پژوهش مدرسه علمیه عصمتیه سمنان


 
  حضرت زهرا (س) و ولایت ...

                                                       نقش ولایتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) در تشکیل حکومت اسلامی:

خداوند متعال طبق حدیث قدسی، حضرت زهرا(س) را واسطه ی خلقت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) معرفی کرده است. این نشان دهنده ی اینست که خدای بزرگ به وسیله ی حضرت فاطمه(س) حجت هایش را که آخرین آنان حجت ثانی عشر بقیه الله الاعظم(عج) است آفریده تا تحت ولایت آنان عقیده ی شیعه یعنی حکومت حقه اسلامی که هدف ازلیّه ی خدای متعال است در جامعه ها ی کوچک(شهر) و بزرگ(استان) و بزرگتر(کشور) و نهایتاً در سراسر جهان مستمر گردانند.
پس حضرت فاطمه(س) در حقیقت هدف غایی خدای متعال از خلقت عالم و آدم است و با وجود آن حضرت است که آن هدف الهی یعنی حکومت حقه ی اسلامی تحقق پیدا خواهد کرد و لذا اگر حضرت فاطمه(س) نبود خلقت آدم و عالم نبود و چنانچه خلقت عالم و آدم منهای حضرت فاطمه(س) می بود، اصل خلقت بیهوده و عبث می شد و دیگر معنی نداشت که مسئله ی بعثت و امامت مطرح گردد.
ایشان نقش بسزایی در تشکیل حکومت اسلامی پیامبر اسلام و ائمه ی معصومین(ع) دارد بنابر این حضرت زهرا(س) بیانی عمیق در نقش پیامبر اسلام و امامان معصوم(ع) را به عنوان رهبران حکومت اسلامی اینگونه تبیین می کند که: پیامبر اسلام و امام علی(ع) دو پدر جامعه ی اسلامی می باشند که کجی هاراراست و انحرافات را اصلاح می نمایند. اگر مردم اطاعت کنند، آنها را از عذاب جاودان نجات می دهد و اگر همراه و یاورشان باشند، نعمت های همیشگی خداوندی را ارزانی شان می دارند.
در این حدیث نبوّت و امامت، سرپرست اجتماع و ولی مردم معرفی می شوند، که نقش آن دو اصلاح امور و هدایت به سوی رستگاری است. حضرت زهرا(س) در این کلام عمیق، تسلیم بودن افراد، به امر رسول و امام در جامعه را اصلی استوار معرفی می کند و نه تنها بی هیچ قید و تبصره ای آنرا اعلام می دارد بلکه برای تأکید بیشتر بر لزوم اطاعت محض از رهبر، به عنوان محور تداوم اجتماع، به بیان دستاوردهای آن می پردازد و ثمره ی نهایی آن را رهایی از عذاب بر می شمارد. از این رو حضرت، به حضور اجتماعی افراد با محوریت مدار ولایت سفارش می کند که اولین و مقاوم ترین محصول آن مصونیت از مطلق گرفتاری ها و رنج هاست. همچنین در تأکید دوباره ی حضرت افزونی نعمت های خدا در اثر اطاعت از ولایت نوید داده می شود. پس در تشکیل حکومت اسلامی و ولایت پذیری منهای عزم راسخ در پایبندی عملی به آن معنا و ارزشی نخواهد داشت. در همین رابطه حضرت زهرا(س) در بحبوحه سرپیچی مهاجر و انصار از ولایت به معاذبن حیل گوشزد می کندکه:« ای معاذ! همانا خودم نزد تو آمدم و از تو طلب یاری دارم. زیرا که با پیامبر(ص) بیعت کرد ی تا او و فرزندان او را یاری و از آنان دفاع کنی، همانطور که از خود و خاندان خود دفاع می کنی. در این عتاب، حضرت زهرا(س) دلیل انتظار خود را از معاذ برای حمایت، پیمانی معرفی می کند که با پیامبر بسته شده است. در حقیقت حضرت به همه ی مسلمانان اعلام می کند که در مقابل ولایت مسئولیت همراهی و حمایت، مضاعف خواهد شد زیرا این اصلی است که هرگز تحت تأثیر اقتضائات شرایط قرار نمی گیرد، چرا که حضرت با وجود آگاهی کامل از فشار سیاسی دستگاه حاکم بر حامیان ولایت، باز هم صراحتاً بیان می دارد که برای طلب یاری آمده است و از مسلمانان حقیقی در این شرایط هم انتظار حضور فعال اجتماعی و حمایت دارد.

نوشته سید علی اصغر نمازی

موضوعات: پایان نامه
[دوشنبه 1395-09-01] [ 10:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شرافت و بزرگی مومن ! ...

            «درخواست موعظه و نصیحت پیامبر اکرم(ص) از جناب جبرئیل امین»

قال الصادق:
قال النبی صلی الله علیه و آله لجبرئیل عِظنی فقال:
یا محمد عِش ماشِئتَ فَاِنَّکَ مَیِّتٌ وَاحبِب ماشِئتَ فَانَّکَ مُفارِقُه وَاعمَل ما شئتَ فَاِنَّکَ مُلاقیهِ
شَرَفُ المُؤمِنِ قیامُهُ بِاللَیلِ وَ عِزُّهُ کَفُّهُ عَن أعراضِ النّاس

حضرت رسول اکرم به جبرئیل فرمودند یا جبرئیل مرا موعظه نما ؟
جبرئیل عرض کرد: ای محمد به هر نحوی می خواهی زندگی نما و آخر از دنیا می روی
هر چیز را می خواهی دوست داشته باش ولی آخر از آن جدا خواهی شد
هر کاری می خواهی انجام ده که سرانجام آن را ملاقات می نمائی
شرافت و بزرگی مؤمن در بر پاداشتن نماز شب و عزت او در حفظ آبروی مردم است

کتاب شریف وسائل الشیعه ج8/ص146

موضوعات: پایان نامه
 [ 10:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اربعین آمد... ...

موضوعات: پایان نامه
[یکشنبه 1395-08-30] [ 07:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جهان اسلام و تفکر شوم تکفیری ...

                                                          جهان اسلام و تهدیدات اندیشه تکفیری :


مسلک وهابیت را محمد بن عبد الوهاب نجدی ( متوفی 1206) پدید آورد ؛ اما به قطع می توان ادعا کرد که اساس اعتقاد وهابیون را آرا ء و افکار ابن تیمیه تشکیل داد می دهد . محمد بامن عبد الوهاب در برخی از اعتقادات خویش با ابن تیمیه مشترک بود ؛ از جمله این که عموم مسلمین را کافر و مشرک می پنداشت و همه بلاد اسلامی حتی مکه و مدینه را که به تصرف وهابیون در نیامده بود دارالکفر می نامید . همچنین جنگ با مسلمانان و اشغال اماکن مقدس و تخریب شعائر اسلامی را بر پیروان خود واجب می دانست . این اعتقادات او پایه گذار جنایت های کنونی وهابیت در جهان است . و پیروان وهابیت با تمسک به اندیشه ها و اعمال پیشوایان خود ، به مبارزه با اعتقادات مسلمین می پردازند و در این راه از هیچ جنایتی پروا نمی کنند .
( ابراهیمی ، 1386 ، ص 69 )
انتشار افکار انحرافی محمد بن عبد الوهاب در میان قبایل مختلف از ابتدا با جنگ و ستیز قوای محمد بن سعود ( سر سلسله خاندان سعود ) یاری و حمایت شد . بی شک آل سعود مهم ترین عامل نفوذ دعوت وهابی ها هستند و پس از در گذشت محمد بن عبد الوهاب نیز از هیچ تلاشی در راه گسترش عقاید او دریغ نکردند.
آنچه سبب شد تا آل سعود به تبلیغ افکار وهابیت بپردازد این بود که به نقل تاریخ خاندان محمد بن عبد الوهاب و آل سعود هر دو بازماندگان بنی اسرائیل و از نظر ریشه های خانوادگی از طائفه یهود هستند .
( کاشف الغطاء ، 1376 ، ص 18 )
بر این اساس می توان فهمید که اگر چه حامیان ظاهری فرقه وهابی ، آل سعود هستند . ولی قدرت های بزرگ تری در پس پرده به حمایت از این گروه برخاسته اند که مجبورند برای رسیدن به مقاصد شوم خود و تخریب بنیادهای اعتقادی آخرین دین آسمانی ، ماسک اسلام بر چهره ببندند .
این جاست که حکمت سخن پیامبر اکرم ( ص) روشن می شود که فرمود : «یهود ، فریبکارترین مردم علیه مسلمین است. » ( بحار الانوار ، ج 75 ، ص 284)
از این رهگذر به تهدیداتی که این اندیشه افراطی بر جهان اسلام وارد آورده است اشاره می کنیم :
1. بدعت در مسائل اصولی و اعتقادی در دین :
صاحبان این اندیشه با بررسی ظاهری آیات قرآن و تفسیر نادرست از آیات و عدم دخالت عقل بشر در امور دنیا ، افکار آراء و نظرات باطلی را بیان نموده اند مثلا توحید مورد نظر ابن تیمیه ، توحید جسمانی بوده و او تفسیر باطلی در بیان توحید دارد و این امور درباره مسائل چون انبیاء و اولیای الهی نیز مطرح شده است. در مکتب ابن تیمیه پیامبر و اولیای پاک الهی به صورت یک انسان عادی در می آید که پس از مرگ رابطه آنان با امت خود گسسته شده و کمترین سودی به حال امت ندارند. این قبیل نظرات مخالف مفاهیم والای اسلام است .
2. تکفیر مسلمین :
اتحاد مسلمین با انتشار تفکرات این جریان از هم گسست و صاحبان اندیشه تکفیر تنها خود را مسلمان واقعی می دانند و حکم به تکفیر مسلمانان می دهند که همین امر موجب بسیاری از کشتار ها و جنایات علیه جامعه مسلمین شده است .
3. کشتار جمعی مردم و جنگ با مسلمین:
عملیات کشتار جمعی که گروه های تکفیری آن را به صورت مکرر و فزاینده دنبال می کنند در بردارنده خصوصیاتی است که اسلام آشکارا و در کمال روشنی از آن دور است . ریختن خون کودکان و زنان و سالخوردگان که گروه های افراطی همه روزه آن را دنبال می کنند چیزی است که اسلام به شدت مسلمانان را از آن بر حذر داشته است . پیش از تکفیری ها نیز همان طور که اشاره شد خوارج و گروهی از ایشان دست به چنین کاری می زدند .
فضل بن شادان می گوید : « و از ایشان یعنی خوارج کسانی هستند که قتل زن و فرزندان را وا می دارند و می گویند : جایگاه آنان نیز همچون نطفه ها در پشت مشرکان است . و می گویند : لا حکم الا الله و خود در تمامی این گفته ها و کرده ها ، به نظر خویش عمل می کنند و بنابراین طبق رای خود ، می کشند و حلال و حرام می کنند و با این حال ، خوارج نیز یکسان نیستند و هم دیگر را می کشند و از یکدیگر تبری می جویند . » (فضل بن شادان ، ص 48 -50)
همچنین کشتار جمعی متضمن در هم آمیختن گناهکار و بی گناه است . این امر با اصل قرآنی کاملا مخالف است. « هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد . »( فاطر ،18)
در تاریخ نیز شاهد ی براین موضوع وجود دارد . و خوارج خود چنین بودند . امام علی (ع) در این باره سخن گفته اند و در پی تکفیر وی از سوی خوارج به آنان فرمودند : « اگر مدعی هستید که من خطا کرده ام و گمراه شده ام ، چرا همه امت محمد (ص) را با گمراهی من گمراه می دانید و آنها را هم خطاکار می خوانید و ناروا تکفیرشان می کنید ؟ می خواهید شمشیر هایی که بر دوش گرفته اید بر سر هر که بود فرود بیاورید و گناهکار و بی گناه را با هم یکی پنداشته و بی پروا بیازارید ؟ » ( نهج البلاغه ، خطبه 122)
پیامبر اعظم (ص) نیز در سخنرانی حجه الوداع خود ، گویا با دیده وحی از این جریان آگاه بوده ، در میان سخنان خود چنین فرمود : « پس از من یکدیگر را تکفیر نکنید تا در نتیجه به کشتن یکدیگر بپردازید . »
کشتار زنان و کودکان بی گناه و زائران حرم سید الشهداء در سال 1225، قتل عام حجاج مصری در منی در سال 1343 ، کشتار مردم بی دفاع اردن در سال 1343 و1346 ، حمله خونین مکه در چهارم ذی الحجه 1407ق (1366ش) به جرم سر دادن فریاد برائت از مشرکین ، جنایت سپاه صحابه در سال 1979 میلادی در پاکستان ، جنایت های طالبان در افغانستان در اواخر سال 1372 ، حمله به سوریه ، عراق ، یمن و ناامنی ها در کشور های مسلمان نشین آفریقایی و نیز کشور هایی چون مصر ، تونس ، لیبی و الجزایر
آنچه بیان شد ، تنها گوشه ای از جنایت هایی است که وهابیت در حیات چند صد ساله خود به جرم تکفیر به پیکره شیعه روا داشته و از آن هدفی جز نابودی اسلام ناب و تشیع را دنبال نمی کند .
4. مخدوش کردن چهره اسلام در دنیا به نام اسلام :
از جمله پیامد های فاجعه بار گسترش این پدیده شوم ، مشوه ساختن چهره اسلام است . حقیقت آن است که اعمال خشونت آمیز تکفیری ها ، سهم بسزایی در خدشه دار ساختن این دین پاک ، داشته است . تکفیری ها در زمانی که دشمنان اسلام سعی در گسترش محدوده جنگ تبلیغاتی علیه اسلام دارند . با این گونه اعمال خشونت آمیز ، بهترین خوراک تبلیغاتی را برای رسانه های غرب فراهم آورده اند . و در راستای ادعای خصمانه غربی ها ثابت کردند که اسلام به دور از صلح و به مثابه خطری علیه بشریت به شمار می رود . این خیانت بزرگی علیه اسلامی است که پیامبر گرامی آن (ص) کوشش می کرد آن را دینی هم سو با فطرت آدمی و کامل کننده اخلاق معرفی نماید . ( مبلغی ، 1386 ، ص 45 )
امروز شاهد هستیم که برخی از این گروه های افراطی علارغم کشتار های غیر انسانی و خشن ، با قرار دادن فیلم و عکس های مختلف از این صحنه های آزار دهنده در شبکه های مجازی که همراه با سر دادن شعار «الله اکبر » و در دست داشتن پرچم سیاه منقوش به « لا اله الا الله » است موج داسلام هراسی را رقم زده اند . در عصر حاضر که ندای اسلام و موج بیداری اسلامی در جهان بویژه کشور های غربی پیچید و گرایش جوانان به سوی اسلام بیش از پیش شد با دیگر دشمنان اسلام خطری را بر سر راه پیشبرد منافع خود احساس کردند . با طرح سناریویی جدید ، با به راه انداختن حوادث مختلف در جهان به کمک این گروه های منحرف به ظاهر مسلمان ، چهره اسلام ناب را خراب کردند . حوادث 11 سپتامبر سال 2011 که در آن نام القاعده و طالبان بود تا اغتشاشات اخیر فرانسه که توسط گروه داعش مطرح شد، همه موجب گشت از اسلام تصویری خشن و جنایتکار دراذهان مردم جهان ایجاد شود . این گروه های افراطی زمینه را برای رسیدن دشمن به هدف های شوم خود فراهم کرده است . دشمنی که همواره از گرویدن مردم به دین حقه الهی ترسان است .
5. ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان :
درگیری میان فرقه های اسلامی مخالف قر آن و مغایر با کوشش و پا فشاری پیامبر اکرم (ص) در تشکیل امت و برقراری برادری اسلامی میان افراد آن است .
پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرمایند: « برشماست که با یکدیگر آمد و شد و عطوفت داشته باشید و از گسست و رشک و پشت به یکدیگر کردن بپرهیزید و برادر یکدیگر باشید . مومن برادر مومن است ؛ به او خیانت نمی کند ، رها نمی کند ، تحقیر نمی کند و گفته مخالف او را نمی پذیرد . » ( محدث نوری ، ج 9 ، ص 49-50)
وقتی اصل ورود به درگیری ، مخالف با قرآن و سیره و سنت پیامبر اکرم (ص) به شمار می رود مسلم است که گناه کسانی که اقدام به تفرقه خونین میان مسلمانان می کنند و درگیری های عمیق میان طوائف مختلف آنها ایجاد می نمایند ، بسیار بزرگ است . حقیقت آن است که در جامعه اسلامی عامای چون تکفیر ، باعث درگیری ها و دشمنی ها و اختلافات عمیق میان فرزندان امت اسلامی شده است . (مبلغی ، 1386 ، ص 47)
البته نباید دست دشمنان اسلام را در این ایجاد اختلاف و تفرقه نادیده گرفت چنانچه همفر در خاطرات خود وقتی به مفاد برنامه ضد اسلامی انگلیس اشاره می کند یکی از بند های این اساس نامه را این طور بیان می کند: « بر افروختن آتش منازعات و شورش و هرج و مرج درن مرزی و برون مرزی در ممالک اسلامی ، میان مسلمانان و پیروان سایر ادیان ؛ یا بین فرقه های مسلمان . به منظور تضعیف نیروی اسلام و بازداشتن پیروان این دین از وحدت کلمه و اندیشیدن در مسائل زندگی و گام نهادن در راه توسعه و تقدم . به تباهی کشاندن نیروهای فکری و ذخایر مالی و ثروت های ملی ، از بین بردن روح فعالیت و نشاط جوانان و گسترش بی نظمی و هرج و مرج . » ( مویدی ، 1378 ، ص 91-96)
در همین راستا غربی ها به راه اندازی شبکه های مختلف ماهواره ای به نام اسلام و رواج شبهه های مختلف در مسائل اعتقادی و توحیدی به مدد این گروه های تکفیری آمده و آتش فتنه و اختلاف را بین شیعه و سنی و فرقه های اهل تسنن شعله ورتر می نماید و نیز موجب گمراهی و اضمحلال فکری جوانان مسلمان نیز می شود .
6. ویران کردن زیر ساخت های ارزشمند کشور های اسلامی :
گروه های تکفیری با به راه انداختن جنگ در کشور های اسلامی ، خسارت های زیادی را به زیر ساخت های صنعتی ، شهری ، علمی و فرهنگی و … وارد نموده است ، که سال ها وقت و هزینه لازم است تا این مراکز علمی ، جاده ها ، پالایشگاه ها، خانه ها و … دوباره ساخته شوند . که این ویرانی ها نیز از اهداف دشمنان اسلام برای ضربه زدن به ملت مسلمان است که به مدد این گروه های تکفیری در راستای خواسته غربی ها صورت می پذیرد . و بیشتر این جنگ ها، در کشورهای نفت خیز است تا به این سرمایه با ارزش دست یابند و آن را به غارت ببرند .
یکی از بزرگ ترین جنایاتی که در راستای تخریب مراکز علمی و فرهنگی توسط این گروه ها می توان اشاره کرد به آتش کشیدن کتابخانه بزرگ المکتبه العربیه در مصر بود که بیش از 60 هزار عنوان کتاب گرانقدر کم نظیر و بیش از 40 هزار نسخه خطی منحصر به فرد و همچنین آثار خطی حضرت علی (ع) ، ابوبکر ، عمر ، خالد بن ولید ، طارق بن زیاد و برخی از صحابه پیامبر (ص) و قرآن مجید به خط عبدالله بن مسعود در این کتابخانه وجود داشت .
7. از بین بردن شعائر اسلامی و هتک حرمت به قرآن و قبور خاندان و اهل بیت پیامبر :
گروه های تکفیری از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده و در طول تاریخ بسیاری از منزل گاه ها ، خانه ها ، مساجد ، و قبور را ویران نموده اند تا اثری از این شعائر اسلامی نماند .
تخریب بارگاه امام حسین (ع) در سال های 1216 تا 1225 ، هتک حرمت به قرآن در شهر بزرگ طائف در سال 1217 تا جایی که فقط سه نسخه ی قرآن از دست اشقیای وهابی سالم ماند ، تخریب قبه زادگاه پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) در سال 1218، تخریب قبه ابن عباس و دیگر قبور طائف و قبر های عبد المطلب و ابوطالب و حضرت خدیجه همسر پیامبر (ص) و زادگاه حضرت زهرا (س) در سال 1343،تخریب قبورائمه بقیع (ع) در سال 1344 ، انفجار در حرمین عسکریین در 23 خرداد 1386 نمونه هایی از جنایات این جریان فکری افراطی است .
8. سازش پشتیبانان تکفیری با دولت های غربی و رژیم صهیونیستی :
بسیاری از اقدامات این گروه ها در راستای تحقق منافع دولت های استعماری چون آمریکا و انگلیس و اسرائیل بوده است . جنگ هایی که در کشور های اسلامی به راه انداخته اند سبب شده که فکر ملت مسلمان متمرکز به درگیری ها و تنش های داخلی خود شده و غزه محور مقاومت تنها نماند و رژیم اشغالگر اسرائیل انواع جنایات و ظلم ها را بر سر مرد و زن و کودک فلسطینی روا دارد . و در بسیاری از جنگ های این گروه های تکفیری شاهد هستیم که چگونه مهمات و تجهیزات لازم از سوی این دولت های استعماری به آنان داده می شود.

9. از بین بردن شان و منزلت زن در جهان :
جریانات وهابی تکفیری به نام اسلام و به بهانه اجرای حدود الهی ، سخیف ترین اقدامات را نسبت به زنان روا داشته و ارزشی برای آن قایل نیستند . اندیشه تکفیر پا را فراتر گذاشته و زن را دام شیطان و چشمه ای مضر برای مردان می داند .
فروش دختران و زنان ایزدی و مسیحی بعنوان برده و کنیز در موصل عراق توسط جریان تکفیری داعش ، اغفال زنان و دختران تحت عنوان جهاد النکاح و ترویج فساد و فحشا در کشور های اسلامی ، ربودن دختران محصل به بهانه تحصیل و فروش برخی از آنها به مبالغ بالا توسط گروه تکفیری بوکو حرام در شمال نیجریه ، اعدام 50 زن به بهانه عدم پذیرش جهاد النکاح در استان الانبار عراق ، حمله انتحاری به مدرسه دخترانه در افغانستان و… نمونه هایی از اقدامات سخیف و شوم بر زنان است .
همان گونه که رفتار خوارج صدر اسلام و سر نوشت آنها در حافظه تاریخ بجا مانده است ، آنچه امروز در کشور های درگیر پدیده شوم تکفیر شاهد آن هستیم نتایج چنین عقاید خرافی و افکار جاهلانه ناشی از تفکر تکفیری است . اعضای القاعده و جانیان و آدم کشانی که تا دیروز در زندان ها و تحت مراقبت های شدید امنیتی بسر می بردند ، حال آزادانه و با حمایت غرب و کشور های مرتجع عرب موج اسلام خواهی و برپایی دولت اسلامی را دست مایه خود قرار داده و با کمک غول های ثروتمند رسانه ای استکبار جهانی دست به شمشیر جهالت برده و به قتل و کشتار بی رحمانه ، فساد و انحراف ، تجاوز و خشونت علیه زنان و کودکان بی گناه اقدام می کنند .( معبر ، 1394 ،ص 22)

موضوعات: پایان نامه
[یکشنبه 1395-08-23] [ 10:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پیدایش فرقه های انحرافی در پرتوی آیات. ...

                                                              تولید و تقویت فرقه های انحرافی از منظر قرآن :
دشمنان جبهه حق در طول تاریخ در تلاش بودند با فرقه سازی های دروغین اذهان مردم را از دین حقه الهی و نمادها و آموزه های آن منحرف نمایند . کمرنگ کردن توجه مردم به نماد های دینی از قبیل مسجد و محراب و و مفاهیم والا و ارزشی دینی از جمله توحید ، ولایت الهی و غیره از جمله اهداف اصلی جبهه باطل بوده است . در تاریخ پیش از اسلام ، با ساخت گوساله سامری ، در غیبت چهل روزه حضرت موسی (ع) موجب انحراف افکار عمومی از دین حقه یهود شدند .
« و قوم موسی بعد از او مجسمه گوساله ای که صدایی و خواری داشت از طلا و زیور های خود ساخته و پرستیدند . آیا ندیدند که آن مجسمه ی بی روح با آنها سخنی نمی گوید و آنها را به راهی هدایت نمی کند ؟ پی آن گوساله گرفتند و مردمی ستمکار بودند .» اعراف /148
همچنین این داستان در آیات 86 تا 97 سوره طه نیز اشاره شده است .
تحریف دستورات الهی و شبهه افکنی در میان مردم از دیگر ترفند های دشمنان دین الهی ، برای ضربه زدن به دین خداست . تا دشمنان بتوانند به مقاصد خود دست یابند . که نمونه هایی از آن در قوم یهود به چشم می خورد .
« پس وای بر کسانی که کتاب تحریف شده ای را با دست های خود می نویسند ، سپس می گویند : این از جانب خداست . تا بدان بهای ناچیزی به دست آرند ؛ پس وای بر ایشان از آنچه دستهایشان نوشته و وای بر ایشان از آنچه از این راه به دست می آورند . » بقره /78و 79
شان نزول این آیات بر می گردد به این که جمعی از دانشمندان یهود اوصافی را که برای پیامبر اسلام (ص) در تورات آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیتشان و منافعی بود که هر سال از ناحیه عوام به آنها می رسید . هنگاهی که پیامبر اسلام مبعوث شد و اوصاف او را با آن چه در تورات آمده بود مطابق دیدند ، ترسیدند که در صورت روشن شدن این واقعیت منافعشان به خطر بیفتد ؛ از این رو به جای اوصاف واقعی مذکور در تورات ، صفاتی بر ضد آن نوشتند . (مکارم شیرازی ، 1390 ، ص 98)
علاوه بر تحریف کتاب الهی از دیگر صفات یهود ، شبهه افکنی میان متدینین و مومنین است تا پایه های اعتقادی آنان را سست کنند . شبهاتی مانند نسبت فقر به خدا ، شبهه برتری بت پرستان بر خدا پرستان می باشد .
در آیه 51 سوره نساء به این موضوع اشاره شده است :
«آیاکسانی را که از کتاب آسمانی نصیبی یافته اند ندیده ای ؟ که به جبت و طاغوت ایمان دارند و درباره کسانی که کفر ورزیده اند می گویند ، اینان از کسانی که ایمان آورده اند راه یافته ترند . » نساء/ 51
این آیه به یکی دیگر از توطئه های یهود در زمان پیامبر(ص) اشاره دارد و می گوید که آنان برای پیشبرد اهدافشان با هر جمعیتی سازشکارانه کنار می آمدند تا بدانجا که حتی برای جلب نظر و خوشایند بت پرستان در برابر بتها سجده می کردند و آیین خرافی و مملو از ننگ آنها را بر اسلام ترجیح می دادند و آنچه را درباره عظمت اسلام و صفات پیامبر دیده یا خوانده بودند زیر پا می گذاشتند ، با اینکه اهل کتاب بودند و قدر مشترکشان با اسلام به مراتب بیش از بت پرستان بود . (مکارم شیرازی ، 1390 ، ص 435)
علاوه بر یهودیان منافقین نیز در زمان پیامبر (ص) در نزدیکی مسجد قبا در غیبت حضرت محمد (ص) مسجدی را بنا نهادند که از مهمترین اهدافشان تفرقه افکندن بین افراد با ایمان و پایگاهی برای جاسوسی جهت کفار توسط شخصی به نام ابوعامر از سران سر سخت مشرکین بود . منافقین برای اینکه بتوانند مردم را به سوی مسجد بکشانند شایعه کردند که مسجد قبا در محلی ساخته شده که زنی در آن مکان ، الاغ خود را می بسته است و آن مکان شایستگی عبادت الهی را ندارد ! وقتی پیامبر اسلام (ص) از سفر چهار ماهه خود از شام – جهت جنگ تبوک – بازگشتند منافقین از ایشان درخواست کردند تا این مسجد را افتتاح کنند و در آن نماز گزارند . در این زمان آیاتی بر پیامبر اسلام (ص) نازل شد و اهداف شوم منافقین را در ساخت مسجد ضرار بر ملا ساخت . با نزول این آیه ، پیامبر اسلام (ص) عده ای را مامور کردند تا این مسجد را آتش بزنند و با بیل و کلنگ آن را با خاک یکسان سازند و به مردم دستور دادند در آن مکان آشغال بریزند تا آثار آن نماد شرک و نفاق از بین برود . .
« و آنان که مسجدی را برای زیان اسلام بر پا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود ، و با این همه قسم های موکد یاد می کنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم ، و خدا گواهی می دهد که محققا دروغ می گویند. » توبه / 107
در این آیه به وضع دسته ای دیگر از مخالفان اشاره کرده است ، گروهی دیگر از آنها کسانی هستند که مسجدی ساختند که هدف های شومی زیر آن نام مقدس داشتند . سپس اهداف آنها را در چهار مورد زیر خلاصه می کند:
1- برای زیان رساندن به مسلمین
2- و تقویت کفر و بازگشت دادن مردم به وضع قبل از اسلام
3- و تفرقه افکنی میان مومنان . زیرا با اجتماع گروهی در این مسجد ، مسجد قبا که در نزدیک آن بود ، یا مسجد پیامبر (ص) که از آن فاصله داشت ، از رونق می افتاد .
4- و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده و ( سابقه اش بر همگان روشن بود . ) بسازند تا از آن پایگاه نفاق ، برنامه های خود را عملی سازند . شگفت آور اینکه بر تن تمام این اهداف شوم ، لباسی زیبا و ظاهر فریب پوشانده بودند . و آنان سوگند یاد می کنند که جز نیکی نظری نداشتیم .(مکارم شیرازی ،1390،ص 242)
درعصر کنونی نیز شاهد هستیم که همین دشمنان اسلام ، طبق آیه فوق ، سابقه شان بر همگان روشن است با تولید و تقویت فرقه های انحرافی چون بهائیت ، وهابیت و … و عرفان های کاذب شیطان پرستی ، حلقه کیهانی و … برای خود کمینگاهی ساخته اند تا با لباسی زیبا و فریب پوشانده با زیان رساندن به مسلمانان ، تقویت کفر و انحطاط فکری آنان ، رواج شبهه افکنی و تفرقه میان مسلمین برنامه های خود را عملی سازند

موضوعات: پایان نامه
[پنجشنبه 1395-08-20] [ 06:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چکیده پایان نامه با عنوان نقش صبر و رضا در آزمون الهی ...

پایان نامه با عنوان نقش صبر و رضا در آزمون الهی

پژوهشگر: ریحانه سعدالدین

چکیده:

پژوهش حاضر با عنوان نقش صبر و رضا در آزمون الهی می¬باشد.
آزمایش الهی یکی از سنت¬های لا یتغیر الهی است که به صورت سنّتی عام و استثناء ناپذیر در جهان هستی است و خداوند متعال برای حکمتی آن را در صحنه¬ی هستی قرار داده است.
از جمله مواردی که در رشد و تکامل انسان می¬تواند تأثیر به سزایی داشته باشد آزمایش الهی است. آزمایش به نعمت¬ها و نقمت¬ها و مصیبت¬ها و خوشی¬ها و ناخوشی¬ها و به طور کلی در فراز و نشیب زندگی است که تنها با داشتن صبر و رضای به مقدرات الهی می¬توان در آن آزمون موفق شد. انسان توسط آزمایش الهی کامل می¬گردد. صبر و رضا مقدمه¬ای هستند برای تکامل و سربلند شدن در آزمون الهی.
مهمترین بخش این پژوهش بررسی رابطه¬ و نقشی است که صبر و رضا در آزمون¬های الهی دارند.
از رابطه¬ی صبر با آزمون الهی در می¬یابیم که از عوامل ریشه¬ای و اصیل در موفقیت هر کاری به خصوص پیروزی در آزمایش الهی صبر و پایداری است که هم عقل صدق آن را تأیید می¬کند و هم شرع مقدس بر آن تأکید دارد و برای بهره¬گیری و کمک¬طلبی از این عامل مهم ارشاد نموده و فرموده است:
«وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاه.»
و در بررسی رابطه¬ی رضا با آزمون الهی در می¬یابیم که هدف همه¬ی پیامبران الهی این بوده که جامعه¬ بشری را در برابر فرمان خدا تسلیم کرده و به قضا و قدرش راضی نمایند و امام علی (علیه¬السّلام) در تعریف اسلام می¬فرماید:
«ألإسلامُ هُوَ التَسْلِیم؛ اسلام، تسلیم و گردن نهادن است.»
واژگان کلیدی این پژوهش عبارتند از: صبر، رضا و آزمون الهی.
امیدوارم در تمام مراحل زندگی در آزمون¬های الهی موفق و پیروز باشید. «إن شاءا…»

موضوعات: پایان نامه
 [ 07:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش عبادات در تربیت فرزند ...

نقش عبادات در تربیت فرزند

پژوهشگر: فاطمه حاجی

چکیده
از دیدگاه اسلام انسان به عنوان موجودی اجتماعی و تربیت پذیر است که تعالی، رشد و شکوفایی اخلاقی وی در بستر خانواده و جامعه شکل می گیرد.
از عواملی که می تواند در این امر مهم مؤثر باشد اخلاق، معنویت و عبادت و … می باشد بر این اساس برای رسیدن به جایگاهی امن و مطمئن در دنیا و آخرت بررسی نقش عبادت در تربیت فرزندان لازم و ضروری است و علت نقش پذیری فرزندان در خانواده و همچنین نقش مادری که به عنوان نقش مهمی مورد تأکید می باشد.
پژوهش حاضر با محوریت نقش عبادت در تربیت فرزندان با هدف آشنایی والدین با ابعاد متفاوت عبادت در تربیت فرزندان انجام یافته است.


کلیدواژه عبارتند از: «تربیت»، «عبادت»

مقدمه:
تربیت اساسی ترین و ضروری ترین و ابتدایی ترین نیاز بشر است در تمامی جوامع و ملل و فرهنگ ها روی این مسأله تکیه ی فوق العاده می کنند که فرزندانشان بر اساس فرهنگ و سنن ملی و میهنی و قومی پرورش یابند و سنت های گذشته ی خود را به آنها منتقل می کنند.
در آغاز هر کس تلاش می کند که فرزندش به خوبی تربیت شود منتهی به فرموده قرآن مجید هر فرد خوبی به نحوی به کرده و عقاید و فرهنگ خود دل بسته است. کودک روحیه ای بسیار حساس و ظریف دارد اطراف او پر از انسانهای مختلف و با اخلاق متفاوت و گوناگون و رفتارهای ناهمگون می باشد. امکان دریافت همه نوع رفتار و کردار و گفتار از اطرافیان را دارد. طبق فرمایش امام علی ( علیه السلام)که به فرزند خود امام حسن( علیه السلام) فرمود: قلب فرزند نورس مانند زمین خالی از بذر و گیاه، هر تخمی که در آن افشانده شود همان رشد می کند.
حال اگر تربیتی اتخاذ شودکه فرزندان دریابند انجام عبادت و نماز آنها، در پیشگاه خدا اجر خواهد داشت، رغبت بیشتری برای انجام عبادت خواهند داشت از طرف دیگر انجام عبادت در کودکی موجب ملکه شدن آنها می گردد و چنین کودکانی در بزرگسالی عبادت را با سهولت بیشتری انجام می دهند. اما آنان که تا هنگام بلوغ نماز نخوانده اند، این کار را با دشواری بیشتری انجام می دهند پس اگر بخواهیم فرزندان به عبادت خو بگیرند باید دوره کودکی آنها را مغتنم بشماریم.
مسئله دیگر این است که وقتی فرد از دوران کودکی به عبادت روی بیاورد و برای انجام آن به مسجد و اماکن مذهبی برود از همان زمان با چنین فضاهایی انس می گیرد و با انسانهای با ایمان مأنوس می شود. انس با فضاهای مذهبی و با نیکان مانع گرایش به ورطه های فساد و نابودی گشته. انسانها را از دوستی با بدان برحذر می دارد و فرد با چنین خصوصیاتی به صلاح و زندگی پاک نزدیک تر می شود پس برای تربیت دینی کودکان باید از همان کودکی دست به اقدام زد تا به این ترتیب کسی که همه عبادت را به جا می آورد هم از اثرات عام آن بهره می گیرد و هم از اثرات ویژه آن استفاده می کند. و می توان فضائل اخلاقی را در پرتو آن ها در وجود خود پرورش دهد، بنابراین عبادت و نیایش ها را در برابر پروردگار، که یکی از راه های مؤثر خودسازی ماست، مشروط به این که با روح و فلسفه عبادت آشنا باشیم و تنها به جسم آن قناعت نکنیم.

 

موضوعات: پایان نامه
[سه شنبه 1395-08-18] [ 04:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای ماه صفر ...

موضوعات: پایان نامه
[دوشنبه 1395-08-10] [ 07:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش حضرت زهرا در افزایش فرهنگ و رشد فکری جامعه ...

                                                                  حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در اجتماع:


رابطۀ مردم با اهل بیت پیامبر (ص)، رابطۀ عاشق و معشوق است. دوست باید تمام کمالات را در محبوب خود بیابد و از دریای فیض و معرفت او سیراب شود و محبوب نیز باید آنچه در توان دارد، برای هدایت و سعادت رهروان خود به کار بندد.
یکی از نقش آفرینی های درخشان فاطمۀ زهرا (س) بالا بردن فرهنگ جامعه، رشد فکر و اندیشۀ مردم و دفع مشکلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته تا پیچیده ترین مشکلات را پاسخگو بود و این میسر نبود، مگر با احاطۀ علمی، قوت فکری و همت بلند ایشان. این بانوی بزرگ اسلام، زجر تبلیغ و رنج تعلیم و تربیت را تحمل نموده، چون مشعلی فروزان در راه هدایت جامعه، نورافشانی کرد و با سوختن خود به دل و جان مردم گرمی بخشید و پاسداری از ارزشها و مفاخر اصیل، مبارزه پیگیر با بدعتها، جهل، کجرویها و رکود جامعه را خط مشی خود قرار داد. از این رو، امت نیز باید هر چه بیشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردی فروتن در برابر او احساس کند و به دامان او چنگ زند تا از نقص به کمال و از ضعف به قدرت و از ظلمت به نور برسد.
چنین امتی باید پرسش را عیب ندانسته و آنچه را نمی داند بپرسد تا درهای معرفت به رویش گشوده شود. امام صادق (ع) فرمود: «بر در علم قفلی است که کلید آن سؤال است».
در جای دیگر، امام کاظم (ع) فرمود: «گفتگو با عالم در محلی نامناسب، بهتر از سخن گفتن با جاهل روی تشک است».
حضرت فاطمه(س) نمونه کامل این مقصود است. ایشان از کودکی در متن اجتماع به سر برده و با مردم، همدم و همدرد بوده است. این بانو رابطه ای صمیمانه و عالمانه با یاران خود داشت.
زنی به خدمت حضرت زهرا (س) رسید و عرض کرد: مادر پیر و ناتوانی دارم که در نماز بسیار اشتباه می کند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: هر چه می خواهی بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح کرد تا به ده سؤال رسید و حضرت زهرا(س) با روی گشاده جواب داد. زن از زیادی پرسش خود شرمنده شده، گفت: شما را بیش از این زحمت نمی دهم. حضرت فاطمه (س) فرمود: باز هم بپرس. آن گاه برای تقویت روحیۀ وی چنین فرمود: اگر به کسی کاری واگذار کنند، برای مثال از او بخواهند که بار سنگینی را به ارتفاع بلندی حمل کند و در برابر این کار صدهزار دینار به او جایزه بدهند آیا او با توجه به آن پاداش احساس خستگی می کند؟ زن جواب داد: نه آن حضرت فرمود: من در مقابل هر پرسشی که جواب می گویم از خدا پاداشی بمراتب بیشتر دریافت می کنم و هرگز ملول و خسته نمی شوم. از رسول خدا(ص) شنیدم که روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر می شوند و به اندازۀ علم و تلاش و کوششی که در راه آموزش و هدایت مردم داشته اند از خدای خود پاداش می گیرند.

گرد آوری : ام کلثوم نظری -بهار 1394

موضوعات: پایان نامه
 [ 06:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ما عشق حسین (ع) ز مادر بر گرفته ایم ... ...

                         یا ابا عبدالله الحسین (ع)

ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم / این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایَ
اذن ورود ما به بهشت خداست اشک / ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم
اشک غم حسین (ع) بود خود بهشت ساز / ما بعد روضه زندگی از سر گرفته ایم
آنکه شنید نام حسین ع و نریخت اشک / دوری از او به امر پیمبر گرفته ایم
ما در کفن ز تربت او نور می بریم / رزق سفر ز خاک همین در گرفته ایم
ما بی حسین ع پست ترین خلایقیم / با نام اوست رتبه ی بر تر گرفته ایم
ما در میان روضه ی او تحت قبه ایم / حاجات خود به روضه مکرر گرفته ایم
تا آب می خوریم صدا می زنیم حسین ع / این امر از سکینه ی اطهر گرفته ایم
ما مصیبت زده ی کرب وبلاییم حسین ع/ بال وپر سوخته ی آل عباییم حسین ع
بسکه خون دل از این دیده ز غمهای تو رفت / همنشین لب دریای بکاییم حسین ع
عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو / تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین ع
روز محشر که همان یوم یفرالمرءست / ما سراسیمه به سوی تو بیاییم حسین ع
چون که احداث شود منبر منصور ملک / باز پا منبری یار تو ماییم حسین ع
هر که در حشر تو محشور شود با اهلش / ما به اذن تو ز طیف شهداییم حسین ع
همه آبادی دل از کرم مادر توست / ورنه ویرانه دل از شام بلاییم حسین ع
ما خجالت زده ی غافله سالار غمیم / که سر افکنده ی (نحن اسراءیم )حسین ع
چادر و معجر و عمامه اگر سوخته شد /ما به جای مانده از آن سوخته هاییم حسین ع
در دل خاک هم از منتقمان می مانیم / ما کمر بسته بفرمان ولاییم حسین ع
چون برآریم به عشق تو سر از خاک مزار / گرد راه پسر خیر نسائیم حسین ع
تا شویم عارف وآماده ی ایام ظهور / برسر وسینه زنان غرق دعاییم حسین ع


سروده ی محمود ژولید

موضوعات: پایان نامه
[یکشنبه 1395-08-09] [ 09:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار بد خلقی و در مان آن ...

بد خلقی:
بد خلقی و بد رفتاری با مردم روابط اجتماعی را به هم ریخته و موجب خواری و پستی می شود . امام علی (ع) می فرمایند : « چه بسیار عزیزی که بد خلقیش او را ذلیل و خوار نموده و چه بسا ذلیلی که بر اثر خوش اخلاقی عزیز شده است . » ( میزان الحکمه ، شماره 4987)
تند خویی در قرآن و روایات :
قر آن کریم در سوره قلم آیه 10-13 صفات نه گانه ناپسندی را برای مشرکان و تکذیب کنندگاه پیامبر ذکر کرده است :« پیروی مکن ذاز کسی که بسیار سوگند یاد می کند ، پست است ، عیبجو و سخن چین ، مانع کار خیر ، ، تجاوزگر ، گناهکار، کینه توز ، خشن و بد نام است . »
قر آن کریم یکی از عوامل موفقیت پیامبر اکرم (ص) را مهربانی و خوش خلقی آن حضرت می داند و می فرماید : اگر تند خو و خشن بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند . ( آل عمران -159) عدم انعطاف و برخورد با تحکم و زور گویی مردم را فراری می دهد .
بد خلقی عامل تنفر مردم است ، اختلال در امور می آورد ، خانواده ها را متلاشی نموده و آرامش روحی را سلب می کند ، انسان را در معرض تهمت قرار می دهد ، دوستان را می گریزاند ، زندگی را دشوار کرده و فشار قبر و عذاب اخروی در پی دارد . به رسول اکرم (ص) گفته شد : فلان زن ، روز ها را روزه می دارد و شبها را با عبادت خدا می گذراند ، اما تند خو ست و همسایگان خود را با زبان آزار می دهد . فرمود : « خیری در او نیست او اهل آتش است . » ( محجه البیضاء ، فیض کاشانی 5 /90)
آثار بد خلقی :
امیر مومنان (ع) می فرمایند:« بد خلقی نزدیکان را پراکنده و بیگانگان را می رنجاند . »( غررالحکم ، شماره 5593)
امیر مومنان (ع) می فرماید : « کسی که بد خلقی کند رزقش اندک و تنگ می شود . »(غررالحکم ، شماره 8023)
امام صادق (ع) می فرماید : « کسی که بد خلق است ، خود را عذاب می دهد . »(الکافی 2/ 324)
رسول خدا (ص) فرمود : « هنگامیکه خدا ایمان را آفرید به خدا گفت ، مرا تقویت کن ، خدا آن را به خوش خلقی و سخاوت تقویت کرد و هنگامیکه کفر را آفرید ، گفت : خدایا مر ا تقویت کن ، خدا او را به بخل و بد خلقی تقویت کرد . » (المحجه البیضاء5/90)
این حدیث دو صفت خوش خلقی و سخاوترا نشانه ایمان و دو صفت بد خلقی و بخل را نشانه کفر می داند .
آثار فراوانی بر خوش خلقی مترتب است که در روایات آمده است عمر طولانی ، برکت مال ، تخفیف در حساب ، تکفیرگناهان ، جذب دوستان ، ثواب اخروی ، سنگینی میزان ، کمال دین ، شباهت به پیامبر اگرم (ص) بر خورداری از شفاعت و دوستی مردم بخشی از این آثار است .
بروز بد خلقی :
بد خلقی ، صفت رذیله ای است که در چهره ، گفتار ، اعمال و رفتار ظاهر می شود ، مرحوم نراقی در این را بطه می نویسد : « سوء خلق عبارت است از ترش رویی ، بد زبانی ، آزار دیگران و امثال آن ، حسن خلق از نتیجه ها بردباری و سوء خلق از نتیجه های خشم و غضب است . » ( جامع السعادات 1 /341)
1- بد خلقی گفتاری :
قرآن کریم ، طی چندین آیه مردم را از گفتار خشن و ناپسند باز داشته و در مقابل به گفتار نیک و پاکیزه دعوت می کند . « با مردم با زبان خوش سخن بگویید .» (بقره -83)
در روایات داریم ، بر سخن نیکو 5 اثر مترتب است. امام سجاد (ع) می فرمایند : « سخن نیکو مال را افزایش داده ، رزق را رشد می دهد ، مرگ را به تاخیر می اندازد ، انسان را نزد خانواده اش محبوب می کند و در نهایت او را بهشتی می گرداند . »( بحار الانوار 71/310)
افراد تند خو در گفتار ، دچار ناسزا گویی ، نکوهش ، سرزنش ، فحاشی ، عیب جویی ، استهزاء ، تهمت و راز گشایی می شوند . افراد بد خلق ، دچار بد زبانی شده و ناخواسته به گناهان دیگر ، کشیده می شوند . زبان پل دو طرفه ای است که از یک سو به دل و از یک سو به ظاهر مرتبط است. زبان ترجمان خلق و خوی درونی افراد است ، باید زبان را به کلام نیکو عادت دا تا مانع بروز بد خلقی از طریق این عضو شود . ایر مومنان علی (ع) می فرمایند : « زبانت را به سخن نیکو عادت ده ، تااز ملامت و سر زنش ایمن باشی . » (بحار الانوار 71 /310)

2- بد خلقی رفتاری
تند خویی گاهی در رفتار و برخورد با مردم بروز می کند ، چهره خشمناک و عبوس ، ایماء و اشاره ، برخورد متکبرانه با دیگران از مظاهر آن است ، مسلمانان باید گشاده رو ، متواضع و با لبخند باشد . گاهی افراد تند خو ، کلامی به زبان نمی آورند ی از بد زبانی بد تر است . بر خی افراد محیط خانه را س. اما آنچنان با چهره گرفته و رفتار ناشایست با دیگران مواجه می شوند که گاهرد می کنند ، در برخورد با همسر و فرزند عبوس و گرفنه هستند . از حد اقل های آداب اسلامی بر خوردار نیستند . روابط صمیمانه و محبت آمیز با مردم ، پایه های دوستی را ماندگار و محکم می کند ،  رابطه عاطفی از نخستین نیاز های انسان است . بر خی پدران فکر می کنند تامین نیاز های مادی خانواده کافی است . چنین نیست ، نیاز اعضاء یک خانواده به کحبت و دوستی و بر خورد صمیمی بیش از نیاز های مادی است ، فرزندانی که کمبود عاطفی دارند در بزرگی دچار سر خوردگی می شوند . رسول خدا (ص) می فرمایند : « شما نمی توانید مردم را با مالتان جذب کنید و در آنان نفوذ کنید پس با آنان با چهره گشاده و برخورد نیکو مواجه شوید . » ( الکافی 2/ 103) تاثیر یک لبخند و مصافحه در جذب دیگرا گاه بیشتر از هزینه کردن پول های گزاف است. امام باقر (ع) می فرمایند :« نیکی به مردم و گشاده رویی ، باعث کسبمحبت و ورود به بهشت است. بخل و گرفتگی چهره باعث دوری از خدا و ورود به جهنم است . » ( الکافی 2 /310)
شخصی محضر رسول خدا (ص) رسید ، عرض کرد : ای رسول خدا مرا موعظه کنید ، فرمود : « برادر مسلمانت را با روی گشاده ملاقات کن .»       ( بحارالانوار 74/171)
درمان بد خلقی :
همانطور که اشاره شد ، بد خلقی گاهی در رفتار است گاهی در گفتار ،در هر دو بخش باید با اندیشیدن در آثار منفی آن و تفکر در آیات و روایات با آن مبارزه کرد . قر آن کریم هم به رفتار شایسته توصیه می کند ، هم گفتار شایسته ،دقت و تدبر در این آیات و سعی در به کار بستن آنها ، صفت بدخلقی را به تدریج از بین می برد ، برخی از آیات در این رابطه عبارتند از :
1- تواضع با مردم :« بندگان ممتاز خدای رحمان فروتنانه بر زمین راه می روند . » ( فرقان /63)
2- برادری و دوستی :« مومنان فقط برادرند ، پس میان آنها صلح برقرار کنید . » (حجرات /10 )
3- اعتدال در راه رفتن و صدا :« در راه رفتنت معتدل باش و صدایت را فرو بیار. »( لقمان /19)
4- شرح صدر و دریادلی :« آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز نور قرار گرفته ( مانند سخت دلان ) است . ( زمر /22)
5- انتخاب سخن بهتر : « به بندگانم بگو در هنگام سخن گفتن ، سخن بهتر آورند » ( اسراء /53)
6- پاسخ بهتر در ابراز سخن مردم :« هرگاه درو و تحیتی به شما گفته شود ، بهتر پاسخ گویید یا همانند آن پاسخ دهید .» (نساء /86)

 

موضوعات: پایان نامه
 [ 09:17:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ترویج فرهنگ شهید و شهادت در جامعه ...

ترویج فرهنگ شهید و شهادت

رشد و گسترش سريع اطلاعات در دنياي امروزكه مرزهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي، و… را درنورديده، براي ملت ها هم مي تواند فرصت باشد؛ هم تهديد. فرصت از اين جهت كه در برابرايشان دنيايي گسترده است ازاطلاعات كه دستاوردهاي فرهنگي ديگر ملل را در اختيارآنان مي گذارد و تهديد از آن رو كه هويتهاي مستقل فرهنگي تمدني را در معرض هجوم وآسيب قرار مي دهد. يقيناً در اين عصر اطلاعات، اگر ملتي در راه حفظ و تقويت دستاوردهاي فرهنگي خود قدم پيش نگذارد، نمي تواند در مقابل اين تهديد مصون بماند. در فرهنگ ايراني اسلامي هر چند بنمايه هاي عميقي وجود دارد كه مي تواند هر تهديد و آسيبي را دفع كند، نمي توان به صرف اتكا به اين پشتو انه از نوآوري و اقدامات لازم و مؤثر جهت حفظ و ارتقاي عناصر فرهنگي چشم پوشي كرد. امروزه مهم ترين اصل براي متوليان فرهنگي توليد انديشه و خلق نوآوري در ادبيات حوزه هاي مختلف فرهنگي اجتماعي است كه در ضمن حفظ دستاوردهاي كنوني موجب نوآوري هاي روز افزون نيز مي شود. درتاريخ ادبيات ما منابع نغز بسياري پيرامون ارزش هاي فرهنگ ايراني اسلامي در باب فرهنگ ايثار و شهادت وجود دارد كه از نظر كمي و كيفي در ميان ادبيات ديگرملل نظيري ندارد. همچنين بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدس و پس از آن نيز به تأثير از آن ادبيات پرباري در حوزه هاي مختلف پديد آمد كه غناي روزافزون آن را نشان مي دهد. اما واقع امر اين است كه ما همچنان نيازمند تحقيق، پژوهش و نوآوري هستيم.
فرهنگ ايثار وشهادت مجموعه اي ازمعاني نمادين است كه ايثارگري وميل به شهادت رادرافراد به وجود مي آورد وبا نهادينه شدن آن،نگرشها ورفتار افراد را به سمت رفتارهاي ايثارگرانه سوق خواهد داد.انقلاب اسلامي كه خود ثمره ايثار وشهادت است،موجب تغيير وتحول درتمامي سطوح جامعه گرديد. فرهنگ ايثار وشهادت، فرهنگي است كه بدون خود خواهي وخود محوري وبا آزاد انديشي ورسوخ دراعماق قلب نوجوان هاي جامعه نسبت به ويژگيهاي نوجواني وضعف هاي او وتهديدات زمانه بي تفاوت نيست،بلكه به جاي ديدن ضعف ها ازقوت هاي نوجواني مي گويد وبه جاي مرغوب شدن نسبت به تهديدات زمانه، همان را به فرصتي جهت پيشبرد اهداف ماندني خود تبديل مي نمايد .همجنان كه امام حسين (ع)درجاي حركت اصلاحي خويش حجت را برهمگان تمام كرد وبازباني نرم فطرت انسانها را مخاطب ساخت ولغزش ها وخطاهاي دوست ودشمن را با برزگواري نديده انگاشت وبا اين حماسه بزرگ، ارزش هاي عالي انساني را تمام طول تاريخ جاري ساخت وتازماني كه فرهنگ حسيني درجامعه اي حاكم نيست. سخن ازگسست بين نسلها جايي ندارد.فقط كافي است كه فرهنگ ايثاروشهادت رابشناسيم وبه آنها متعهد بمانيم.قيام سرخ امام حسين(ع) و يارانش همه تبهكاران و طغيان گران را در طول تاريخ رسوا كرد و نمونه اي روشن از جهاد آرماني را به منصه ظهور آورد . او فرياد بر آورد كه : إِن كانَ ديِنُ محمد لا يستَقم إِلّا بِقَتلي فَيا سيوف خُذيني اگر دين محمد (ص) جز با قتل من استوار نمي گردد، اي شمشيرها مرا دريابيد. امام حسين(ع) قرباني هوس هاي جاه طلبانه ديگران نيست . او با ايستادگي آگاهانه و مقاومت هشيارانه در راه هدف مقدس به شهادت رسيد .حسين (ع) الگوي همه كساني است كه در پي سلطنت و قدرت دروغين دنيوي ورقابت براي جمع مال و ثروت اندوزي نيستند ودل درگروبرداشتن موانع تكامل دين واجراي دستورات خداوند دارند.امروزتهاجم دشمن يك تهاجم ضد فرهنگي است كه هويت نسل امروزوآينده ماراهدف قرارداده است يعني همان روندي كه درطول سلطنت پهلوي براين كشورجريان داشت وامروزه دربسياري ازكشورها وجوامع بشري به چشم مي خورد آري تأسي به اين فرهنگ غني وارزشمند بود كه ازپير وجوان ومرد وزن ما انسانهاي فداكاري ساخت كه ضمن خضوع وخشوع درمقابل ذات باري تعالي چون سدي استوار دربرابرظلم وتجاوز ايستادند وهمين باعث شد تا عده قليلي برعده كثيري غلبه نمايند وعينيت بخش آيه شريفه « كم من فئته قليله غلبت فئه كثيره باذن ا… » باشند . اماهم امروزوهم آينده ، اگرملت رشيد ما مي خواهد آزاد ومستقل وبا عزت زندگي كند ، بايد اين فرهنگ را حفظ وترويج كند ومسئولان ودستگاههاي ذيربط نيز درجهت تبيين ابعاد مختلف اين فرهنگ وحفظ و ترويج آن تلاش كنند كه لازمه حيات عزتمند جامعه اي مستقل است.

پژوهشگر : طیبه احمدی/آذر 92

موضوعات: پایان نامه
[جمعه 1395-08-07] [ 12:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مهدی فاطمه (عج) بیا... ...

 

پیام امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف»به شیعیان

وَ لَو اَنَّ اَشیاعَنا وَفَّقَهُمُ الّلهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ
فیِ الوَفآءِ باِلعَهدِ عَلَیهِم لَما تَاَخَّرَ عَنهُمُ الیُمنُ بِلِقآءِنا وَلَتَعَجَّلَت لَهُمُ السّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلَی حَقّ ِ المَعرِفَةِ وَ صِدقِها مِنهُم بِنا فَما یَحبِسُنا عَنهُم اِلّا مایَتّصِلُ بِنا مِمّا نُکرِهُهُ وَ لا نُؤَثّرُهُ مِنهُم
اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در وفای به عهد و پیمانی که دارند همدل می شدند سعادت دیدار ما از ایشان به تأخیر نیفتاده و زودتر نصیب آنان می گشت؛
دیداری با شناخت کامل و درست نسبت به ما، پس مارا از آنان دور نمی دارد مگر اعمالی که مارا ناخوشایند است و از ایشان نمی پسندیم.

«احتجاج مرحوم طبرسی»

 

 

موضوعات: پایان نامه
 [ 12:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  رزق و روزی شهید ... ...

 شهید از منظر آیات و روایات:

خداوند در قرآن کریم در سوره آل عمران می¬فرماید: «ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل ا… امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما آتاهم من فضله و یستشهدون بالذین . در این آیات، خداوند می-فرماید: مرده مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می¬شوند، بلکه زنده¬اند و نزد خدای خود روزی می¬برند، خداوند بعد از این که می¬فرماید: شهیدان را مرده مپندارید اشاره می¬کند به اینکه شهیدان زنده¬اند و نزد پروردگارشان روزی می¬خورند (عند ربهم یرزقون) که در این قسمت از آیه به ارتزاق شهیدان اشاره شده است، لذا اگر نوعی حیات مجازی برای شهیدان فرض نماییم با ارتزاق منافات دارد. پس باید حیات را حقیقی در نظر گرفت، زیرا ارتزاق از ویژگی¬های موجود زنده و حقیقی است و چون خداوند درباره شهیدان گفته است که نزد پروردگارشان ارتزاق می¬کنند، لذا شهید نمی¬تواند زنده حقیقی نباشد.
در این آیات، سپس خداوند می¬فرماید: شهدا به خاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آن¬ها ارزانی نوده است خوشحال و شادمانند و در تفسیر مجمع¬البیان آمده است که این خوشحالی و شادمانی به خاطر نعمت¬های بهشتی است که خداوند نصیب¬شان نموده است و برخی نیز گفته¬اند این خوشحالی به خاطر رسیدن آن¬ها به مقام حقیقی ولایت و عبودیت است. در ادامه آیات آمده است که: شهدا به آن مؤمنانی که هنوز به آن¬ها نپیوسته¬اند و بعد در پس آن¬ها به راه آخرت خواهند شتافت مژده و بشارت می¬دهند که از مردن نترسید و از خوف از دست دادن متاع دنیا غم مخورید و آن¬ها را به فضل و نعمت خدا بشارت می¬دهند و این که خداوند اجر اهل ایمان را ضایع نمی¬کند، بنابراین شهدا به واسطه نعمت¬های خدادادی مسرور و خوشحالند و می¬خواهند این خوشحالی را با دیگران که به آن¬ها ملحق می¬شوند تکمیل نمایند و مایلند که به آن¬ها بشارت داده شود که ترس و اندوهی به خود راه ندهند.
در تفسیر مجمع¬البیان برای این موضوع سه دلیل ذکر نموده¬اند:
1- شهدا از وضع برادران مؤمن خود که در دنیا زنده¬اند و در راه خدا به جهاد مشغول هستند اظهار سرور می¬نمایند.
2- قول دوم این است که نامه¬ای به شهیدان ارائه می¬شود که در آن اسامی برداران ایمانی آن¬ها که به درجه شهادت نایل و به آن¬ها ملحق خواهند شد ثبت است و شهیدان با دیدن این اسامی خوشحال خواهند شد.
3- مراد از «لم یلحقوا بهم» مؤمنانی هستند که در فضل و مقام به آنها نرسیده¬اند، ولی به واسطه ایمان، مقامی عظیم دارند.
در همین رابطه حدیثی از پیامبر(ص) نقل گردیده است که بی¬مناسبت نیست آن را ذکر نماییم و آن این است که از پیامبر(ص) نقل شده است که شهید دارای سه خصلت است، با ریختن اولین قطره خون شهید همه خطاها و گناهانش بخشیده و نادیده گرفته می¬شود و دیگر این که جایگاه خود را در بهشت می بیند و از همسران بهشتی اختیار می¬کند و همچنین از فزع اکبر «گریه و زاری» و عذاب قبر در امان است و از لباس¬های بهشتی بر او می¬پوشانند. این حدیث و امثال آن دالّ بر جاودانگی و جایگاه رفیع و حیات حقیقی شهیدان را دارد. در حدیث دیگری از پیامبر(ص) نقل شده است که رسول اکر(ص) در روز اُحد بالای سر «مصعب بن عمیر» ایستاد و برای او دعا کرد و سپس گفت: رسول خدا گواهی می¬دهد که شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قیامت هستند. بیایید و ایشان را زیارت کنید، بر ایشان سلام کنید که سوگند به آن که جانم در دست اوست هیچ کس نباشد که بر آن¬ها سلام کند اِلّا این که جوابش را می¬دهند و آن¬ها از میوه¬های بهشتی و هدایای آن روزی داده می¬شوند. این حدیث نیز دلالت بر زنده بودن شهدا دارد و نیز دلالت بر لزوم زیارت آنان دارد.
در آیه دیگری از قرآن کریم نیز به روزی شهدا اشاره شده است آن¬جا که می¬فرماید: «والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا اوماتو لیزقنهم الله رزقاً حسناً و ان الله خیر الرازقین لیدخلنّهم مدخلا یرضونه » یعنی آنان که در راه رضای خدا از وطن هجرت نمودند و در راه دین خدا کشته شدند و یا مرگ¬شان فرا رسید، البته خداوند رزق و روزی نیکویی در بهشت ابد نصیب¬شان می¬گرداند که همانا خداوند بهترین روزی دهندگان است. خداوند به آنان در بهشت منزلی عنایت کند که بسیار به آن راضی و خشنود باشند.
در این آیه پس از اینکه از رزق و روزی شهدا با نام رزق حَسَن و نیکو یاد می¬کند، جایگاه آنان را در بهشت معرفی و آن را مقام رضوان و رفیع می¬داند حقیقت رزق شهدا در جهان دیگر بر ما پوشیده است، لیکن می¬دانیم که رزق آن ها از جانب خداست.

نویسنده :زهرا قیاسی -1393

موضوعات: پایان نامه
[چهارشنبه 1395-08-05] [ 12:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسین (ع) پیام خود را با خون نوشت... ...

                                                                           روشهای تبلیغی نهضت حسینی.


سؤال اول: سخنان حضرت علی(ع) درباره فتنه بنی امیه چه بود؟
سؤال دوم: تحولات تاریخ اسلام بعد از وفات پیامبر(ص) چگونه بود؟
تحولات تاریخ اسلام بعد از وفات پیامبر(ص)
در تاریخ اسلام در پنجاه مسأله بین وفات رسول خدا و شهادت حسن بن علی(ع) جریانات و تحولات فوق‌العاده‌ای رخ داد. محققین امروز آنهایی که به اصول جامعه‌شناسی آگاه هستند متوجه نکته‌ای شده‌اند مخصوصاً عبدالله علائلی با اینکه سنی است. شاید بیشتر از دیگران روی این مطلب تکیه می‌کند و می‌گوید: بنی‌امیه برخلاف همه قبایل عرب تنها نژاد نبودند. بلکه فعالیتشان طرز کار یک حزب بود که با ظهور اسلام بیش از هر جمعیت دیگری احساس خطر کردند و تا آنجا که قدرت داشتند با اسلام جنگیدند.
پیغمبر اسلام در زمان خودش هیچ کار اساسی را بنی امیه نکرد. ولی بعد از پیغمبر تدریجاًبنی امیه در دستگاههای اسلامی نفوذ کردند و به جعل حدیث پرداختند و به ضرر حضرت علی(ع) چه پولها که خرج نکردند.
حضرت علی(ع) درباره فتنه بنی‌امیه کلمات زیادی دارند. فرموده‌اند: مساوات اسلامی به دست اینها به کلی پایمال خواهد شد. دوم اینکه سربه نیست شدن به اصطلاح روشنفکران بعد از ایشان است. مسأله سوم حتک حرمتهای الهی است و چهارمین مسأله این است که عملاً با اسلام مخالفت می‌کنند و برای اینکه مردم را واژگون کنند اسلام را واژگون می‌کنند.
علی(ع) که شهید شد برخلاف پیش‌بینی معاویه که علی با کشته شدنش تمام می‌شود به صورت یک سمبل در جامعه زنده شد و فکر علی با مردنش بیشتر گسترش یافت.
تا دوره یزید می‌رسد که دیگر طشت رسوایی از بام می‌افتد و در این شرایط است که اباعبدالله نهضت خودشان را آغاز می‌کند و تقاضای بیعت را رد می‌کند و به سوی مکّه که حرم امن الهی بود حرکت می‌کنند. رفتن به مکّه اولاً برای این بود که خود مهاجرت اعلام مخالفت بود و اگر در مدینه می‌ماند و می‌گفت بیعت نمی‌کنم صدایش آنقدر به عالم اسلام نمی‌رسید بنابراین اهل بیتش را حرکت داد و به مکّه رفت واین خودش یک ژست تبلیغاتی بود برای رساندن هدف و پیام خودش به مردم یا روز هشتم ذی‌الحجه روزی که همه می‌خواهند به منی و عرفات بردند و اعمال حج انجام دهند. ناگهان امام حسین(ع) اعلام می‌دارد که من می‌خواهم به طرف عراق و کوفه بروم می‌خواهد اعتراض خود را اعلام کند که کعبه در تسخیر بنی‌امیه است حجی که گرداننده آن یزید باشد برای مسلمین فایده‌ای نخواهد داشت. مرحوم آیتی در کتاب بررسی تاریخ عاشورا به نکته‌ای خیلی تکیه کرده است تعبیر ایشان این است که میگوید رنگ خون از نظر تاریخی ثابت‌ترین رنگهاست و حسین بن علی(ع) تعمدی داشت که تاریخ خود را با این رنگ ثابت و زایل نشدنی بنویسید پیام خود را با خون خود نوشت.
در کتابهای تاریخی می‌خوانیم که سلاطین و پادشاهان بخاطر اینکه نامشان در تاریخ ثبت شود آن را روی سنگی یا لوحه فلزی می‌نوشتند اما امام حسین(ع) پیام خود را نه روی سنگی نوشت و نه لوحی. آنچه او گفت در هوای لرزان در گوش افراد طنین انداخت اما در دلها ثبت شد به طوری که از دلها گرفتنی نیست و خودش کاملاً به این حقیقت آگاه بود آینده را طوری می‌دید که بعد از این حسین کشته شدنی نیست و هرگز کشته نخواهد شد.

منبع:مرتضی، مطهری، حماسه حسینی، ج 1، تهران، انتشارات صدرا، چاپ 37، سال1380، ص 349 تا 365.

موضوعات: مقالات, پایان نامه
[سه شنبه 1395-08-04] [ 06:26:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شاید خدای قسمت ما کربلا کند ... ...

   یا ابا عبدالله الحسین (ع)
غفلت اگر که دامن ما را رها کند
دل دائما هوای حریم شما کند
بودن میان روضه ی تو اعتبار ماست
ما را خدا زروضه مبادا جدا کند
مالم اگر حلال بود خرج روضه است
تا مادرت به روزی ما اعتنا کند
باشد صله به مادر تو گریه بر غمت
در بین گریه فاطمه ما را دعا کند
قیمت بده به ما که نداریم ارزشی
شاید خدا که هستی ما را فدا کند
ما خلق گشته ایم شبیه شما شویم
چشمان ما به چشم شما اقتدا کند
بی غسل و بی کفن شدنم آرزو بود
ارباب ما بگو زعنایت خدا کند
باید زچشم حضرت عباس روضه خواند
شاید خدای قسمت ما کربلا کند
با دیده ای که تیر میانش نشسته است
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند


سروده ی جواد حیدری

موضوعات: مناسبت ها, پایان نامه
[یکشنبه 1395-08-02] [ 08:10:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شخصیت امام حسین (ع) در روز عاشورا ...

                                                                 ویژگی های شگفت انگیز امام (ع) در روز عاشورا

1- یکی از این ویژگی ها صفتی بود که در برگیرندۀ صفات ناهمگون و متضاد بود و به همین دلیل آن حضرت شخصیتی بی همتاست و نمی توان همتا و نظیری برای او پیدا کرد. از جمله برخی از این صفات برجسته و اضداد آنها می توان گفت:
الف- هر چند حضرت امام حسین (ع) بر اثر طوفان عواطف پاک انسانی در جایگاههای مختلفی، سخت گریست، اما این گریستن مانع از صبر و شکیبایی نبود که فرشتگان به سبب چنین صبری شگفت زده شده بودند، بلکه خود این امور موجب افزایش صبر و استقامت ایشان گردید و بدین جهت حضرت در عین گریان بودن، قهرمان پایداری و استقامت بود.
ب-از سویی یاران و فرزندان و برادرانش به ناحق کشته شده بودند و یاوری برایش باقی نمانده بود، اما در همان حال انتقام گیرنده و خونخواهی پرتوان بود که گویا انتقام تمامی خونهای به ناحق ریخته را گرفته و تنهایی افراد زیادی را از پای درآورده است.
ج- امام (ع) در آخرین (ع) لحظات زندگیش که بر ریگ تفدیدۀ کربلا افتاده بود و در چند قدمی اطراف قتلگاهش خاندان و فرزندانش نگران حال او بودند و امکان حضور بر بالین او را نداشتند، او در چند قدمی خاندانش قریب بود.
ح- حضرت امام حسین(ع) برای اتمام حجت، فریاد دادخواهی سر داد و برای دفاع از حق و عدالت همگی را به یاری فرا می خواند، در همان حال هر کس او را به یاری و فریاد رسی می طلبید به یاریش می شتافت.
2- از جمله خصوصیات ویژۀ آن حضرت در روز عاشورا، پیوند زدن میان دو مسئولیت ناسازگار و ناهماهنگ با یکدیگر بود و به هر دو وظیفه ظاهری و وظیفۀ واقعی عمل کرد.
رسالت واقعی آن حضرت، دعوت به قیام در مقابل دستگاه ستمگر حاکم بود. گر چه در این راه شهادت آن حضرت و یاران و فرزندانش و به اسارت رفتن خاندان و کشتار کودکانش امری قطعی به نظر می رسید، امام با علم به این حقیقت، وظیفۀ خود را دفاع از آئین الهی می دانست هر چند که باید چنین بهائی پرداخته شود. زیرا تجاوزکاران بنی امیه خصوصاًمعاویه سرکرده آنان، با انواع فریب و تطمیع و بکارگیری انواع شگردها، دلهای مردم را متوجه خود کرده بودند. تا جائیکه مردم ساده اندیش و ناآگاه، آنان را بر حق می پنداشتند و علی و فرزندان علی (ع) و شیعۀ آنان را بر راه باطل می پنداشتند.
در چنین جو تبلیغاتی اگر امام حسین (ع) از روی تقیه با آنان بیعت می نمود و تسلیم می گشت، دیگر اثری از حق و دین الهی نمی ماند و توده های مردم گمان می کردند در تمام امت مخالفی ندارند و آنان به راستی جانشینان بر حق پیامبرند.در حالیکه پس از قیام امام حسین (ع) بر ضد دستگاه خلافت امویان و جهاد و ایثار ان حضرت که موجب شهادت خود و خاندان و یاران و کودکان و اهل بیت رسول خدا (ص) گردید، مردم از خواب غفلت بیدار شده و به گمراهی زمامداران ستمگر اموی پی بردند و به جاه طلبی و تجاوزکاری آنان آگاه شدند. به برکت قیام و دعوت توحیدی و شهادت امام حسین (ع) دین الهی دگر باره جای خود را باز یافت و بدعت های دستگاه اموی که به نام دین به خورد مردم داده می شد، آشکار گردید.
به موجب این وظیفۀ ظاهری، حضرت امام حسین (ع) تلاش خود را برای حفظ جان خویش و خاندانش بکار گرفت، اما این امر میسر نشد. زیرا رژیم اموی تمام مناطق بلاد اسلامی را بر ایشان تنگ گرفت و هیچ نقطه ای برای حضرت امن نبود. یزید به فرماندارش در مدینه نوشت که قبل از خروج امام از آنجا وی را به قتل برساند. لذا خروج حضرت امام حسین (ع) از مدینه بسان حرکت موسی از قلمرو فرعون بود و ترسان و نگران در هنگام خروج این آیه را تلاوت فرمود:« فخرج منها خائفاً یترقب».
پس از آن به سرزمین حرم امن الهی که برای تمامی موجودات از گیاهان و پرندگان و حیوانات گرفته تا کافر و گناهکار مکان امنی است رهسپار شد، تا بدینوسیله از کیفر قصاص و عقاب و شکار و نابود شدن در امان باشد. اما دستگاه جور و ستم اموی در آنجا نیز نقشه نابودی و ترور حضرت را در حال احرام، در سر داشت و بر همین اساس امام از مراسم حج به عمرۀ ان اکتفا نمود و از احرام خارج شده و تصمیم به ترک آنجا گرفت، سپس تکلیف و مسئولیت ظاهری ایشان حرکت به سوی کوفه بود. زیرا مردم کوفه نامه های متعدد برای اما م حسین (ع) برا ی دعوت ایشان نوشته بودندو مراتب اطاعت و فرمانبرداری خویش را اعلام کرده بودند. بنابراین طبق موازین ظاهری، امام مأمور پاسخ به چنین دعوتی گشته و ظاهراً خلافی در آن مشاهده نمی شد.
اما هنگامی که حضرت متوجه پیمان شکنی و نقض بیعت آنان شد، دیگر راه بازگشتی نداشت.
آن حضرت در پاسخ« فرزدق» که پس از حرکت امام حسین (ع) از مکه، دلیل ناتمام گذاشتن مراسم حج و خروج از آنجا را پرسیده بود، امام (ع) فرمود: « اگر چنین نمی کردم مرا دستگیر می کردند و در حرم امن الهی مورد بی حرمتی واقع می شدم.»
با دقت در سخنان ان حضرت، می توان به واقعیت اوضاع آشنا شد و حرکت آگاهانه ایشان را ترسیم نمود و جمله«و لکن الله» در آخرین کلمات، بیانگر تکلیف واقعی رسالت ایشان و جمله« والله لا یدعوننی و …»بیانگر شرایط اضطراری است که بازگشت و فرار از آنجا بی فایده خواهد بود.

منبع:علامه شیخ جعفر شوشتری، خصائص الحسینیه، ترجه ناجحه سعیدی،چ دوم 1390، نشر: انتشارات احسن، ص85-92با اندکی تلخیص.

موضوعات: پایان نامه
 [ 07:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  رمز عبور از فتنۀ شدیدتر از دجال چیست؟ ...

رمز عبور از فتنۀ شدیدتر از دجال چیست؟

 

 یازدهمین روز سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در حسینیه آیت الله حق‌شناس(ره) با موضوع «آخرین مراحل انتظار» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی می‌خوانید:

گاهی اوقات در فتنه‌ها، ما بیشتر نگران دیگرانیم تا خودمان؛ وقتی می‌بینیم بعضی‌ها دچار اشتباه هستند و حق و باطل را با هم قاطی کرده‌اند، به‌هم می‌ریزیم. اما شما برای آنها حرص و جوش نخورید، البته وظیفۀ خودتان را انجام دهید ولی بدانید که هدایت دست خداست. اگر کسی منحرف می‌شود، حتماً خدا به اندازۀ کافی برایش دلسوزی کرده، کسی که شایستۀ هدایت نیست، بهانه‌ برایش زیاد است که بخواهد گمراه شود.

با همۀ پیچیدگی‌های فتنه‌های آخرالزمان، بسیار ساده می‌شود از این فتنه‌ها عبور کرد. چون اولاً خدا دنبال گمراه کردن بندگان نیست، ثانیاً به اقتضای هر امتحان سختی، امکانات زیادی هم به بندگانش می‌دهد. اگر آدم تهِ دلش را با خدا صاف کند، خدا حق را برای او آشکار خواهد کرد.

امام رضا(ع) می‌فرماید: از بین کسانی که مودت ما اهل‌بیت(ع) را دارد، فتنه‌ای در بین شیعیان به‌پا خواهند کرد، شدیدتر از فتنۀ دجال. (أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ؛ وسائل الشیعه/16/179) برخی احتمال می‌دهند که منظور از دجال همین عوامل رسانه‌ای و ماهواره‌ها باشد.

معلوم است که اگر کسی اهل‌بیت(ع) را دوست داشته باشد، او بیشتر می‌تواند مردم را منحرف کند، چنین کسی اگر عالم دینی هم باشد خیلی بیشتر می‌تواند گمراه کند. امام صادق(ع): همیشه کسانی هستند که به‌واسطۀ ما اهل‌بیت(ع) در بین مردم اعتبار پیدا می‌کنند، اما بعداً منحرف شده و عامل امتحان مردم می‌شوند. و هرکدام که بمیرد، یکی دیگر جایش می‌آید (…کُلَّمَا ذَهَبَ وَاحِدٌ جَاءَ آخَر؛ تحف‌العقول/310)

امام رضا(ع) راه عبور از فتنۀ شدیدتر از دجال را چنین بیان فرموده: مشخصۀ آنها این است که با دشمنان ما اهل‌بیت(ع) دوستی می‌کنند و با دوستان ما اهل‌بیت(ع) دشمنی می‌کنند! (بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا) الان نگاه کنید؛ بعضی از جریانات شیعی محب اهل‌بیت(ع) با لندن دوستی می‌کنند و مثلاً می‌گویند: کشورهای غربی، اسلامی‌تر از جمهوری اسلامی هستند! این فقط یک نمونه‌ است.

مشخصۀ فتنه‌های آخرالزمان، حمایت دشمنان خارجی از این فتنه‌ها و همدستی اهل فتنه با دشمنان است. یک مشخصه‌اش هم این است که با دوستان اهل‌بیت(ع) دشمنی می‌کنند. مثلاً برخی هستند که می‌نشینند آیت‌الله بهجت(ره) را لعن می‌کنند!

برخی می‌گویند: ما دوستان صادق اهل‌بیت(ع) را از کجا بشناسیم؟ اولاً تو که خودت محب اهل‌بیت(ع) هستی، چطور نمی‌توانی محبّ صادقِ اهل‌بیت(ع) را بشناسی؟! ثانیاً اگر نمی‌توانی دوستان اهل‌بیت(ع) را بشناسی، لاقل دشمنان اهل‌بیت(ع) را که می‌توانی بشناسی! این داعش که محبین اهل‌بیت(ع) را سر می‌بُرد، این‌را هم نمی‌شناسی؟! این انگلیس خبیث که از داعش حمایت می‌کند را هم نمی‌شناسی؟!

رمز عبور از فتنه‌ها را امام رضا(ع) به ما فرموده: ببینید دشمن ما اهل‌بیت(ع) در زمان شما کیست؟ و ببینید چه کسانی با دشمنان ما دوستی می‌کنند؟ هر کسی که دشمنان ما با آنها دوست بودند، به سمتش نروید. امام(ره) می‌فرمود: ببینید دشمنان شما از چه کسانی حمایت می‌کنند؟ از هر کسی تعریف کرد، او مشکل دارد.(صحیفه امام/17/25)

الان دشمن اهل‌بیت(ع) کیست؟ اگر کسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را هم نبیند، دیگر داعش را نمی‌تواند نبیند؛ داعشی که دارد مریدان اهل‌بیت(ع) را قتل عام می‌کند. حالا ببینید در مملکت ما کدام روزنامه‌ها به نفع داعش حرف می‌زنند؟ وقتی داعشی‌ها کشته می‌شوند، برخی می‌گویند: چرا مردم بی‌گناه را می‌کشید؟! یا چرا هواپیمای روسیه از اینجا بلند شد و داعش را زد؟!

دشمن خارجی یک ملاک مهم است، اما در صدر اسلام دشمن کافری که از معاویه حمایت کند نبود تا مردم بفهمند معاویه باطل است. یکی از مهمترین دلایل گمراهی مردم آن زمان بود. ولی امروز این دشمن خارجی وجود دارد.

موضوعات: پایان نامه
[جمعه 1395-07-30] [ 04:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسین (ع) عظیم ترین مبارز و مجاهد اسلام است. ...

موضوعات: پایان نامه
[چهارشنبه 1395-07-21] [ 09:34:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کار در سیره معصومین ...

چکیده

نگارنده :فاطمه جهان تیغ -1390

کار یعنی شغل و مظهر زنده بودن است . کار بخش اساسی زندگی انسان را تشکیل میدهد. اهمیت کار در تعالیم اسلامی به خوبی تبیین گشته است . این تعالیم با روش های گوناگون به وضوح ثابت کرده است که کار و عمل نقش اساسی در نظام تولید و عمران و فرهنگی و اخلاقی و…دارد.
از این رو اسلام نسبت به کار و تلاش تشویق زیادی کرده است . امام علی (ع) می فرمایند: «ارزش آدمی به کار و همت اوست » . پیشوایان (ع) نه تنها در گفتار کار و کارگر را محترم می شمردند بلکه خود نیز با تن خویش کار می کردند و دیگران را به کار کردن تشویق
می کردند.
لذا در این تحقیق محقق بر آن شد تا به بررسی کار و تلاش از نظر کلام و سخن ائمه ومعصومین (ع) بپردازد تا بدین طریق با پیروی از یک الگو کامل و همیشگی سعادت دنیا و آخرت را نشان دهد .

موضوعات: پایان نامه
[جمعه 1395-06-26] [ 10:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت