفای به عهد یا با خدا یا با خلق خدا.

 

کسانی که ایمان دارند باید بروند دنبال علم

 

6. علم: کسانی که ایمان دارند باید بروند دنبال علم، قدیم پیرمرد‌ها هم درس می‌خواندند.

 

7. حلم: بردباری یعنی اینکه اگر کسی به شما فحش داد شما سرت را بنداز پایین و برو، هیچ اعتنایی نکن.

 

از علمای بزرگ، کاشف الغطاء روی سجاده نشسته بود، مرجع بود. یک سیدی آمد پول می‌خواست، فرمودند هرچه بوده داده‌ام به فقرا پول ندارم. یک آب دهن انداخت به صورت کاشف الغطاء. بین صف جماعت، پاشد عبایش را گرفت، مرجع تقلید بین صف جماعت گفت هر که محاسن شیخ را دوست دارد به این سید کمک کند، عبا پر شد، سید آباد شد.

 

لذا حدیث دارد: علمتان را به حلم زینت بدهید. عالم باید حلیم باشد، بردبار باشد. یک نفر دو تا کتاب نوشته بود می‌خواست چاپ کند بانی پیدا نکرد، یکی از کتاب‌ها گم شد. یک آقایی کتاب را پیدا کرد و به اسم خودش چاپ کرد. این آقا فهمید، هیچ ناراحت نشد، جلد دوم را هم فرستاد برای آن آقا. گفت آقا غرض ما این بود که این کتاب چاپ بشود. در دسترس مردم باشد مردم از این کتاب استفاده کنند. حالا شما آن را چاپ کردید به اسم خودتان تقاضا می‌کنم دومی را هم به اسم خودتان چاپ کنید.

 

موضوعات: نکات, احادیث
[یکشنبه 1396-12-20] [ 10:15:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  روضه فاطمیه؛السلام علیک یا فاطمه الزهرا ...
روضه فاطمیه؛السلام علیک یا فاطمه الزهرا

متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها

خدا کنه این مال قبل هجوم به خانه باشه …

 

چون بعد هجوم به خانه،زهرا بدجور آسیب دید و اگر این باشه یعنی زهرا با تحمل درد زیاد هر شب میرفتن در خانه ی مهاجر و انصار رو میزده*

 

“و امیرالمومنین یَحمِلُنی” امیرالمومنین من رو سوار مرکب میکرد،در حالیکه “و معی الحسن و الحسین” حسن و حسین همراه من بودند"لیلاََ و نهاراََ الی منازِلِهم"شبانه روز میرفتم در خونه هاشون …

 

*وای از اون زمان که سینه شکسته باشه،چه دردی کشیده مادر ما … بمیرم برات مادر …

 

خدا کنه سقط محسن بعد این ماجرا باشه،و الا بانویی که بچه سقط کرده باشه …*

 

“و معی الحسن والحسین الی منازلهم و اُذَکِّرُ بالله و برسوله” اونا رو متذکر میشدم به خدا و رسولش

 

“اَن لا تَظلِمونا و لا تَغصِبونا “به ما ظلم کنید و حق ما رو غصب نکنید"حقَّ لی جعله الله لنا"حقی که خدای متعال برای ما گذاشته است"و یُجیبونی لیلاََ و یَقعُدون عن نصرتنا نهارا” شب که میشد قول اجابت میدادند اما صبح دست از اجابت میکشیدند

 

“فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا” اینا کسایین که حطب جزل آوردن پشت درب خانه ی ما…

 

*شنیدید دیگه حطب جزل یا به معنی کنده ی درخته یا به معنی هیزم های خشک زیاده یا اسم یه هیزمیه که دو ویژگی داره:حرارت زیاد،دود کم.این همه حرارت و کنده ی درخت و هیزم رو برای چی آوردن؟! برای سوزوندن یه در؟! خود حضرت زهرا میفرمایند:نخیر…*

 

” وَ أتَوا بِالنارِ"حطب جزل آوردن” لِیُحرِقُوهُ وَیُحرِقُونا”

 

که من و بچه هامو بسوزونن…

 

*میخواستن آدم سوزی راه بندازن…

 

هذه امة تصلی علیَّ؟! این امت بر من نماز بخونه؟!

 

حالا بریم سراغ وصیت های دیگه؟!

 

“یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً “

 

نفسا آخرمو دارم میزنم،بشین صحبتامو گوش بده،دیگه صدای فاطمه رو نخواهی شنید …

 

“اوُصیکَ یا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی”

 

علی جان من که مردم من رو از یاد نبریا !!

 

به زیارت قبر من بیاییا !!

 

*علی جان میدونم بی کس و یار میشی،نری تو نخلستونا داد بزنیا،به زیارت قبر من بیا*

 

“اِذا اَنَا مِتُّ” علی جان! وقتی من مُردم،

 

“فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی"خودت مُتکفل غسل من بشو ” وَ جَهِّزْنِی “خودت منو کفن کن،"وَ صَلِّ عَلَیَّ” خودت بر من نماز بخوان"وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی” خودت با دست خودت منو تو قبر بذار،"وَ ألْحِدْنِی “علی جان خودت لحد روم بچین،"وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَیَّ” خودت خاک روم بریز علی جان،علی جان منو که دفن کردی"وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَةَ وَجْهِی"بشین بالا سرم مقابل صورتم “فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ” بشین برام قرآن بخوان،دعا بخون"فَاِنَّها ساعَةٌ یحْتاجُ الْمیتُ فیها اِلی اُنْسِ الاَحْیاء"ِ علی جان تنهام نذاریا…

 

“وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی"علی جان تو را به خدا سپردم ” وَ اُوصیکَ فِی وُلدی خَیراً"هوا بچه هامو داشته باش …

 

“جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ یابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی بِاِبْنَةِ اُخْتِی اَمَامَةَ فَاِنَّها تَک نُ لِوُلدِی مِثْلِی"بعد از من با خواهرزادم امامه ازدواج کن که با بچه هام مثل منه…” فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساء"علی جان! اگر شبی رو اختصاص به همسرت دادیا یه شبم پیش بچه هام بمون … بچه های من جز تو کسی رو ندارن،امام حسن ۸-۹سالشه ..

موضوعات: مناسبت ها, احادیث, سیاسی-اجتماعی
[جمعه 1396-11-20] [ 04:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حسود همچون ستمدیده است ...
حسود همچون ستمدیده است

امام على عليه السلام:

 

هيچ ستمگرى را نديدم همانند حسود كه چنين به ستمديده شبيه باشد؛ 

نفسْ نفس‏ زنان، با دلى سرگشته و اندوهى پيوسته

 

? تحف العقول، ص ۲۱۶

 

 

موضوعات: احادیث
[پنجشنبه 1396-11-19] [ 11:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت