متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
خدا کنه این مال قبل هجوم به خانه باشه …
چون بعد هجوم به خانه،زهرا بدجور آسیب دید و اگر این باشه یعنی زهرا با تحمل درد زیاد هر شب میرفتن در خانه ی مهاجر و انصار رو میزده*
“و امیرالمومنین یَحمِلُنی” امیرالمومنین من رو سوار مرکب میکرد،در حالیکه “و معی الحسن و الحسین” حسن و حسین همراه من بودند"لیلاََ و نهاراََ الی منازِلِهم"شبانه روز میرفتم در خونه هاشون …
*وای از اون زمان که سینه شکسته باشه،چه دردی کشیده مادر ما … بمیرم برات مادر …
خدا کنه سقط محسن بعد این ماجرا باشه،و الا بانویی که بچه سقط کرده باشه …*
“و معی الحسن والحسین الی منازلهم و اُذَکِّرُ بالله و برسوله” اونا رو متذکر میشدم به خدا و رسولش
“اَن لا تَظلِمونا و لا تَغصِبونا “به ما ظلم کنید و حق ما رو غصب نکنید"حقَّ لی جعله الله لنا"حقی که خدای متعال برای ما گذاشته است"و یُجیبونی لیلاََ و یَقعُدون عن نصرتنا نهارا” شب که میشد قول اجابت میدادند اما صبح دست از اجابت میکشیدند
“فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا” اینا کسایین که حطب جزل آوردن پشت درب خانه ی ما…
*شنیدید دیگه حطب جزل یا به معنی کنده ی درخته یا به معنی هیزم های خشک زیاده یا اسم یه هیزمیه که دو ویژگی داره:حرارت زیاد،دود کم.این همه حرارت و کنده ی درخت و هیزم رو برای چی آوردن؟! برای سوزوندن یه در؟! خود حضرت زهرا میفرمایند:نخیر…*
” وَ أتَوا بِالنارِ"حطب جزل آوردن” لِیُحرِقُوهُ وَیُحرِقُونا”
که من و بچه هامو بسوزونن…
*میخواستن آدم سوزی راه بندازن…
هذه امة تصلی علیَّ؟! این امت بر من نماز بخونه؟!
حالا بریم سراغ وصیت های دیگه؟!
“یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً “
نفسا آخرمو دارم میزنم،بشین صحبتامو گوش بده،دیگه صدای فاطمه رو نخواهی شنید …
“اوُصیکَ یا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی”
علی جان من که مردم من رو از یاد نبریا !!
به زیارت قبر من بیاییا !!
*علی جان میدونم بی کس و یار میشی،نری تو نخلستونا داد بزنیا،به زیارت قبر من بیا*
“اِذا اَنَا مِتُّ” علی جان! وقتی من مُردم،
“فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی"خودت مُتکفل غسل من بشو ” وَ جَهِّزْنِی “خودت منو کفن کن،"وَ صَلِّ عَلَیَّ” خودت بر من نماز بخوان"وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی” خودت با دست خودت منو تو قبر بذار،"وَ ألْحِدْنِی “علی جان خودت لحد روم بچین،"وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَیَّ” خودت خاک روم بریز علی جان،علی جان منو که دفن کردی"وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَةَ وَجْهِی"بشین بالا سرم مقابل صورتم “فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ” بشین برام قرآن بخوان،دعا بخون"فَاِنَّها ساعَةٌ یحْتاجُ الْمیتُ فیها اِلی اُنْسِ الاَحْیاء"ِ علی جان تنهام نذاریا…
“وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی"علی جان تو را به خدا سپردم ” وَ اُوصیکَ فِی وُلدی خَیراً"هوا بچه هامو داشته باش …
“جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ یابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی بِاِبْنَةِ اُخْتِی اَمَامَةَ فَاِنَّها تَک نُ لِوُلدِی مِثْلِی"بعد از من با خواهرزادم امامه ازدواج کن که با بچه هام مثل منه…” فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساء"علی جان! اگر شبی رو اختصاص به همسرت دادیا یه شبم پیش بچه هام بمون … بچه های من جز تو کسی رو ندارن،امام حسن ۸-۹سالشه ..