ویژگی های الگوی تربیتی در سیره رضوی

پژوهشگر: سهیلا مرادی

چکیده
از رسالت¬های امامان علیهم¬السلام تبلیغ¬دین و فقط آئین اسلام و مبارزه فکری و فرهنگی با افکار انحرافی و بدعت¬هاست، امامان علیهم السلام برای انجام این رسالت مهم در امور تربیتی و فرهنگ علمی و تهذیب نفس، کوشش فراوان داشتند و اهتمام آنان تنها به بیان و نصیحت و ارشاد منحصر نمی شد بلکه مراقبت دقیق بر اعمال و مواظبت مستمر سلوک و رفتار و ملاحظه و اصلاح نواقص و معایب اخلاقی را بر هر کس لازم و ضروری می شمردند و از شیوه های مختلف تربیتی برای تربیت انسان ها استفاده می کردند که در سیره زندگی آن ها نمودار بود.
امام رضا(ع) به عنوان یک الگوی کامل تربیتی با سیره زندگانی خودشان درصدد تربیت دینی و اخلاقی انسان ها بودند و ویژگی های الگوی تربیتی در سیره زندگی ایشان تجلی داشت، منظور از سیره رفتارهایی است که فرد در طول زندگی خود و در موقعیت های مختلف انجام داده است که شامل گفتار و رفتار و چگونگی گفتار و رفتار می باشد و تربیت هم به معنای مجموعه ای از اعمال عمدی و هدفدار است که بر اساس برنامه ای سنجیده انجام می شود تا شناخت ها، باورها، نگرش ها و رفتارهای مطلوب را در متربیان پرورش دهد.
در سیره تربیتی امام رضا(ع) امور مختلفی برای تربیت انسان ها لحاظ شده است از جمله اینکه امام می فرمایند باید فرد در تعلیم و تربیت روان شناسی مخاطب را لحاظ نماید یعنی باید حالات شادابی و حالت روی برتابیدن و ادبار نفس مخاطب را لحاظ کرده و در این دو حالت نقش مربی بسیار متفاوت می شود و دومین امری که باید مربی لحاظ نماید پاسخ گویی بر اساس نیاز مخاطب و شناسایی سطح اوست یعنی مربی باید با توجه به سطح و نیاز مخاطب به پرورش فکر و اندیشه او مبادرت نماید.
و اکنون های تربیتی در سیره رضوی دارای ویژگی های منحصر به فرد خود می باشند که از جمله آن ها، دارا بودن ایمان، تواضع و فروتنی، عالم به قرآن و احوال زمانه، فقیه بودن و در دسترس بودن است که انشاءا… مربیان و مسئولان تربیتی این ویژگی ها را در خود بپروارنند تا زمینه رشد و تعالی را در متربیان خود نهادینه نمایند.
روش این تحقیق کتابخانه ای است.
کلید واژه: الگوهای تربیتی، سیره رضوی.

مقدمه
از رسالت های مهم و اساسی که خداوند متعال بر عهده پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت عصمت گذاشته است حفظ اساس دین و مبارزه فکری و فرهنگی با انحراف و بدعت هاست، معصومان(ع) همواره برای حفاظت از دین و پیش گیری و پیدایش انحرافات عالم نمایان از دامن پاک اسلام ناب محمدی(ص) می کوشیدند اگر تلاش های دشوار و پیگیر آنان نبود حاکمان زور و زر آئین اسلام و احکام الهی را دستخوش تغییر و تحریف می کردند. امام رضا(ع) درباره فلسفه وجود امام بر این امر تأکید دارد: «یکی از علت های حضور امام آن است که اگر خداوند برای مسلمانان سرپرستی امین و نگهبانی که مراقب ودیعه الهی و حافظ شرع مقدس باشد، تعیین نمی کرد رفته رفته اساس اسلام فرو می ریخت، دین از میان می رفت، سنن و احکام الهی دگرگون می گردید، بدعت گزاران چیزهایی را بر آن می افزودند، افراد بی ایمان مطالبی را از آن می کاستند، آئین الهی را تحریف می کردند، و دین واقعی را بر مسلمانان مشتبه می ساختند، چه آنکه بیشتر مردم از نظر فرهنگی ناقص اند به کمک علمی نیاز دارند، زیرا خود فاقد کمال اند و علاوه بر نارسایی علمی گرفتار اختلاف هوا و تفاوت تمایلات اند اگر خداوند برای دینی که رسول خدا(ص) آورده است حافظ و نگهبانی در جامعه مسلمانان قرار نمی داد مردم فاسد می شدند، شرایع و سنت ها تغییر می کرد، احکام راستین عوض می شد البته در چنین رویدادی مهم و خطرناک موجب فساد و تباهی تمام مسلمانان فراهم می آمد. (شیخ صدوق، 1378 ق، ج 1، ص101) از طرف دیگر چون انسان ها در در زندگی نیازمند به آراسته شدن زیبایی های آداب و محورهای ادب هستند انسان های تربیت یافته خود را ملزم به رعایت آداب می دانند و در مقابل انسان های ناهنجارهماره حرمت شکن بوده و از رعایت ادب و مزین شدن به ادب دوری می گزینند و با توجه به اینکه رعایت و تعهد به ادب و آداب بستگی به مؤدب هر انسانی دارد تا مؤدب تا چه آداب را ملزم نموده باشد بدین خاطر مؤدب انسان های و الا چون انبیا و به ویژه رسول الله صلّی الله علیه و آله خدای سبحان است که وی را به زیباترین ادب و آداب مزین ساخته است، فان الله عزوجلّ أدَّبه فاحسن ادبه «خدای سبحان، رسول الله صلّی الله علیه و آله را زیبا ادب نمود» این مهم در مورد امامان نیز مطرح است آنان نیز مؤدب به ادب الهی و مؤدب آنان نیز خدای سبحان است زیرا امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «إنّا صنایع ربَّنا و النّاسُ بعدُ صنایع لنا» (ما دست پرورده خداییم و مردم دست پرورده ما) از این رو مشاهده می شود امامان به برترین مراحل آداب مزین هستند به ویژه در معاشرت های اجتماعی به ریزترین مقررات حساس خود را ملزم به رعایت می بینند برخی از محورهایی که امامان در تمام عمرشان آن ها را رعایت می کردند قابل توجه و الگوگیری همگان است. از سوی دیگر امامان از اعتقاد راسخ و عمیق نسبت به ذات باری تعالی برخوردارند، و این باور به حق آنها را ملزم به رعایت ادب و اخلاق نموده است و از این روست که آداب و اخلاقی که امامان همام رعایت می نمایند الگوی برای همگان است که در معاشرت های اجتماعی، پیروان اهل بیت باید چنین رفتاری را در پیش گیرند و باید به مرحله ی از خودسازی برسند تا بتوانند خود را ملزم به رعایت آداب و اخلاق دینی نمایند. از این رو، نگارنده با توجه به اینکه سراسر زندگی پیامبر و ائمه علیهم السلام الگو برای تربیت انسان ها می باشد و مقالات متعددی در این زمینه به نگارش درآمده بر آن شده تا با بررسی سیره زندگی عالم آل محمد علی بن موسی الرضا ویژگی الگوی تربیتی را رصد نماید تا با شناسایی ویژگی های تربیتی امام، آن ویژگی ها را در خود و مربیان بپروراند و زمینه پرورش این ویژگی را در انسان های دیگر فراهم آورد.
سیره تربیتی علی بن موسی الرضا
برای دست یافتن به ویژگی الگوی تربیتی در سیره رضوی با توجه به اینکه پیامبر و ائمه علیهم السلام بهترین الگوی تربیتی برای انسان هایی هستند که می خواهند مراتب و درجات کمال و قرب الهی را از طریق رعایت آداب و تربیت اخلاقی به دست آورند لازم است مفهوم واژه های «سیره» و «تربیت» بررسی شود.
برای سیره چندین معنا ذکر شده است. اولین معنایی که برای آن گفته اند «رفتار» است در قاموس المحیط سیر به معنای رفتن است و اسم مصدر آن سیره (رفتار) است. در زبان عربی وقتی گفته می شود: «حُسن السیره» همین معنا یعنی «خوش رفتار» مراد است.
دومین معنایی که در لغت برای آن ذکر شده «سنت» ، «طریقه» است ابن منظور وطریحی می نویسد: السیره: الطریقه.
معنای سوم سیره، هیئت و حالت است، در آیه «سَنُعِیدُها سِیرَتَهَا الاُولَی آنها عصا را به حالت اولش باز می گردانیم. سیره در همین معنا به کار رفته است. (طه، 21) معانی دوم یعنی «راه و روش» (سنت و طریقه) از معانی دیگر عام تر و رایج تر است. سیره در این معنا رفتارهایی است که کسی در طول زندگی خود و در موقعیت های مختلف انجام داده است. از آن جا که رفتارهایی که افراد در طول زندگی و در موقعیت های گوناگون انجام می دهند با هم متفاوت است، سیره های افراد نیز با یکدیگر تفاوت پیدا می کند. سیره به معنای راه و روش (سنت و طریقه) دارای سه جزء است: گفتار، رفتار و چگونگی رفتار و گفتار؛ زیرا رفتار هم شامل عمل و کردار است هم شامل سخن و گفتار. مراد از سیره در این مقاله راه و روش (سیره و طریقه) است.
در کتاب لغوی «تربیت» را از ماده «ربو» و به معنای افزودن و رشد و نمو آورده اند، «تعلیم و تربیت» مجموعه ای از اعمال عمدی هدفدار است که بر اساس برنامه ای سنجیده، انجام می شود تا شناخت ها، باورها، نگرش و. رفتارهای مطلوب را در متربیان پرورش دهد.
بر اساس این تعریف، اولاً مربی منحصر به معلم یا استاد دانشگاه نیست، بلکه هر فردی که بر اساس برنامه ای سنجیده و به عمد انجام دهد تا شناخت ها، باورها، نگرش ها و رفتارهای مطلوب را در دیگران پرورش دهد، مربی خوانده می شود. ثانیاً محیط تربیت محدود به مدرسه و دانشگاه نیست، پس هر محیطی که چنین فرایندی در آن رخ دهد، محیط تربیتی نامیده می شود. ثالثاً ممکن است رفتارهایی از فردی صادر شود و به طور اتفاقی بر دیگری تأثیر بگذارد و برای مثال اعتقاد، نگرش یا رفتار او را تغییر دهد، بی آنکه رفتار کننده چنین قصدی داشته باشد چنین رفتارهایی تربیتی نیستند. (داودی، 1389، ج 3، ص 12-11)
سیره تربیتی رفتارهایی است که در مقام تربیت دیگران انجام می شود هر رفتاری که پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) انجام داده اند تا شناخت، باورها، نگرش و رفتارهای مطلوب را در دیگران پرورش دهند، سیره تربیت آنان را تشکیل می دهد. در یک تقسیم بندی کلی، سیره پیامبر خدا(ص) و اهل بیت(ع) به دو دسته تقسیم می شود: الف) سیره های صادر شده «در مقام تربیت» (سیره های تربیتی)،‌یعنی رفتارها و گفتارهای صادر شده از پیامبر خدا(ص) و اهل بیت(ع) که در مقام تربیت دیگران بوده اند.
ب) سیره های صادر شده «در غیر مقام تربیت» (سیره های غیرتربیتی)، یعنی رفتارها و گفتارهای صادر از پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) که در مقام تربیت دیگران نبوده¬اند. این بدان معنا نیست که چنین سیره هایی که در «غیرمقام تربیت» از معصومان(ع) صادرشده، ارزش و اثری ندارد، انسان بسیاری از رفتارها، گرایش¬ها، آگاهی¬ها را از دیگران کسب می¬کند، بی آنکه دیگری یا حتی خود وی چنین قصدی داشته باشد؛ تأکیدهای بسیاری که در اسلام و سایر فرهنگ ها بر دوستی با افراد نیک شده به همین سبب است. (داودی، 1389، ج3، ص 14-13)
با توجه به اینکه عملکرد و سیره رفتاری امام رضا(ع) نیز شامل این دو سیره می شود به چند مورد از سیره های تربیتی ایشان که می تواند ویژگی الگوی تربیتی در آن نمودار شود اشاره می کنیم:
الف) سیره رفتاری امام رضا(ع)
1- ساده زیستی و عبادت
شیخ صدوق در عیون روایت کرده از حاکم ابوعلی بیهقی از محمد بن یحیی صولی که گفت: حدیث کرد مرا مادر پدرم و نام او غدر بود گفت که مرا با چند کنیز از کوفه خریدند و من خانه زاد بودم در کوفه، پس ما را نزد مأمون آوردند و گویا در خانه او در بهشتی بودیم از راه اکل و اشرب و طیب و زر بسیار، پس مرا او به امام رضا(ع) بخشید و چون به خانه او آمدم آنها را نیافتم و زنی بر ما نگهبان بود که ما در شب بیدار می کرد و به نماز وامی داشت و این از همه بر ما سخت تر بود و پس من آرزو می کردم که از خانه او بیرون آیم تا مرا به جد تو عبدا… بن عباس بخشید و چون به خانه او آمدم گفتی که در بهشت داخل شدم (قمی، 1379، ج2، ص 396)
2- مردم داری
1. حسین بن احمد بیهقی در سال 352 در نیشابور برایم از صولّی ازعون از أبی عباد روایت کرد و گفت: در تابستان فرش حضرت رضا(ع) حصیر و بوریا بود و روی آن می نشست و در زمستان روی ؟؟؟ می نشست و پیراهنی زبر و خشن می پوشید مگر آنکه بخواهد پیش مردم بیاید که در آن وقت لباس سنگین و بهتر دربر می نمود. (شیخ صدوق، 1391، ج2، ص 195)
روزی «سفیان ثوری» حضرت را دید که حمامه ای خز بر تن دارد به او گفت: شایسته تر بود که جامه ای ارزان تر می پوشیدی. حضرت جامه خود را کنار زد و جامه ای دیگر را که از جنس پشم بود، به وی نشان داد، آن گاه فرمود: این برای خوشایند مردم است و دیگری برای خوشایند خدای متعال.
همچنین، هنگامی که یکی از صوفیان، حضرت را برای پوشیدن جامه خز مورد نکوهش قرار داد، امام رضا(ع) در پاسخ فرمود: بگو، چه کسی زینتی را که خداوند برای بندگانش آشکار فرموده، و خوراک و روزی پاکیزه را حرام شمرده است.
همانا یوسف صدیق(ع) جامه دیبای بافته شده از طلا می پوشید و بر تخت فرعون می نشست. آنچه از امام انتظار می رود، عدالت و دادگری است و این که سخن راست بگوید و هنگام قضاوت عادل باشد و به وعده اش وفا نماید. (مقرم، 1370، ص 48-47)
3- صدقه پنهانی
حضرت رضا(ع)، صدقه پنهان بسیار می داد و گفت از حضرت رسول خدا(ص)، حدیثی شنیده ام که فرموده اند:
«التستر بالصدقه یعدل سبعین حسنه و هو مغفور له و المذیع بها مخذول» (پنهان داشتن صدقه برابر است با هفتاد حسنه و صاحب آن، آمرزیده است و هر کس آن را آشکار کند، خوار شده می باشد)
یکی از شیعیان که در طول سفر، سرمایه اش را از کف داده بود، از حضرت درخواست کمک کرد، به نحوی که بتواند به شهرش برسد و آنگاه آن مبلغ را صدقه بدهد. حضرت، پس از شنیدن درخواست آن مرد وارد اتاقی شد و مبلغ دویست دینار را از پشت در به وی عطا فرمود و عرضه داشت که بیرون برو تا مرا نبینی. یکی از کسانی که حاضر بود، سبب این اختفاء حضرت را جویا شد، پاسخ فرمود: که اکنون این مرد به علت تقاضا و درخواست (خود) شرمنده است (بنابراین شایسته نیست که با دیدن من بیش از این شرمنده شود). (شهر آشوب، ج2، ص 412)
امام رضا(ع) آنچه را که در خراسان داشت بین فقرا و بیچارگان تقسیم کرد. فضل بن سهل او را سرزنش کرد و گفت: در واقع این یک نوع تلف کردن است. امام قاطعانه به او پاسخ داد: بلکه این یک فایده است. چیزی را که اجر و پاداشی به دنبال دارد زیان ندان.
انفاق تمام مایملک امام بر فقرا و محرومین و نجات دادن آنها از فقر و فلاکت زیان نبود. درواقع زیان آن چیزی بود که حکام عباسی و اموی و برادرانشان از اموال هنگفتی که در اختبار داشتند خرج شهوات و شبهای سرخ می کردند و هیچ چیز به فقرای مسلمین نمی دادند. (شریف قریشی، 1382، ج2، ص 525)

موضوعات: مقالات
[یکشنبه 1395-05-24] [ 06:50:00 ق.ظ ]