پژوهش مدرسه علمیه عصمتیه سمنان


 
  دعای مستجاب ...

 

♦️هیچ کس به من نگفت:

که دعای ما در فــــــــرج شما اثر دارد وان را نزدیک میکند،??

نمیدانستم که شما دعا کردنمـان را دوستــ دارے و فرمـوده ای که خیـلی برای فـــــــــرج من دعا کنید.?✨

♦️به ما نرسید که راز فـــــــــرج وظهورت در دعای شب و روز ما نهفته اسـت وتا دستان ــ تک تک ما آسمانی نشود و چشمان‌مان از اشـک، بارانی نگـردد تو نمی آیـی.???

♦️اگـر به من گفته بودند که به آیتــ بصیـرت،بهاءالدینی بزرگوار سفارشــ کرده ای کـه در قنوت نمـازش((اللهم کن الولیک…)) را زمـزمه کنــد، ما هم از هـمان دوران نوجوانــی، قنوتمـان را زیبـا مـی‌خـواندیـم.??

♦️خیلی دیر فهـمیدم که بعد از هر نمـاز، دعـای مستجـاب دارم که مـی‌توانم با آن، یک سنـگ را از سـر راه ظهورتــ بـردارم.☺️☝️

 

♦️ای کاشــ در نوجوانـی می‌فهمـیدم که چقـدر دوستــ داری من لبــ به دعــــا بگشایـم وامدمـت را زمـزمه گر باشـم تا سهمـی هر چنـد کوچـک در شادی دیگـران داشته باشـم.??

 

 

?بخوان دعای فـــــــــرج را دعا اثـر دارد

دعا کبوتـر عشق است و بـال و پـر دارد?

 

❣بخـوان دعای فـــــــــرج را که یـوسف زهـرآ

زپشت پـرده غیبـت به ما نظـر دارد❣

➖??اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج??➖

موضوعات: پیام ها, سیاسی-اجتماعی
[دوشنبه 1399-04-23] [ 05:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  شهادت یازدهیمن اختر تابناک آسمان امامت و ولایت تسلیت ...
شهادت یازدهیمن اختر تابناک آسمان امامت و ولایت تسلیت

? بیانات کمتر شنیده شده مقام معظم رهبری در مورد زندگی نورانی امام هادی(ع):
در نبرد بین امام هادی (علیه‌السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه‌السّلام) بود…

◼️ سالروز شهادت جانسوز حضرت علی النقی امام هادی علیه السلام تسلیت باد. ◼️

موضوعات: پیام ها, مناسبت ها
[شنبه 1397-12-18] [ 11:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  ماه رجب ...
ماه رجب

پیامبر رحمت (ص) می فرمایند :

رجب را «ماه ریزان خدا» نامیده اند ؛
چون در این ماه ، رحمت بر امت من ،
بہ شدّت فرو می ریزد .

? بحارالانوار ، ج۹۷ ،ص۳۹

موضوعات: احادیث
 [ 11:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  روز زن جهانی ...
روز زن جهانی

روز زن در ایران کجا و روز زن در دنیا که به روز زن جهانی افتخار می کنند کجا؟

موضوعات: پیام ها, مناسبت ها
 [ 11:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  حوزه و رهبری ...
حوزه و رهبری

? هم‌اکنون؛ #تیتر_یک سایت Khamenei.ir

? رهبرانقلاب در دیدار اخیر اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی:

? حوزه علمیه می‌تواند همه نیازهای نظام و جامعه اسلامی را برآورده کند. ۹۷/۱۲/۱۳

موضوعات: تصاویر وسخنان رهبری
 [ 11:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  بیانیه گام دوم انقلاب ...

بیانیه #گام_دوم_انقلاب خطاب به ملّت ایران به ویژه جوانان

 

? نگاهی کلی به بیانیه‌ای که از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی صادر شد:

 

? جمهوری اسلامی ویژگی هایی دارد از جمله:

1️⃣ برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است چون ویژگی‌هایی مثل آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری در فطرت بشر است.

2️⃣ به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد. ولی از ارزشهایش فاصله نمیگیرد.

3️⃣ انعطاف‌پذیر و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است. اما تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست.

4️⃣ پس از نظام سازی، به رکود و خموشی دچار نشده است. متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست.

5️⃣به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است.

6️⃣ این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. در هیچ معرکه‌ای گلوله‌ی اوّل را شلیک نکرده است، ولی پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و ضربت متقابل را محکم فرود آورده است.

7️⃣ از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است و با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان ایستاده است

 

? درس هایی که رهبرانقلاب به عنوان نسل اول انقلاب برای جوانان گفتند:

 

✊? همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی و چه آمریکا و قدرت های شرق و غرب.

✌? هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. اما گام های بزرگی را طی کرد.

 

? ثمرات و نتایج گام اول انقلاب:

1️⃣ ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها.

2️⃣ موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی.

3️⃣ مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید.

4️⃣بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد.

5️⃣ کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد.

6️⃣ عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد.

7️⃣ تبدیل شدن به نماد پر ابّهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان.

 

? ماموریت های نسل جوان برای گام دوم انقلاب:

1️⃣ علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است… ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم.

2️⃣ معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای اخلاق به معنی رعایت فضلیت‌های اخلاقی

3️⃣ اقتصاد: جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت اقتصاد مقاومتی را اجرا کنند.

4️⃣ عدالت و مبارزه با فساد: مّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست.

5️⃣ استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است.

6️⃣ عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند.

7️⃣ سبک زندگی: تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن کچ

 

به شما جوانها است.

? @didebann

موضوعات: پیام ها, تصاویر وسخنان رهبری, سیاسی-اجتماعی
[جمعه 1397-11-26] [ 12:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  اگر دنیا بد است، چرا 124 هزار پیامبر خدا در آن زندگی کرده اند و اولیای بسیاری در آن روزگار گذرانده اند؟ ...

چالش

می دانم که از سخنان تکراری و کلیشه ای خسته شده ای! قصدم این نیست که دوباره همان ها را تکرار کنم، اما باید به دو نکته توجه کنی: اول اینکه گاهی اوقات به سخن هایی برمی خوری که تکرار آن لازم است و نباید از تکراری بودن آنها ملول شوی! برخی سخنان مثل نماز است که تکرار آن در شبانه روز فواید فراوان دارد. از این رو وعظ و نصیحت اگرچه تکراری باشد، خالی از فایده نیست بلکه گاهی فواید آن بی شمار است و من و تو را در طی مسیر کمال و رسیدن به مراقبه، محاسبه و مشارطه ـ که علمای اخلاق بسیار بر آن تأکید می کنند ـ کمک می کند. دوم آنکه بعضی اوقات اگر از همان چیزهای تکراری از ما بپرسند، پاسخ آن را به خوبی نمی دانیم؛ چون به خوبی در آن دقت نکرده ایم و ابعاد مختلف آن را بررسی ننموده ایم و گاه آن را اشتباه متوجه شده ایم! مثلاً من و تو بارها و بارها پای منبرها و کلاس های درس و رادیو و تلویزیون از مذمت دنیا شنیده ایم و فهمیده ایم که نباید به این دنیای فانی دل بست، ولی با این همه، معنا و مفهوم آن را به خوبی درک نکرده ایم. حالا من چند پرسش مهم طرح می کنم تا خود را بسنجی که ایا توان پاسخ گفتن به آن را داری یا نه:

ـ ایا ما با پای خود به این دنیا آمده ایم که در انتخاب دنیا آزاد باشیم؟

ـ اگر دنیا بد است، چرا 124 هزار پیامبر خدا در آن زندگی کرده اند و اولیای بسیاری در آن روزگار گذرانده اند؟

ـ اگر باید از دنیا پرهیز کرد، پس این نعمت های فراوان ـ مانند میوه های درختان و رودهای خروشان و… ـ برای چه کسانی آفریده شده است؟

ـ اگر حب دنیا بد است، ایا محبت به زن و فرزند و پدر و مادر و فامیل و دوست ـ که از اجزای دنیایند ـ نیز بد است؟

ـ ایا دنیاگریزی ما را به عزلت و گوشه گیری و رهبانیت ـ که در اسلام ممنوع شده ـ و دوری از جامعه نمی کشاند؟

ـ ایا واگذاردن دنیا به اهل آن، باعث تسلط کافران و مشرکان بر اهل ایمان نمی شود؟

و حالا تو خوب متوجه می شوی که در ورای آن وعظ های تکراری و خبرهای فراوان، پرسش های بی پاسخ بسیاری داری که یا به آن پاسخ نگفته اند یا در پاسخ آنها تأمل و تفکر نکرده ای!

تردیدی نداشته باش که دنیا آفریده خدای توست و ایات فراوانی در قرآن به ذکر ابعاد مختلف آن و نیز نعمت های متنوع و رنگارنگ دنیا اختصاص یافته است. در روایات نیز از دنیا به خوبی یاد شده و دار انبیای الهی و اولیا و صالحان نامیده شده است. از این رو تو خود می توانی نتیجه بگیری که دنیا که آفریده پروردگار است نمی تواند بد باشد؛ چون آن ذات بی همتا خود مبدأ و منشأ خیر و نیکی است و هر چه از او صادر می شود جز خوبی و نیکی نخواهد بود. پس همان گونه که آن پروردگار شایسته ستایش است، نعمت های او ـ که از جمله آنها دنیاست ـ نیز ستودنی است.

پس حتماً می خواهی بگویی دنیا خوب است، اما حب دنیا و دوست داشتن آن بد است! اما نه! این گونه نیست! حتی حب دنیا و دوست داشتن دنیا نیز امر مذموم و ناپسندی نیست. پدر و مادر و برادر و خواهر و دوست و فامیل تو از اجزای این دنیایند و تو باید آنها را دوست داشته باشی! در روایات به دوست داشتن پدر و مادر و فرزند و همسر و… بسیار سفارش شده است و بخشی از این دوست داشتن کاملاً طبیعی و فطری است. مگر می توان به پدر و مادر گفت که فرزندت را دوست نداشته باش؟! پس همان طور که دنیا بد نیست، دوست داشتن نعمت های آن نیز بد نیست!

پس آن همه روایت در مذمت دنیا برای چیست؟ پس روایاتی که مردمان را به شدت از دنیا پرهیز داده است چه معنایی دارد؟

اینجا مهم ترین بخش بحث است. مؤمن باید بداند که دنیا با همه زیبایی ها و رنگارنگی آن طی شدنی و تمام شدنی است و حال او در دنیا باید حال مسافری باشد که چند روزی در مسافرخانه است. انسان در سفر می کوشد بهترین مسافرخانه را برای خود تهیه کند، اما هرگز به آن چهاردیواری دل نمی بندد؛ چون می داند که فردا باید آن را ترک کند. مؤمن باید دنیا را دوست بدارد، اما نه به شکل افراطی! آنچه در روایات از آن نهی شده، حب و علاقه افراطی به دنیاست. علاقه ای که گاه باعث می شود انسان، مسافر بودن خود را فراموش کند. علاقه افراطی و فله ای به دنیا گاه باعث می شود آدمی به روی همنوعان خود شمشیر بکشد و برای رسیدن به قدرت و ثروت آنها را نابود کند. از این رو ـ چنان که در روایت آمده است ـ حب دنیا از نوع افراطی آن ریشه همه خطاها و جنایت هاست. در مقابل، باور به معاد و ذکر و یاد قیامت و تفکر و تأمل در هستی (اعم از انسان و جهان) باعث می شود که علاقه به دنیا حالت افراطی پیدا نکند و فرد را به سقوط در دره های گمراهی نکشاند.

نهج البلاغه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) سرشار از اندرزها و حکمت هاست. بخشی از این اندرزها به مسئله دنیا اختصاص دارد و آن حضرت طی آن، مردمان را از شیفتگی غیرطبیعی و غیرفطری به دنیا و افراط در دنیادوستی باز می دارد. آن بزرگوار پیش از روزگار خلافت، در سفارش خود به سلمان فارسی چنین فرموده است:

«اما بعد، دنیا ماری خوش خط و خال را می ماند، با پوستی نرم و زهری کشنده! از جاذبه های فریبایش روی گردان که همدمی تو با آن را فرصت کوتاهی است. خویش را از اندوه هایش وارهان که تو را در جدایی آن و نیز در فراز و فرودش تردیدی نیست. هرگاه به آن شیفته تر شدی بیشتر نگران باش که دنیاداران هرگاه به یکی از شادی های دنیا اطمینان می یابند یا با شرایطی مأنوس می شوند، دنیاشان فرو می کشد و به پرتگاهی هراس آورشان می سپارد.»*

* نهج البلاغه، نامه 68.

موضوعات: نکات, احادیث
[پنجشنبه 1397-11-25] [ 11:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  مغلوب در سکوت نشوی؟!؟ ...
مغلوب در سکوت نشوی؟!؟

?امام على(ع): 

 

?چون در سخن گفتن مغلوب شدى، مبادا در سكوتْ كردن مغلوب شوى.

 

? ميزان الحكمه ج2 ص385

موضوعات: شبهات, احادیث
[سه شنبه 1397-11-23] [ 11:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  عبادات دسته جمعی ...

عبادات دسته جمعی موجب قوت قلب است

موضوعات: احادیث
[شنبه 1397-11-13] [ 11:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  ملایمت تا کجا؟؟ ...
ملایمت تا کجا؟؟

?پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 

 

?إنّ الرِّفقَ لَم يُوضَعْ على شيءٍ إلّا زانَهُ ، ولا نُزِعَ مِن شَيءٍ إلّا شانَهُ 

 

?ملايمت، با هيچ چيز همراه نشد، جز اين كه آن را آراست و از هيچ چيز برداشته نشد، مگر اين كه آن را زشت كرد 

 

?الكافی ج 2 ص 119

 

 

 

 

موضوعات: پیام ها, احادیث
 [ 10:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  جمهوری اسلامی از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامی است؛ ...

جمهوری اسلامی از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامی است؛

اتحاد اسلامی به معنای همدلی ملت‌ها و همکاری دولت‌هاست. ملت‌ها بحمداللَّه با هم همدلند؛ اختلافات طائفی و فرقهای و مذهبی نمی‌تواند میان ملت‌ها شکاف ایجاد کند، مگر به وسوسهی دشمن. اما دولت‌ها را متأسفانه دستِ سیاست می‌تواند به این طرف و آن طرف بکشاند.

سخنان #رهبر_انقلاب
در دیدار مردم لار ۸۷/۲/۱۹

موضوعات: شبهات, تصاویر وسخنان رهبری
[یکشنبه 1397-10-02] [ 04:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  دست زدن در مجالس شادی اهل بیت ...
دست زدن در مجالس شادی اهل بیت

‼️دست زدن در شادی اهل بیت

 

?س 936: دست‌زدن همراه با شادی و خواندن و ذکر صلوات بر پیامبر اکرم و آل او(صلوات الله علیهم اجمعین) در جشن‌هایی که به مناسبت ایام ولادت ائمه معصومین(علیهم‌السلام) و اعیاد وحدت و مبعث برگزار می شود چه حکمی دارد؟ اگر این جشن ها در مکان‌های عبادت مانند مسجد و نمازخانه های ادارات و مؤسسات دولتی و یا حسینیه ها برگزار شوند، حکم آن‌ها چیست؟

 

✅ج: به‌ طور کلی کف زدن فی نفسه به نحو متعارف در جشن‌های اعیاد یا برای تشویق و تأیید و مانند آن اشکال ندارد ولی بهتر است فضای مجالس دینی به‌ خصوص مراسمی که در مساجد و حسینیه ها و نمازخانه ها برگزار می شود، به ذکر صلوات و تکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آن‌ها برسد.

 

?منبع: khamenei.ir

 

موضوعات: اموزشی, نکات, سیاسی-اجتماعی
[جمعه 1397-09-09] [ 11:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  دعوت وجهاد در سیره رسول اکرم ...
دعوت وجهاد در سیره رسول اکرم

? پیامبر در دعوت و جهاد یک لحظه دچار سستی نشد

 

 رهبر انقلاب: صحنه‌ی اول از زندگی پیامبر، صحنه‌ی #دعوت و #جهاد بود. کار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت، و جهاد در راه این دعوت بود.

 

? در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، پیامبر اکرم دچار تشویش نشد. چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب، صنادید قریش و گردنکشان، با اخلاقهای خشن و با دستهای قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامه‌ی مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت، تکرار کرد، تبیین کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند؛ و چه آن وقتی که حکومت اسلامی تشکیل داد و خود در موضع رئیس این حکومت، قدرت را به دست گرفت.

 

? آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونی در مقابل پیامبر بودند؛ چه گروههای مسلح عرب - وحشی‌هایی که در بیابانهای حجاز و یمامه، همه‌جا پراکنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح میکرد و آنها مقاومت میکردند - و چه پادشاهان بزرگ دنیای آن روز - دو ابرقدرت آن روز عالم؛ یعنی ایران و امپراتوری روم - که پیامبر نامه‌ها نوشت، مجادله‌ها کرد، سخنها گفت، لشکرکشی‌ها کرد، سختی‌ها کشید، در محاصره‌ی اقتصادی افتاد و کار به جایی رسید که مردم مدینه گاهی دو روز و سه روز، نان برای خوردن پیدا نمیکردند. 

 

? تهدیدهای فراوان از همه طرف پیامبر را احاطه کرد. بعضی از مردم نگران میشدند، بعضی متزلزل میشدند، بعضی نق میزدند، بعضی پیامبر را به ملایمت و سازش تشویق میکردند؛ اما پیامبر در این صحنه‌ی دعوت و جهاد، یک لحظه دچار سستی نشد و با قدرت، جامعه‌ی اسلامی را پیش برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام و جامعه بود که به برکت ایستادگی پیامبر در میدانهای نبرد و دعوت، در سالهای بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود. ۱۳۷۰/۰۷/۰۵

 

❣ بمناسبت #هفته_وحدت؛ بیانات رهبرانقلاب درباره سیره پیامبر اکرم(ص)

 

موضوعات: تصاویر وسخنان رهبری
[پنجشنبه 1397-09-01] [ 11:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  چرا موقع آب خوردن سلام می فرستیم؟؟ ...
چرا موقع آب خوردن سلام می فرستیم؟؟

فضیلت یاد کردن سید الشهدا علیه السلام هنگام نوشیدن آب

 

حضرت سکینه دختر امام حسین علیه السلام فرمود: چون پدرم شهید شد او را در آغوش گرفتم و بی هوش شدم در آن حال شنیدم که می فرمود:

شیعتی ما إنْ شَرِبْتُمْ رَیَّ عَذْبٍ فَأذْکُرونی

أوْ سَمِعْتُمْ بِغریبٍ أو شهیدٍ فَأنْدَبونی

«ای شیعیان من! هر وقت آب خوشگوار نوشیدید مرا یاد کنید و هر زمان نام غریب یا شهیدی را شنیدید بر من گریه کنید» [1]

داوود رقّی گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم آن جناب آب طلب نمودند چون نوشیدند رقت کردند و چشم مبارکشان پر از اشک شد و گریستند:

سپس فرمودند: ای داود! خدا قاتل حسین علیه السلام را لعنت کند؛

«چه اندازه یاد حسین زندگی را ناگوار می کند من هیچگاه آب سرد ننوشم جز اینکه حضرت حسن علیه السلام را یاد کنم، و هر کس آب نوشد و حضرت حسین و اهل بیتش را یاد کند، و کشنده او را لعنت نماید خداوند صد هزار حسنه برای او بنویسد و صد هزار گناه از او محو کند و صد هزار درجه برای او بالا برد، و گویا صد هزار بنده آزاد کرده است و خداوند متعال روز قیامت او را با صورتی درخشان (با قلبی مطمئن) محشور فرماید»[2]

در حدیث دیگر امده است: هر کس آب بیاشامد و از تشنگی امام مظلوم در کربلا یاد کند و بر قاتلان سیدالشهداء لعنت کند مثل کسی است که هزار پیامبر خدا را از تشنگی نجات داده و هزار مرتبه در رکاب امام عادلی شهید شده باشد.[3]

 

 

 

[1]مصباح کفعمی ص 741

[2]کامل الزیارات ،106ب 34

[3]انوار الشهاده، 159 ف 14

سحاب رحمت، تألیف عباس اسماعیلی یزدی

 

موضوعات: پیام ها, مناسبت ها, سیاسی-اجتماعی
[یکشنبه 1397-07-22] [ 03:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  بی بی شهربانو در ایران مادر امام سجاد است یا نه؟ ...

 آيا شهربانو دختر يزدگرد سوّم مادر امام سجاد(علیه السلام) بوده؟ و در سرزمين كربلا حضور داشته؟ و فرار او به سمت ايران به دستور امام حسين(علیه السلام) و مدفون شدنش در آرامگاهى كه هم‏اكنون در تهران به بى‏بى‏شهربانو شهرت دارد، صحيح است؟


پاسخ :

 در بعضى از نوشته ‏هاى متأخّر- كه به خيال خود از تاريخ‏هاى معتبر نقل قول كرده- چنين آمده است:

«در برخى از كتب معتبر تاريخى چنين آمده كه: شهربانويه- كه در كربلا حضور داشت و مادر فاطمه همسر قاسم بود- به سفارش امام حسين (ع) سوار بر اسب امام (ع) شده تا او را به سرزمين سرنوشت برساند و او به اذن خدا در ساعتى به رى رسيد و در كوهى از آن سامان و در نزديكى مقبره سيدعبدالعظيم حسنى مدفون شد«.(1)

و همان‏جا چنين آمده است: «در ميان مردم چنين شهرت دارد كه در قله كوه چيزى شبيه تكّه‏اى از روپوش زن ديده مى‏شود كه هيچ مردى نمى‏تواند به آن نزديك شود. زن آبستنى كه در شكم فرزند پسرى داشته باشد، نيز توان نزديك شدن به آن را ندارد«.(2)

و نيز چنين شايع شده است: «او هنگامى كه به رى رسيد، خواست از «هو» (خداوند) يارى بخواهد، اما اشتباها به جاى «هو» لفظ «كوه» را به زبان آورد و همان‏جا كوه او را دريافت و در شكم خود پنهان كرد«.(3)

شايد در نظر برخى ساختگى بودن اين افسانه‏ها و نيز عدم حضور مادر امام سجاد (ع) در كربلا، امرى واضح بوده و نياز به بحث و تحقيق ندارد اما از آنجا كه درباره او مطالب فراوانى در ميان مردم و حتى در ميان قشر فرهيخته شايع است، به بحث درباره او مى‏پردازيم.

براى روشن‏تر شدن بحث توجه شما را به مطالب زير جلب مى‏كنيم.

مادر امام سجاد (ع)

با رجوع به منابع مختلف شيعه و سنى درمى‏يابيم كه از ميان ائمه شيعى بيشترين اختلاف درباره نام مادر امام سجاد (ع) وجود دارد تا جايى‏كه برخى از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نام(4) و برخى ديگر تا شانزده(5) نام براى مادر آن حضرت (ع) ذكر كرده‏اند.(6) مجموع اين نام‏ها چنين است:

1. شهربانو، 2. شهربانويه، 3. شاه زنان، 4. جهان شاه، 5. شه زنان، 6. شهرناز، 7. جهان بانويه، 8. خولة، 9. برّة، 10. سلافة، 11. غزالة، 12. سلامة، 13. حرار، 14. مريم، 15. فاطمة، 16. شهربان.

با آنكه در منابع تاريخى اهل سنّت بر روى نام‏هايى چون سلافة، سلامة، غزاله بيشتر مانور داده شده است،(7) اما در منابع شيعى و به خصوص منابع روايى آنها، نام شهربانو بيشتر مشهور شده است. بنا به نوشته برخى از محققان(8): اولين بار اين نام در كتاب «هبائر الدرجات» محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق) ديده شده است.(9) بعدها محدّث معروف شيعى يعنى كلينى (م 329 ق) روايت همين كتاب را در كتاب كافى آورد.(10) بقيه منابع يا از اين دو منبع بهره گرفته و يا آنكه رواياتى ضعيف و بدون سند معتبر را در نوشته‏هاى خود آورده‏اند.(11)

در اين روايت چنين آمده است:

«چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر مى‏كشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شد) عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مى‏گويد و بدو متوجه شد اميرالمؤمنين (ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دختر بيامد و دست خود را روى سر حسين (ع) گذاشت. اميرالمؤمنين على (ع) به او فرمود: نام تو چيست؟ گفت: جهان شاه. حضرت فرمود: بلكه شهربانويه باشد.

سپس به حسين (ع) فرمود: اى اباعبدالله از اين دختر بهترين شخص روى زمين براى تو متولد مى‏شود و على بن الحسين (ع) از او متولد گشت. آن حضرت را ابن الخيرتين (پسر دو برگزيده) مى‏گفتند زيرا برگزيده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارسى«.(12)

اين روايت از دو جهت سند و متن محل بحث واقع شده است. از جهت سند در آن افرادى مانند ابراهيم بن اسحاق احمر(13) و عمرو بن شمر وجود دارند كه متهم به غلو شده و از سوى رجاليون شيعه مورد تأييد واقع نشده‏اند.(14)

اما از جهت متن اشكالات زير بيان شده است:

1. اسارت دخترى از يزدگرد، به شدّت محل ترديد است.

2. اسارت چنين دخترى در زمان عمر و به ازدواج امام حسين (ع) درآمدن در اين زمان نيز غيرقابل قبول است.

3. در هيچ‏يك از منابع معتبر شيعى به جز اين روايت، لقبى با عنوان «ابن الخيرتين» براى امام سجاد (ع) نقل نشده است.

آيا در اينجا نمى‏توان نوعى ايرانى‏گرى افراطى را ديد كه به خيال خود به جهت پيوند

خوردن نسل ساسانيان با نسل پيامبر (ص) در امام سجاد (ع)، خواسته‏ اند آن حضرت (ع) را به عنوان «خير اهل الارض» معرفى كنند؟

اين‏گونه نقدها بر گزارش‏هاى حاوى نام شهربانو باعث مى‏شود تا اين گزارش‏ها را از ساحت ائمه (ع) به دور و آن را ساخته دست حديث‏ پردازان بدانيم و نام شهربانو را براى مادر آن حضرت (ع) نفى كنيم.

درباره نسب مادر امام سجاد (ع) نيز منابع متقدم تاريخى و روايى دچار اختلاف گشته‏اند. برخى مانند يعقوبى (متوفى 281 ق((15)، محمد بن حسن قمى(16)، كلينى (متوفى 329 ق((17)، محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق((18)، شيخ صدوق (متوفى 381 ق((19) و شيخ مفيد (متوفى 413 ق((20) او را دختر يزدگرد دانسته‏اند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند.

اين نسب تقريباً در ميان منابع متأخر به عنوان يك شهرت فراگير جاى خود را باز كرده است به گونه‏اى كه ميدان اظهار وجود براى ديدگاه‏هاى مخالف نگذاشته است.(21)

در مقابل اين قول، برخى از منابع متقدم و متأخر ديدگاه‏هاى ديگرى مانند سيستانى بودن، سندى بودن، كابلى بودن او را متذكر شده و بسيارى از منابع بدون ذكر محل اسارت او، تنها با عنوان «امّ ولد» (كنيز صاحب فرزند) از او ياد كرده‏اند.(22) برخى نام‏هاى بزرگان ايرانى همچون سبحان، سنجان، نوشجان و شيرويه را به عنوان پدر او ذكر كرده‏اند.(23)

براى نقد و بررسى اين نسب نمى‏توانيم به بحث‏هاى سندى اين گزارش‏ها تكيه كنيم زيرا هيچ‏يك از اقوال داراى سند مستحكمى نيست. علاوه بر آنكه بيشتر كتاب‏هاى تاريخى همانند تاريخ يعقوبى، مطالب خود را بدون ذكر اسناد نقل مى‏كنند.

ادامه  …

موضوعات: شبهات
[شنبه 1397-07-07] [ 09:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  علت گذاشتن كنيه «اباعبدالله» براي امام حسين(علیه السلام) چه بوده است؟ ...

 علت گذاشتن كنيه «اباعبدالله» براي امام حسين(علیه السلام) چه بوده است؟

 

پاسخ :

 ا ز سنت‎هاي اجتماعي و خانوادگي عرب، گذاشتن كنيه و لقب‎براي مولود تازه به دنيا آمده است كه اساساً براي تعظيم و تكريم به كار مي‎رود.

ائمه‎ي معصومين(ع) هر كدام داراي كنيه‎ها و القاب زيادي هستند كه بازگو كننده‎ي شخصيت معنوي و الهي آنان است. ابا‎عبدالله كنيه حضرت امام حسين(ع) مي‎باشد كه بر خلاف معمول، به اعتبار اسامي فرزندان آن امام نيست، بلكه به جهت اوج و شكوه، و عبوديت عاشقانه او است كه با خون خويش ترسيم كرد.

اباعبدالله و اباالائمه و اباالمساكين از كنيه‎هاي ديگر امام حسين(ع) و رشيد، طيّب، وفيّ، زكيّ، سيّد، سعيد، مبارك، التابع لمرضاة الله و الدليل علي ذات‎الله، الشهيد بكربلا، السبط الثاني، الامام‎الثالث و سيدالشهدا لقب‎هاي آن حضرت است و لقبي كه جدّش او را بدان خطاب مي‎كرد «سيد شباب اهل الجنة» است.[1]

كنيه «ابا عبدالله» مانند اسم آن حضرت، از سوي خدا و رسول گرامي انتخاب شده است.[2] معمولاً كنيه را به اعتبار اسم فرزند صاحب كنيه مي‎گذارند، مانند ابالحسن، ابامحمد، ابومسلم و…؛ اما كنيه امام حسين(ع) يك كنيه استثنايي است كه به اعتبار اسامي فرزندان آن حضرت نيست، بلكه به اعتبار جوهره‎ي شخصيت معنوي و الهي آن امام كه روح عبوديت و بندگي خالص و وقفه‎ناپذير او مي‎باشد، انتخاب شده است.

در كتاب «ويژگي‎هاي امام حسين(ع)» آمده است: «حسين سمبل عبادت است همه پيام‎آوران خدا و امامان نور، خداي خويش را خالصانه و عاشقانه مي‎پرستيدند؛ اما حسين، عبادت و پرستش ويژه‎اي داشت. از هنگامي كه نور وجودش در جان مادرش فاطمه(س) پديد آمد تا آن لحظاتي كه سر نوراني‎اش بر فراز نيزه‎ها قرار گرفت، هميشه و همه جا به ستايش و سپاس و تسبيح و تنزيه خدا مشغول بود و تلاوت كتاب خدا از او شنيده مي‎شد.»[3]

در شب عاشورا كه لشكريان دشمن مي‎خواستند به خيمه‎هاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع) هجوم بياورند و كار را يكسره كنند، امام آن شب را براي عبادت و بندگي خدا مهلت خواست و با راز و نياز، شب را به صبح، و آخرين مرحله حيات خويش را با نيايش خاصه الهي آزين بست. بار مصايب و مشكلات هر چه بر امام سنگيني مي‎كرد و سوز و گداز غم‎ها، هر چه دلخراش‎تر مي‎شد، صبر امام و رضايت‎مندي حضرت در برابر اراده الهي زيادتر مي‎گشت و عرضه مي‎داشت: خدايا راضي به رضاي توام.[4]

نقل شده است كه امام حسين(ع) 25 بار پياده به حج مشرف شد و مناسك حج ابراهيمي را انجام داد و در هر شبانه روز، هزار ركعت نماز به جا مي‎آورد. روزي از امام سؤال شد كه چه قدر از خدا ترساني؟ امام فرمود: از عذاب آخرت ايمن نيست مگر كسي كه در دنيا از خدا بترسد.[5]

پی نوشتها:

[1]. الارشاد، ج 2، ص 27.

[2]. همان.

[3]. ويژگيهاي امام حسين(ع)، شيخ جعفر شوشتري، ص 95، ترجمه و نگارش از علي رضا كرمي، تحقيق و ويرايش از سيد محمد حسيني، نشر حاذق، چاپ دوم، مطبعه امير.

[4]. مقتل الحسين، سيد عبدالرزاق مقرم، ص 283، دارالكتاب بيروت.

[5]. شهيد كربلا، سيد تقي طباطيايي، ص 63، با تصحيح شيخ عباس حاجيان دشتي، ج 1، حسينية عماد زاده اصفهاني، منتهي الآمال، ج 1، ص 210.

منبع: نهضت عاشورا (تحريف‌ها و شبهه‌ها)، مركز مطالعات و پژوهش‌‌هاي فرهنگي حوزه‌ي علميه (1381)

موضوعات: پیام ها, مناسبت ها
 [ 08:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام و دعاي خير

از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام شنیدم که میفرمودند:
کسى که پیاده به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام برود خداوند متعال به هر قدمى که بر میدارد هزار حسنه برایش ثبت و هزار گناه از وى محو میفرماید و هزار درجه مرتبه‏ اش را بالا میبرد سپس فرمودند:

وقتى به فرات وارد شدى ابتداء غسل کن و کفش‏هایت را آویزان نما و پاى برهنه راه برو و مانند بنده ذلیل راه برو و وقتى به درب حائر رسیدى چهار مرتبه تکبیر بگو سپس اندکى حرکت کن باز چهار بار تکبیر گفته بعد به طرف بالاى سر حضرت برو و در آنجا بایست و سپس چهار مرتبه تکبیر بگو و نزد قبر نماز بخوان و از خداوند متعال حاجت خود را بخواه.

انشاءالله اربعين حسيني، حرم حضرت ارباب ببينمتون

يا علي عليه السلام

1397/07/12 @ 21:06


فرم در حال بارگذاری ...


  دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل(ع)وحضرت زینب(س)چیست؟ ...
دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل(ع)وحضرت زینب(س)چیست؟

دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) چیست؟

 

چه کسی گفته که آنها معصوم نیستند که ما دلایلش را بیان نماییم؟ نه تنها ایشان، بسیار  دیگری نیز معصوم بوده‌اند؛ مگر لقب حضرت معصومه علیهاالسلام را امام رضا علیه السلام نداده‌اند؟ منتهی این بزرگواران در حد و جزو چهارده معصوم که تالی تلو و حد اعلای عصمت می‌باشند نبوده‌اند.

 

در خصوص عصمت به چند نکته مهم باید توجه نمود:

 

یک - عصمت، مرحله‌ی بالایی از کمال انسانی در تمامی شئون و فعلیت تمامی استعدادهای انسان است و مرهون علم، صیانت نفس و اخلاص در بندگی و عمل صالح می‌باشد.

 

دو – عصمت نیز مانند هر کمال دیگری (علم، حکمت، رأفت، رحمت، بصیرت و …)، همه از اسمای الهی است و تجلی آن در مخلوقاتش، دارای مراتب متفاوت می‌باشد. چنان چه حتی در مورد انبیای الهی نیز فرمود، برخی برتر از برخی دیگر می‌باشند.

 

سه - عصمت، مرحله بالای معرفت و شناخت، و مرحله بالای ایمان به آن معرفت و شناخت است، که سبب می‌شود آدمی صاحب بصیرت شود، ظاهر بین نباشد، باطن هر نیت، کار، عمل و هر چیزی را ببیند و در واقع از ناسوت (عالم ماده) گذشته و با «ملکوت» مرتبط گردد.

 

یک مثال:

 

عقل، علم، آگاهی، ایمان و بصیرت، نگهدارنده (عاصم) انسان از خطا و لغزش و گناه و ضعف‌های دیگر هستند. به عنوان مثال: شاید یک کودک نداند که اگر نزدیک به آتش (ولو بسیار ضعیف، به حد شعله یک کبریت یا شمع گردد)، خطر او را تهدید می‌کند و به خاطر همین جهلش به آن نزدیک شود، اما کسی که علم یافت و به آن علم نیز ایمان و یقین پیدا کرد، خود را از آن نگه می‌دارد. این بازدارندگیِ خود، در همین حد نیز مصداقی از عصمت است.

 

چهار – از همین معنا و مثال معلوم می‌شود که “عصمت” در انسان صرفاً جبری نیست؛ یعنی چنین نیست که خداوند متعال کسی را معصوم قرار داده باشد و در خلقت او، هیچ اختیار و امکانی برای خروج از عصمت نداشته باشد، بلکه بازدارندگی و صیانت نفس خود به اختیار انجام می‌پذیرد.

 

پنج – عصمت از سویی ایجاد مصونیت از ارتکاب به گناه است و از سویی دیگر کمالی است که سبب بازدارندگی از هر گونه خطا، اشتباه، فراموشی و … نیز می‌گردد.

 

شش – عصمت از گناه، برای همگان ممکن است، چرا که خداوند متعال به همگان امر فرمود که خود را از گناه و معصیت نگهدارید و بدیهی است که خداوند حکیم، به چیزی که در امکان و قدرت انسان نیست امر نمی‌کند. پس هر کسی می‌تواند معصوم از گناه باشد (البته به حد خود). [دقت کنیم که خیلی از کارها برای بنده و شما گناه محسوب نمی‌گردد، اما برای اولیاءالله و در رأس آنها پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، گناه محسوب می‌گردد].

 

هفت – اما عصمت کامل از هر گونه خطا، اشتباه یا فراموشی، برای همگان ممکن نیست.

 

الف – پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیه و آله، انسان کامل هستند، یعنی حد اعلای ممکن برای رشد و تعالی برای یک انسان، در آنها محقق شده و تجلی یافته است. از این رو آنان به معنای اتمّ و کامل «معصوم» از هر گونه گناه، خطا، اشتباه و فراموشی می‌باشند؛ لذا (به تعلیم وحی و آموزه‌های خودشان که معدن وحی و مخزن علم لایزال الهی می‌باشند) ایشان را “معصوم” (بدین معنا) نامیده و به غیر از آن چهارده نفر، هیچ کس دیگری را معصوم نمی‌دانیم.

 

ب – وقتی گفته می‌شود «امکان خطا، اشتباه و فراموشی»، معنایش این نیست که حتماً به این امور مبتلا و دچار می‌شوند، بلکه یعنی «امکانش» قابل نفی نیست، منتهی در انبیای الهی (با شدت و ضعف مرتبه‌ای که نسبت به یک دیگر در علم و عصمت دارند) و هم چنین چهارده معصوم علیهم‌السلام، این “امکان” نفی می‌شود.

 

حضرت زینب کبری علیهاالسلام:

 

*- حضرت زینب علیهاالسلام، تنها دختری در این عالم است که هم پدرش معصوم است و هم مادرش؛ مانند حضرات امام حسن و امام حسین علیهماالسلام که تنها فرزندان پسر دو معصوم هستند. حتی حضرات امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء و دیگر امامان علیهم السلام نیز از این ویژگی برخودار نبوده‌اند.

 

*-  حضرت زینب علیهاالسلام، محرم اسرار و از بزرگ‌ترین یاوران و حامیان شش معصوم (حضرات امیرالمؤمنین، فاطمه زهراء، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر علیهم السلام) بودند؛ آیا شخصی که از علوم، فضایل، ایمان و مراتب بالای کمال انسانی برخوردار نباشد و احیاناً مرتکب گناه (حتی صغیره) شده باشد، می‌تواند در به چنین رتبه و توفیقی نایل آید؟

 

*- حضرت زینب کبرا علیهاالسلام، از علم لدنی برخوردار بودند، چنان چه امام معصوم، حضرت سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: «انت بحمداللّه عالِمَةٌ غَیر مُعلّمةٍ و فَهِمَةٌ غَیر مُفَهِمّةٍ»، یعنی: الحمد لله، شما عالمِ بدون معلم هستید و فهیمی هستید که کسی آن معارف و مفاهیم و حقایق عالم هستی را به شما تفهیم نکرده است.

 

حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام:

 

*- ایشان در مقامی از علم و فضیلت قرار داشتند که به «پدر فضل» ملقب و مشهور گردیدند.

 

*- ایشان در مقامی قرار داشتند که امام سجاد علیه‌السلام در حق ایشان فرمودند: «خداوند رحمت کند عمویم عباس بن علی علیه اسلام را، که به تحقیق ایثار و جانبازی کرد و جنگِ نمایانی نمود و خود را فدای برادرش ساخت، تا اینکه دستانش قطع شد و خداوند در مقابل، بسان عمویش جعفر طیار، دو بال به او عنایت کرد تا با آنها با ملائکه در بهشت پرواز نماید. و همانا عباس علیه السلام نزد خداوند تبارک و تعالی منزلتی دارد که جمیع شهدا در روز قیامت بر او غبطه خورند و تمنّای مقامش را نمایند» (خصال شیخ صدوق ، جلد 1 صفحه 35)

 

*- ایشان در مقامی از بصیرت بودند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «کانَ عَمُّنا العَبَّاسُ (ع) نافِذَ البَصیرَة؛ عموی ما عباس (ع) بینشی ژرف داشته است» (اعیان الشیعه، ج 7، ص 430)

 

*- ایشان در مقامی از علم و ایمان و بصیرت بودند که امام صادق علیه‌السلام، هنگام زیارت قبر ایشان شهادت دادند: «اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ و لَمْ تَنْکُلْ و اَنَّکَ مَضَیْتَ علی بصیره مِنْ اَمرِک؛ گواهی می‌دهم که تو لحظه‌ای از خود سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود».

 

*- ایشان در مقامی از ولایت‌پذیری، معرفت، اطاعت و تبعیت از امام و شهادت قرار گرفتند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «پس خداوند برترین و بیشترین و وافرترین و کامل ترین پاداش کسی را از میان آنان (مجاهدین و شهدای حق) که به پیمانشان وفا نمودند، دعوت او را پذیرفتند و از ولی امر خود طاعت کردند، به تو ارزانی فرماید.» (کامل الزّیارت ابن قولویه صفحه 257)»

 

*- ایشان که علمدار امام زمان‌شان بودند، در میان شهدای والا مقام کربلا (از خاندان و یاران)، تنها کسی بودند که وقتی به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام فرمودند: «الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِيلَتِی واضَیعَتا بَعدِ‌کَ یااَخی» یعنی: اکنون کمرم شکست و چاره‌ام اندک شد، وامصیبتا بعد از تو، ای برادر!

 

نتیجه:

 

پس هیچ تردیدی نمی‌ماند که آن دو بزرگوار، در مرتبه بسیار بالایی از علم، حلم، بصیرت، تعقل، فضل، ایمان، عمل و سایر کمالات انسانی قرار داشتند و بالتبع معصوم از گناه بودند، اما مرتبه کمالی و عصمت آنها (و هیچ کس دیگری)، در حد چهارده معصوم علیهم السلام نبوده و نمی‌باشد

موضوعات: شبهات
[جمعه 1397-07-06] [ 04:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  راه پیشرفت در تحصیل ...
راه پیشرفت در تحصیل

✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 

 

در برنامۀ تحصیل، راه متعارف را پیش گیرید؛ اشکالی داشتید، سؤال کنید! برای پیشرفت در تحصیلات نافعه(سودمند)، به [خواندن] تعقیبات مشترکه ملتزم باشید. «سُبحانَ مَن لایَعتَدی عَلی أَهلِ مَملِکَتِه… ». 

 

به سوی محبوب، ص۷۸

 

مشاهده متن_کامل دعا از طریق #لینک زیر: 

? http://bahjat.ir/fa/content/10491

 

✅ @bahjat_ir??

موضوعات: پیام ها, نکات
[چهارشنبه 1397-07-04] [ 05:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  ثواب عجیب زیارت امام حسین علیه السلام،منبرمتنی ...
ثواب عجیب زیارت امام حسین علیه السلام،منبرمتنی

◆ حجه الاسلام حاج آقا #محرابیان ◆

 

? ثواب عجیب زائر امام حسین علیه السلام?

 

یکی آمد پیش امام صادق علیه السلام گفت میخوام برم کربلا آقا فقط یه ناراحتی دادم، آقا فرمود چیه؟ ‌آقا هوا گرم است ، میترسم برا گرما ناراحتم چیزیم بشه، غذا چطور میشه، امام صادق فرمود(ع) کربلا میری؟ گفت بله.

 

آقا گفت؛ بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی کسی تصمیم می گیرد کربلا برود پیامبر شروع میکنه به دعا کردن، خدایا به منِ پیغمبر زائر فرزندم حسین را ببخش، اگر قبلا گناهی کرده اون رو پاک به سمت حسینم بیار، وقتی از منزل خارج می شود، خدا دستور می دهد ششصد فرشته به سراغش بروند، از درب منزل تا کربلا این ششصد فرشته با او می آیند و برای هر قدمی که طی میکنه، خدا هزار خوبی براش می نویسد و هزار گناه پاک میکند، (یعنی هیچ کس نگوید رفتم کربلا نجس بودم گناه کار بودم، آقا! رسیدی کربلا پاکت کردن تحویلت گرفتن انگار این مسیر برزخه حسین قیامت ماست).

 

اگر از گرمای زیاد عرق کردی خداوند به هر قطره عرقت ۷۰ هزار فرشته خلق می کند و اینها تا قیامت برایت دعا می کنند و ذکر می گویند. و بعد جدم امیرالمومنین نگاه می کند به زائر امام حسین که راه افتاده است به سمت کربلا و می گوید: «خدایا من ضمانت میکنم زائر حسینم دست خالی برنگردد».

 

فرمود وقتی نزدیک کربلا می شوید، ملائک کربلا همه به استقبالتان می آیند، مرحبا به زائر حسین، و بعد اتفاقی که می افتد آن است، حضرت سیدالشهدا مستقیم به زائرش نگاه می کند، و بعد وقتی امام حسین به شما نگاه میکند، منادی صدا میزند گواریت باد بهشت خدا، حرام شد بر تو جهنم! سپس امام صادق علیه السلام فرمود؛ اما در روز قیامت در آن عرصه قیامت و گرمای قیامت آمد،ملکی با صدای بلند می گوید اَیْنَ زُوارَ الحُسَیْن” کجاهستند زوار حسین” جمعیتی بلند میشوند نَحْنُ زُوارَ الحُسَیْن ” ما هستیم زوار حسین” چیکارمان دارید، می فرماید یک سوال خدا فرموده از شما بپرسم، چرا رفتین زیارت حسین ما؟ همه یک صدا می گویند دوستش داشتیم… پس ببینید همه نگاه می کنند، امام سیدالشهدا وارد می شود. می فرمایند: آقای شما که دوستش دارید آمد، زوار امام حسین! بروید پیش آقایتان، ما باشما کاری نداریم..

موضوعات: احادیث
 [ 05:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
نظر از: رحیمی [عضو] 

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :
مَن زارَ الحُسينَ عليه السلام عارِفا بِحَقِّهِ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ ثوابَ ألفِ حَجَّةٍ مَقبولَةٍ و ألفِ عُمرَةٍ مَقبولَةٍ ، و غَفَرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ و ما تَأخَّرَ .بحار الأنوار : 100/257/1 .
امام صادق عليه السلام :
هر كه حسين عليه السلام را، با معرفت به حق و مقام او، زيارت كند خداوند ثواب هزار حجّ پذيرفته و هزار عمره پذيرفته را برايش بنويسد و گناهان گذشته و آينده او را ببخشد .

1397/07/12 @ 21:12


فرم در حال بارگذاری ...


  منبرک متنی،اقتصاد مقاومتی ...

⚫️ ترویج اقتصاد مقاومتی

 

 

⭕️ اقتصاد مقاومتی اندیشه‌ای است که برخواسته از آموزه‌های اقتصادی اسلام است. اسلام با دستورات خود تلاش می‌کنند که معیشت افراد و اقتصاد جامعه شکننده نباشد. اسلام برای مقابله با شکنندگی معیشت افراد دستورالعمل‌های دقیقی دارد. 

 

⭕️ اسلام سعی می‌کند با تقویت فرهنگ کار و تلاش افراد را به تولید نافع در جامعه به منظور تامین مخارج خود و توانمندی برای انفاق در راه خدا فراخواند. البته اسلام در زمینه مصرف اصل را بر اعتدال و صرفه جویی می‌گذارد تا افراد بتوانند مازاد اموال خود را نیز برای کمک به دیگران انفاق کنند.

⭕️ اسلام با ایجاد این سبک زندگی سعی می‌کنند که معیشت افراد به واسطه حرص و طمع زیاد، مصرف‌گرایی و همچنین فراموشی دستگیری از دیگران شکننده نشود.

 

⭕️ ترویج سبک زندگی اقتصادی اسلامی نه تنها معیشت افراد را غیرشکننده و مستحکم می‌کند، بلکه به اقتصاد جامعه نیز ثبات و استحکام می‌بخشد. تلاش حداکثری افراد برای آبادانی و پیشرفت جامعه اسلامی، پرهیز مردم از مصرف گرایی و مشارکت داوطلبانه در فقرزدایی با انفاق اموال باعث تامین رشد اقتصادی همراه با عدالت می‌شود و این  امر موجب تداوم استحکام اقتصاد جامعه اسلامی است…

منبع : yon.ir/1Pa3h

 

 

موضوعات: نکات
[سه شنبه 1397-07-03] [ 06:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم