پژوهش مدرسه علمیه عصمتیه سمنان


 
  زنان در عاشورا ...

 زنان در قیام امام حسین علیه السلام


ابتدای مشارکت سیاسی زنان در حماسه قیام حسینی را در عملکرد طوعه می یابیم.

پس از ورود ابن زیاد به کوفه و ایجاد رعب و وحشت شدید، چندین هزار کوفی بیعت کننده با مسلم بن عقیل، ترس از مخلوق را بر خوف از خالق  قهّار ترجیح دادند و مردان نامرد همگی او را تنها گذاردند. در این آزمایش عظیم، تنها یک زن است که ولایت را پاس داشته و در حمایت از امام علیه السلام ، مردانه و بدون هراس از دشمن قهّار، نماینده او را در خانه خویش پناه می دهد.

طوعه که شاگرد مکتب آسیه است، عمری را در خدمت اشعث بن قیسِ منافق گذرانده است. این زن کنیز آن کسی است که ضربه های بسیاری را به علی علیه السلام و شیعیان او وارد ساخت. دخترش جعده قاتل امام حسن علیه السلام و پسرش محمد بن اشعث از فرماندهان لشکر ابن زیاد در جنگ با امام حسین علیه السلام است. علاوه بر آن، فرزند طوعه، بلال نیز از نامردان پیوسته به ابن زیاد می باشد که نهایتا محل اختفای مسلم را به مأمورین ابن زیاد نشان می دهد. طوعه پس از یورش مأموران، به حمایت از مسلم می پردازد، آنگاه که مأموران از پشت سر به مسلم حمله می کنند مسلم را باخبر می سازد تا مراقب پشت سر باشد و در هنگام تشنگی شدید نماینده امام، به او آب می رساند و سیرابش می سازد.(26)

از تلاش سیاسی دیگر زنان شیعه می توان از ماریه دختر سعید در بصره نام برد که خانه اش را محل اجتماع شیعیان مخالف یزید قرار داده بود و از این محفل است که چند تن عازم کربلا می شوند تا امام حسین علیه السلام را در قیام خود یاری نمایند. (27)

پس از آن حضور پر افتخار زنان را در کنار خاندان امام علیه السلام می یابیم، که در تاریخ ضبط گردیده است. آنگاه که امام حسین علیه السلام به  اصحاب خود اذن ترخیص داده فرمودند: «هرکس، عیال با خود همراه دارد همین امشب او را به مأمنی برساند فردا مردان ما کشته می شوند و عیال من به اسیری می روند» صدای ناله همسر علی بن مظهر از درون خیمه بلند شد که: «یا بن الزهراء السنا قابلاً للخدمة بناتک و اخواتک؟» ای پسر زهرا علیهاالسلام آیا ما قابلیت خدمت به خواهران و دخترانت را نداریم؟ کلام پر از صفای این زن سبب شد تا حضرت اجازه دهند زنان نیز با انتخاب  خویش شریک غم خاندان آن حضرت گردند. این بانوان هر چه در توان داشتند برای یاری امام علیه السلام در این حماسه عظیم کوشیدند. گاه چون دیلم همسر زهیر و قمر همسر عبداللّه بن عمیر کلبی و … مردان خویش را تشویق به شرکت در قیام امام علیه السلام نمودند و گاه تسلی- بخش خاندان امام علیه السلام گشتند پس از این قیام نیز جهت جاوید نمودن یاد این حماسه، نقش مؤثری را ایفا کردند.ا

دامه…زنان دین گستر در تاریخ اسلام

 

 

موضوعات: مقالات
[جمعه 1397-06-23] [ 03:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مذمت کم فروشی در قرآن ...

? مذمت کم فروشی در قرآن کریم 

 

 

⭕️ در قرآن مجيد به طور صريح و مكرربه كم فروشي اشاره شده و به شدت تقبيح گرديده است و بالاتر از آن قرآن كريم كم‌فروشي را موجب ويران شدن شهر و نابود شدن قوم آن معرفي كرده است .

و در سوره هایی از 114 سوره قرآن كم فروشي مورد مذمت قرار گرفته است

 

1⃣ سوره مطففين كه اين سوره مباركه كه به نام كم فروشان نام گذاری شده است :

وای به حال كم فروشان آنان كه وقتي چيزي را با پيمانه يا وزن از مردم تحويل مي گيرند كاملاً حق خود را استيفاء مي كنند ولي وقتي چيزي را تحويل مردم مي دهند در پيمانه و وزن كمتر مي دهند. آيا آنها عقيده ندارند كه بعد از مرگ زنده خواهند شدو به روز بزرگ رستاخيز ايمان ندارند. روزي كه تمام مردم در پيشگاه خداوند براي تعيين سرنوشت خود مي ايستند .

 

2⃣ سوره اسراء : واوفوا الكيل اذا كلتم و زنوا بالقسطاس المستقيم . ذلك خير و احسن تأويلاً .

جنس را با پيمانه كامل و وزن درست تحويل بدهيد. كه اين كار خوب مي باشد و عاقبت بهتري براي شما دربردارد. در اين سوره مباركه كه قبل از اشاره به موضوع پيمانه و وزن صحيح به زنا و قتل نفس و تعدي به مال يتيمان اشاره شده است و كم فروشي در رديف اين گناهها قرار گرفته است.

 

3⃣ سوره الرحمن : والسماء رفعها و وضع الميزان . الا تطغوافي الميزان . واقيموا الوزن بالقسط ولاتخسروا الميزان .

آسمان را خداوند برافراشت و ميزان عدل را برقرار كرد. تا در آنچه وزن مي كنند تجاوز و تعدي روا نداريد و هرگاه چيزي را وزن مي كنيد عدالت و صحت ترازو را رعايت كنيد و آنچه را وزن مي كنيد كم ندهيد

 

4⃣ سوره انعام : واوفوا الكيل و الميزان بالقسط ( پيمانه را تمام و وزن را درست و عادلانه تحويل بدهيد ) در اين سوره مباركه خداوند متعال آنچه را بر بندگان خود حرام كرده است برمي شمرد : خودداري از شرك ، و احسان به والدين ، و خودداري از كشتن اولاد خود از ترس فقر و تنگدستي ، و خودداري از فحشاء ظاهر و باطن ، و قتل نفس ، وخودداري از تجاوز و دست درازي به مال يتيم، و در آخر صحت پيمانه و وزن و خودداري از كم فروشي است.

 

5⃣ سوره اعراف: كه در اين سوره شريفه خداوند خطاب به قوم شعيب اهالي شهر مدين مي فرمايد : پيمانه و وزن را تمام و كمال تحويل بدهيد و در مال مردم نقصان روا مداريد و در پهنه زمين پس از آنكه صلاح و اصلاح برقرار شد فساد را منتشر نكنيد و اين امر براي شما بهتر است اگر ايمان داشته باشيد.

 

? @ofogh_howzah 

موضوعات: مقالات
[یکشنبه 1397-06-18] [ 04:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش مادر در تربیت کودک ...

 

نقش مادر در تربيت كودك (اهميت تعليم و تربيت در اسلام)
  

اهميت تعليم و تربيت در اسلام

تعليم و تربيت نقش شگفت‌انگيزي در زندگي انسان دارد. شكوفايي استعدادها و ارزش‌هاي والا مبتني بر تعليم و تربيت است و انسان شدن انسان و وصولش به كمال نهايي همه مرهون تعليم و تربيت صحيح است.

انسان نه تنها تربيت‌پذير است بلكه تنها مخلوقي است كه به تعليم و تربيت نيازمند است و اگر اين فرصت را از دست دهد، چيز ارزنده‌اي را براي هميشه از دست خواهد داد.

تعليم و تربيت مي‌تواند به رشد و ارتقاي جسمي و روحاني انسان ياري كند و نيازهاي فردي و اجتماعي، اقتصادي و… انسان را تأمين كند. به عبارتي تمام امور زندگي بشر با امر تعليم و تربيت ارتباط دارد. از نظر اسلام كسي كه از تعليم و تربيت بي‌بهره است هم‌چون كسي است كه در بيابان خشكي سرگردان و متحيّر است و نمي‌داند از كدام راه برود تا به سر منزل مقصود برسد.

خداوند در قرآن كريم فرموده است:

«هُوَ الَّذي بَعَثَ  فِي الاُمِّيّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ…» (جمعه،2/62) پيامبران براي تزكيه و تعليم بشر برانگيخته شده‌اند كه آيات خدا و كتاب و حكمت را به آنان تعليم دهند.[1]

در تعاليم اسلامي عالي‌ترين نوع توجه در مورد كودك سفارش شده است. هم‌چنين مجاهدت و تلاش پدر و مادر و مربيان در راه تربيت و حسن ادارة زندگي و ايجاد رفاه و آسايش و تأمين نيازهاي فرزندان توصيه شده است. يكي از حقوق فرزند بر پدر و مادر اهتمام در تربيت است.

حضرت علي(ع) مي‌فرمايند: «بهترين ميراث از پدران براي فرزندان، ادب و تربيت نيكو است.»[2]

رسالت مادر در امر تربيت

با متولد شدن فرزند و پاگذاشتن او در محيط خانواده رسالت تربيتي پدر و مادر دربارة فرزند به طور عيني و با جديت شروع مي‌شود و به خصوص نقش مادر بسيار نمايان است. مادر اولين مربي كودك و مؤثرترين فرد بر كودك در تمامي مراحل رشد است. اين تأثيرات، در واقع قبل از تولد و حتي از زمان انعقاد نطفه وجود دارد.

چرا كه هرگونه خلق و خوي مادر و حالت هاي روحي او در شكل‌گيری شخصيت جنين مؤثر است.

امام خميني(ره) مي‌فرمايند: «اول مدرسه‌اي كه بچه دارد، دامن مادر است. مادر خوب، بچة خوب تربيت مي‌كند و خداي نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بيرون مي‌آيد و چون بچه‌ها آن علاقه‌اي كه به مادر دارند به هيچ كس ندارند و در دامن مادر كه هستند تمام چيزهايي كه دارند و آرزوهايي كه دارند خلاصه مي‌شود در پدر و مادر، همه چيز را در مادر مي‌بينند. حرف مادر، خُلق مادر، عمل مادر در بچه‌ها اثر دارد… .[3]

 

مقام والاي مادر

كلمة «اُمّ» به معناي ريشه و سرچشمه است. به علت اين‌كه كودك حداقل شش ماه و حداكثر نه ماه در رحم زن است و در اين مدت تمام نيازهاي جسمي و روحي او از مايه‌هاي وجود زن تأمين مي‌شود از وجود مادر نسبت به كودك تعبير به «ام» شده است.

كودك انعكاسي از واقعيت جسمي و روحي و ميوه‌اي از آن شجرة مباركه است.[4]

مادري، فضيلتي ملكوتي ناشي از عالم قدس است كه در وجود انسان خاكي تجلي مي‌كند و در آن صراحت و صداقت، مهر و صفا، عدل و تقوي به عالي‌ترين وجه خود عيان مي‌شود و جامعه را به سمت كمال سوق مي‌دهد.

 

ضرورت تربيت زن براي مادري

يك زن با طبيعتي (جسمي و روحي) كاملاً سازگار با نقش مادري و همسري آفريده شده است و به طور بالقوه زمينة پذيرفتن اين نقش را دارد. پس بايد براي ايفاي رسالت و وظيفة خود در قبال همسر، فرزند و جامعه خود را مهيا كند و با تزكيه و تقويت روح و فكر خود، آگاهي‌ها و معارف لازمه را كسب كند تا به نحو احسن قواي دروني و فطري خود را در اين عرصه شكوفا نمايد. هر زني شايسته است هنر و فن مادري را بياموزد تا قادر باشد فرزنداني برومند و شايسته پرورش دهد. از مادر جاهل نمي‌توان انتظار پرورش نسلي دانا داشت.[5]

به طور خلاصه، جامعه‌اي كه مي‌خواهد افرادي سالم و انديشمند داشته باشد، نيازمند مادرانی تربيت شده است. مادراني كه مطلع، آگاه و آشنا به مسائل و مشكلات زمان خويش باشند.

 

جنبه هاي مختلف آگاهي براي مادر

1ـ در جنبة ديني: ايمان و اعتقاد مادر، كارساز است. ايماني كه زيربنايي و متكي به آگاهي‌هاي اصولي باشد. مادر بايد در امور ديني مطلع باشد و به اصول اعتقادي و مسائل اساسي دين و مسائل حقوقي و اجتماعي آگاه باشد.

2ـ در جنبة علمي: لازم نيست مادر حتماً زن عالمه و مخترع و داراي تحصيلات عالي باشد. ولي دانشی محدود براي مادر لازم است تا جلوي برخي از غفلت‌ها را بگيرد؛ از اتلاف سرمايه‌هاي ملي جلوگيري نمايد، خانواده را از نعمت سلامت بهره مند كند و لايق رهبري كودك باشد.

3ـ در جنبة اخلاقي: بخش اعظم پايه‌گذاري اخلاق كودك توسط مادر است. اگر مادر اصول و مباني اخلاق اسلامي را نداند چگونه مي‌تواند فرزنداني نيك سيرت بپروراند؟

4ـ در جنبة تربيت: زن قبل از ازدواج بايد صلاحيت تربيت و بچه‌داري را كسب كند.

اين اشتباه است كه فكر كند مادر شدن نیازي به تجربه و تمرين ندارد، او نيازمند است راه‌هاي تربيتي را بياموزد و با روش‌ها و برنامه‌هاي سازندة تربيتي و به ويژه تربيت اسلامي آشنا شود.

5ـ در جنبة آداب و رسوم: مادر بايد علوم اجتماعي و آداب معاشرت بداند. طرز برخوردها، طرز سلوك با ديگران را به درستي فرا گيرد و آن را به كودك منتقل كند.

6ـ در جنبة اطلاعات بهداشتي: مادر بايد به اصول و قواعد بهداشتي و مراقبت از کودک آشنا باشد. عدم آگاهي مادر در اين زمينه صدمات جبران ناپذيري را در پي دارد.

به لحاظ اين‌كه يك معني تربيت، پرورش و رشد دادن است و ماه‌هاي اوليه و حتي سال‌هاي نخستين زندگي مهم ترين مرحله از رشد كودك است، او احتياج به مراقبت‌ها و حمايت هاي بيشتري دارد كه وظيفة مادر را سنگين‌تر مي كند.

7ـ تدبير منزل: مادر لازم است تدبير منزل بداند، زيرا سلامت رواني كودك تا حدود زيادي مربوط به نظاماتي مي‌شود كه بر خانه حاكم است. نظم و ترتيب خانه، نظافت آن، راه و رسم خانه‌داري در ايجاد محيط امن در زندگي كودك مؤثر است.

8 ـ در جنبه‌هاي ديگر: ‌لازم است زن با علوم مختلف (فيزيك، رياضي و…) در حد نياز آشنا باشد.6

و حتی مقداری كار فني بداند به خصوص در دنياي صنعتي امروز كه يك زن با وسايل الكتريكي و مکانیکی بيشتر در تماس است.

زن موفق همگام با پيشرفت تكنولوژي قدم برمي‌دارد و دانش خود را در اين زمينه تكميل مي‌كند تا به طور مثال با استفاده از اينترنت و شبكه‌هاي مختلف جهاني اطلاعات متنوع‌تري در مسائل تربيتي به دست آورد.

  

 

                                                         

موضوعات: مقالات
[جمعه 1397-05-12] [ 04:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش زن در تربیت و تحکیم خانواده ...
نقش زن در تربیت و تحکیم خانواده

نقش مادر در تحکیم روابط خانواده

 

جامعه انسانی، نیازمند علل و عواملی است تا گرایش و صفای باطن افراد آن تأمین شود و صرف قوانین و مقررات سیاسی، نظامی، اقتصادی و … برای این کار، کافی نیست و از طرف دیگر، جوامع کوچک خانوادگی، جامعه بزرگ بشری را می‏سازند، یعنی اعضای خانواده‏های متعدد، عامل تحقق مجتمع رسمی خواهند بود و مادامی که سبب رأفت و گرایش، در بین اعضای خانواده پدید نیاید، به هنگام تشکیل یک مجتمع رسمی، هرگز بین آحاد آن، صفای ضمیر، روح تعاون و پیوند دوستی برقرار نخواهد شد
مهمترین عاملی که بین افراد خانواده، رأفت، گذشت و ایثار را زنده می‏کند، تجلی روح مادر، در کانون خانواده است، زیرا پدر، گرچه به عنوان «الرجال قوامون علی النساء» عهده‏دار کارهای اداری و اجرایی جامعه کوچک، یعنی خانواده است، لیکن اساس خانواده که بر مهر، وفا و پیوند، پی‏ریزی شده است، به عهده مادر است، زیرا مادر مبدأ پیدایش و پرورش فرزندانی است که هر کدام به دیگری وابسته‏اند و افرادی که از یک زن متولد می‏شوند، همانند میوه‏های یک درخت نیستند که روح ایثار انسانی در سطح گیاه، ظهور نکند یا مانند بچه‏های یک حیوان ماده نخواهند بود که فاقد تعاون انسانی بوده و پیوند خاص بشری در آنها جلوه نکند، بلکه فرزندان متولد شده از یک زن خواه بدون فاصله و خواه با فاصله نسبت به یکدیگر رؤوف و مهربان بوده و پیوند فطری خود را در پرتو تعالیم دینی شکوفا می‏نمایند، و در مکتب دین، حفظ این پیوند و فراموش نکردن آن از واجبهای مهم به شمار آمده است. اگر کسی این پیوند فطری و دینی را قطع نماید، از رحمت ویژه الهی، محروم خواهد شد، زیرا صله رحم از چیزهایی است که خداوند به آن امر فرموده و در باره «قاطعان» چیزی که باید «وصل» شود، جریان لعن و نفرین الهی مطرح شده است:

«الّذین یَنْقُضُونَ عهدَاللّه‏ مِنْ بَعْدِ میثاقِه و یقطعون ما اَمَرَاللّه‏ُ بِهِ اَنْ یُوصَل و یُفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون»

«والذین ینقضون عهداللّه‏ من بعد میثاقه و یطعون ما امراللّه‏ به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنةُ و لهم سوء الدار»

شاید، سر آنکه در دو آیه شریفه مزبور، افساد در زمین، در کنار «قطع چیزی که «وصل» آن لازم است ذکر شده این باشد که افراد تربیت شده خانواده‏های اصیل دینی که قانون صله رحم و حفظ پیوند اعضا را ادارک کرده و عمل نموده‏اند، وقتی وارد اجتماع رسمی شدند، دست به افساد در زمین نمی‏زنند، زیرا با روح پیوند و ایثار، گام به جامعه نهاده‏اند، ولی کسانی که از خانواده‏های غیر دینی برخاستند، چون اصل پیوند فطریِ بین اعضا را در اثر رعایت نکردن قانون صله رحم و ایثار و تعاون و … فراموش کرده‏اند، با ورودشان به جامعه رسمی، پدیده‏های توحش و تندخویی نیز ظهور خواهد کرد. خلاصه، آنکه قانون صله رحم، اصل مهمی است که جامعه کوچک را درست تربیت کرده و زمینه شکوفایی جوامع بزرگ را فراهم می‏نماید. صله رحم، اصل حاکم بر خویشاوندان و محارم و وابستگان خانوادگی است و منشأ تمام این خویشاوندیها و وابستگیها همانا پیدایش کلیه اعضا از یک رحم می‏باشد و آن رحم که مبدأ ایجاد اعضای به هم پیوسته است جزء زن بوده، در حقیقت، مقام والای زن است که پایه‏گذار قانون ارحام، صله رحم، محرومیت و نظایر آن است.

نتیجه آنکه زن، نقش اصلی خانواده و خویشی را به عهده دارد، گرچه مرد مسؤول کارهای اجرایی و تأمین هزینه‏های زندگی و مانند آن است. از این رهگذر، قرآن کریم ضمن توصیه به انسان در گرامی داشتن پدر و مادر، زحمات مادر ـ زایمان و شیردادن ـ را که منشأ اصلی آنها رحم است، یادآور می‏شود:

«و وصَّینا الانسان بوالدیه احساناً حَمَلَتْه امُّه کرها و وضعته کرها و حَمْلُه و فِصالُهُ ثلثون شهرا …»

«حملته امه وهنا علی وهنٍ و فصاله فی عامین …»

حضرت امام زین العابدین(ع) نیز در رساله حقوق، لزوم رعایت حقوق ارحام را به مقدار پیوستگی و قرابت نسبت به رَحِم، بیان فرمود و اولین حق را در نظام خانوادگی به مادر داده، آن گاه از حق پدر سخن به میان آورده، چنین فرموده است:

«… و حُقوقُ رَحِمِکَ کثیرةُ متصلة بقدر اتصال الرحم فی القرابة فَاَوْجَبُها علیک حَقُّ امِّکَ ثم حقَ ولدک ثم حق اخیک ثم الاقرب فالاقرب»

باید توجه داشت که نقش زن، نه تنها ایجاد رابطه خویشی بین اعضای نَسَبی یک خانواده است، بلکه سهم آن در ایجاد پیوند رَحمی بین وابستگان سَببی نیز قابل انکار نیست، زیرا در اسلام، وابستگان سببی همانند پیوستگان نَسَبی از پیوند خاصی برخوردارند و قانون دامادی، مقررات فراوانی را به همراه دارد، چنان که از خطبه رسول اکرم(ص) در مراسم عقد زناشویی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(ع) چنین استفاده می‏شود که مصاهره و دامادی، ملحق به نسب بوده و عروس و داماد به منزله فرزندان دو خانواده، محسوب می‏شوند و اعضای دو خانواده، بخصوص پدران و مادران، به منزله افراد یک خانواده به حساب خواهند آمد.

این قانون که از خطبه رسول اکرم(ص) و نیز از خطبه عقد زناشویی حضرت جواد(ع) توسط حضرت رضا(ع)استفاده شد از آیه «هو الّذی خَلَقَ من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا» استنباط می‏شود. از اینجا می‏توان به یک مطلب مهم، یعنی روشن شدن نقش زن در ایجاد ارتباط بین مرد ـ به عنوان پدر ـ و بین افرادی که در آینده متولد می‏شوند ـ به عنوان فرزندان ـ پرداخت؛ بدین بیان که زن، ابتدا مرد را جذب کرده، رأفت و عطوفت در او می‏دمد و او را آرام می‏کند. سپس به کمک همان عنصر آرام، رؤوف و مطمئن، خانواده آرام و خویشان مهربان را تشکیل می‏دهد. اگر این مسأله، روشن و برای اثبات آن، دلیل ارائه شود، آن‏گاه معلوم خواهد شد که اصالت خانواده به عهده زن است و پایه اصلی تأسیس حوزه خویشاوندی و تشکیل حکومت مهر و رأفت، همانا زن خواهد بود؛ چرا که او:
اول ـ مرد اجنبی را خویشاوند می‏سازد.

دوم ـ با تکثیر نسل، دو خانواده را در اثر دامادی به هم مرتبط می‏نماید.

سوم ـ در اثر شیردادن، افراد بیگانه را محرم نموده و پیوند رضاعی را چون پیوند دامادی به رابطه خویشاوندی، نزدیک می‏نماید.

اثر حضرت آیت ‏اللّه‏ جوادی آملی

گردآوری:گروه خانواده خوشبخت سايت تبيان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/healthy_safe_life.html

 

موضوعات: مقالات, سیاسی-اجتماعی
 [ 03:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حیات برزخی در قرآن ...

چرایی حیات برزخی در قرآن

روح انسان بعد از مرگ به عالمی به نام برزخ می‌رود. عالم برزخ را «عالم مثال» يا «عالم خيال» نيز می‌گويند. در عالم برزخ، ماده نيست بلکه صورت محض است.

تاریخ : دوشنبه 1397/01/27

 

صورت مثالی ما در خواب حرکت می‌کند و اعمالی را انجام می‌دهد، بدون اين که بدن حرکتی کند. اين صورت مثالی چيزی در کنار بدن و در کنار روح نيست، بلکه بدن و صورت مثالی و روح، با يکديگر، اتحاد دارند و در واقع سه مرحله از واقعيت انسان هستند.
انسان در موقع خوابيدن، علاقه‌اش از بدن کم می‌شود. مرگ هم که برادر خواب است به معنای قطع علاقه روح از بدن است، بنابراين طبق استدلال اتعقلانی و نيز آيات و روايات صريح و فراوان، روح پس از مرگ زنده است و به نعمت‌ها يا عذاب‌های الهی مشغول می شود.
عالم برزخ مابین دنیا و آخرت است
حجتالاسلام قهرمان احمدی، امام جمعه هریس در گفت‌‌وگو با ایکنا اظهار کرد: عالم برزخ حائل بین دو شئ یعنى مابین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا روز بعثت است پس كسى كه مى میرد داخل برزخ مى شود كه واسطه و حائل بین دنیا و آخرت است و از دیدگاه اسلام، مرگ نابودی انسان نیست، بلکه سفری از جهان طبیعت به عالمی دیگر است.
وی با استناد به آیه ۷ سوره ابراهیم خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: خداوند كسانى را كه ایمان آوردند به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان استوار مى دارد هم در این جهان و هم سراى دیگر(در عالم برزخ و سراى آخرت)

حجت‌الاسلام احمدی ادامه داد: خداوند، پس از مرگ مؤمنان، ارواح آنان را در بدنی ـ همانند بدن دنیوی آنان ـ قرار می‏ دهد؛ به‏ گونه ‏ای که سایر مردگانی که در دنیا با او آشنا بوده‌اند، در برزخ نیز او را باز می‏ شناسند. مؤمنان در برزخ، با بدن خود، از تمتّعاتی هم‏چون خوردن و آشامیدن برخودارند. 
امام جمعه شهرستان هریس یادآور شد: در برزخ به شیعیانی که پیش از آموختن کامل قرآن بمیرند، قرآن آموخته می‏ شود تا بر درجات آنان در بهشت افزوده شود.
وی با اشاره فرموده سیدالساجدین امام زین العابدین(ع) افزود: امام زین العابدین(ع) می فرمایند: آن برزخ همان گور است و آنان در گور، زندگى تنگ و سختى دارند . به خدا سوگند كه گور، يا باغى از باغهاى بهشت است، و يا گودالى از گودالهاى دوزخ.
حجت‌الاسلام احمدی از پرسش سئوال پس از مرگ گفت و تاکید کرد: پس از مرگ، انسان‏ها مورد سئوال قرار می‏ گیرند و از آنان درباره اعتقادشان مانند توحید، نبوت و ولایت سؤال می‏‌شود. مؤمنانی که به‏ خوبی از عهده پاسخ بر می ‏آیند، مشمول رحمت الهی می ‏شوند و کسانی که از پاسخ درست در می مانند، دچار عذاب می‏ شوند. از برخی روایات بر می ‏آید که این سؤال که به سئوال قبر معروف است به مؤمنان خالص و کافران محض اختصاص دارد و حسابرسی کسانی که در میان این دو گروه قرار دارند، به قیامت موکول می‏ شود.
درجه حیات، بعد از مردن از پیش از مردن کامل تر و بالاتر است
حجت‌الاسلام مهدی منصوری، امام جمعه شربیان در گفت‌ و گو با ایکنا اظهار کرد: درجه حیات، بعد از مردن از پیش از مردن کامل تر و بالاتر است. همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعیفی برخوردار است، حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کامل تر می شود، همچنین حالت حیات انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی درجه‌ای ضعیف‌تر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کامل تر می گردد و اهل برزخ، از ثواب اعمال نیک بازماندگانشان بهره‏ مند می ‏شوند.
وی با استناد به آیه ۳ سوره فرقان خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: او خدایى است كه آب دو دریا را بهم آمیخت دو دریایى كه آب یكى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند.
 حجت‌الاسلام منصوری ادامه داد: تأسیس مؤسسات خیریه که سودش برای خلق خدا جریان دارد و باقی می ماند و یا صدقات غیر جاریه که یک عمل زودگذر است، اگر به این قصد صورت گیرد که اجر و پاداشش برای پدر و یا مادر و یا دوست و یا معلم و یا هر کس دیگر که از دنیا رفته، بوده باشد، مانند هدیه ای برای رفتگان محسوب می شود و موجب سرور و شادمانی آنها می شود و همچنین است دعا و طلب مغفرت و حج و طواف و زیارت به نیابت از آنها. ممکن است فرزندانی در زمان حیات پدر و مادر خدای ناخواسته آنها را ناراضی کرده باشند ولی بعد از درگذشت آنها طوری عمل کنند که رضایت آنها را به دست آورند، همچنانکه عکس آن نیز ممکن است.
امام جمعه شربیان با اشاره به فرموده امام جعفرصادق(ع) افزود: امام جعفرصادق(ع)می فرمایند: برزخ، ميانه دو چيز است؛ پاداش و كيفرى است كه در فاصله ميان دنيا و آخرت به انسان مى رسد.


منبع :خبرگزاری بین المللی قرآن

 

 

موضوعات: مقالات, شبهات
[چهارشنبه 1397-04-27] [ 07:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا در قرآن آیه اى وجود دارد که غنا را حرام بداند؟ ...

پرسش : 

آیا در قرآن آیه اى وجود دارد که غنا را حرام بداند؟
 

پاسخ : 

دین اسلام، مجموعه اى از اعتقادات و دستورالعمل هاى فردى و اجتماعى اعم از اخلاقى و فقهى است که به عنوان اساسى ترین و مطمئن ترین منبع و در کنار آن، سنت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)  و معصومین (علیهم  السلام)   مى باشد که مشتمل بر احادیث، رفتارها و حتى تقریر آنان است و عقل سلیم بشرى نیز از منابع فقه و حقوق اسلامى است. از این رو براى دستیابى به تفسیر و شرح هر موضوعى از نگاه دین، بایستى در همه آن منابع، آن را مورد بررسى قرارداد و تنها اکتفا به قرآن کافى نیست. در این کتاب مقدس تصریحى نسبت به غنا نشده است؛ ولى با توجه به احادیثى که در ذیل برخى آیات آمده، حرمت غنا به خوبى استفاده مى شود.

1. «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یتَّخِذَها هُزُواً أُولئِک لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ»[1]؛ «و برخى از مردم سخنان بیهوده را مى خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند ؛ براى آنان عذابى خوارکننده است».
«لهو الحدیث» به هر گونه سخن با آهنگ سرگرم کننده و غفلت زا ـ که انسان را به بیهودگى یا گمراهى مى کشاند ـ گفته مى شود. روایات متعددى آن را به غنا تفسیر کرده و آن را از مصادیق «لهو الحدیث» مى شمارد[2].

2. «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»[3]؛ «و از بت هاى پلید اجتناب کنید و از سخن باطل بپرهیزید».
«قول الزور» به گفتار باطل و بى واقعیت گفته مى شود و در روایات مختلفى، غنا از مصادیق «قول الزور» بر شمرده شده است[4].

3. «وَ الَّذِینَ لا یشْهَدُونَ الزُّورَ»[5]؛ «و کسانى که شهادت به باطل نمى دهند [و در مجالس باطل شرکت نمى کنند]».
در بخشى از این سوره، به ویژگى هاى خوب بندگان خاص الهى اشاره گشته و در این آیه مشخصه یاد شده از صفات نیک آنان دانسته شده است. روایات متعددى در ذیل آیه آمده و واژه «الزور» را به غنا تفسیر کرده است[6].

4. «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»[7]؛ «و آنها (مؤمنان) که از لغو و بیهودگى روى گردانند».

5. «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ»[8]؛ «و [مؤمنان] هرگاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روى بر مى گردانند».

در تفسیر قمى در ذیل این دو آیه از امام معصوم (علیه السلام)  آمده که مقصود از «اللغو»، غنا است[9]. تردیدى نیست که اگر این احادیث نبود، حرمت غنا از ظاهر آیات استنباط نمى شد! اهل بیت (علیهم  السلام)   با علم و دانش نشأت گرفته از غیب و با توسعه در معناى این واژه ها، غنا را از مصادیق آن دانسته اند؛ وگرنه فهم بشر از ظاهر آیات تجاوز نکرده و حرمت غنا را به طور مستقل از آیات درک و استنباط نمى کند.
گفتنى است؛ روایاتى که در ذیل آیات پیشین آمده، همگى غنا را به عنوان مصداق و از نمونه هاى بارز برشمرده است، نه اینکه تنها به غنا تفسیر شده و در آن منحصر گردد.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. لقمان 31، آیه 6.
[2]. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به.
[3]. حج 22، آیه 30.
[4]. همان.
[5]. فرقان 25، آیه 72.
[6]. همان.
[7]. مؤمنون 23، آیه 3.
[8]. قصص 28، آیه 55.
[9]. تفسیر القمى، ج 2، ذیل آیات.

 منبع: احکام موسیقى (به ضمیمه رقص و قمار)، مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام، مؤلف: سید مجتبى حسینى؛ قم: نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1385.

موضوعات: مقالات, شبهات, نکات
 [ 06:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  زندگی نامه حضرت معصومه سلام الله علیها ...
زندگی نامه حضرت معصومه سلام الله علیها

 

وفات حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)

فاطمه معصومه (س) كيست ؟

نام شريف آن بزرگوار فاطمه و القاب ايشان ” معصومه” ، ” كريمه اهل بيت” ، ” ستّي” ، و ” فاطمه كبري” است.پدرش حضرت موسي بن جعفر (ع) و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا (ع) است.(1)

 

از ولادت تا هجرت حضرت معصومه :

آن حضرت اوّل ذي القعده سال 173هـ . ق در مدينه منوّره به دنيا آمد. و در سنّ28 سالگي در روز دهم(2)يا دوازدهم (3)ربيع الثاني سال 201هـ . ق در شهر قم از دنيا رفت.

 

سفر مقدّس به شهر مقدّس :

در سال 201 هـ . ق ، يك سال پس از سفر تبعيد گونه حضرت رضا (ع) به شهر ” مرو” حضرت فاطمه معصومه (س) همراه عدّه اي از برادران خود براي ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهي ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند، ولي در آنجا عده اي از مخالفين اهل بيت با مأموران حكومتي همراهي نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند كه عدّه اي از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند.(4)حضرت در حالي كه از غم و حزن بسيار مريضه بود با احساس نا امني در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد ، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود:” شهر قم مركز شيعيان ما مي باشد” ؛ (5)سپس حضرت به طرف قم حركت نمود.

 

بزرگان قم وقتي از اين خبر مسرّت بخش مطّلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالي كه ” موسي بن الخزرج ” بزرگ خاندان ” اشعري” زمام شتر آن مكرّمه را به دوش مي كشيد ؛ ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدّس شد و در منزل شخصي ” موسي بن خزرج ” اجلال نزول فرمود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدّت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاي عمر پر بركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهي به پايان رساند.

 

غروب مهتاب در شهر ستارگان :

سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ، از اجلال نزول كوكب ولايت و توفيق زيارت بانويي از تبار فاطمه اطهر ، با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت ، مبدّل به دنيايي از حزن و اندوه شد ، و اين غروب غم انگيز عاشقان امامت و ولايت را در سوك و عزا نشاند. در رابطه با علّت مريضي نابهنگام حضرت و مرگ زود رس آن بزرگوار گفته شده است كه زني در شهر ساوه ايشان را مسموم نمود كه اين مطلب با توجه به درگيري دشمنان اهل بيت با همراهان حضرت و شهادت عده اي از آنها “‌در ساوه” و جوّ نامساعد آن شهر و حركت نابهنگام آن بزرگوار در حال مريضي به سوي شهر قم ، مطلبي قابل قبول مي تواند با شد.

 

آري آن حضرت كه مي رفت زينب وار با سفر پر بركتش سند گويايي بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير مأموني باشد، و همانند قهرمان كربلا پيام آور خون سرخ برادري باشد كه اين بار مزّورانه به قتلگاه (بني عباس ) برده مي شد ، ناگاه تقدير الهي بر اين شد كه مرقد آن بزرگ حامي خط ولايت و امامت براي هميشه تاريخ ، فريادگر مبارزه با ظلم و بي عدالتي ستم پيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيّع علوي در طول قرون و اعصار باشد.

 

مراسم دفن :

بعد از وفات شفيعه روز جزا ، آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند ، سپس به سوي قبرستان ” بابلان” تشييع كردند ولي به هنگام دفن آن بزرگوار ” به خاطر نبودن محرم ” آل سعد” دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردي به نام” قادر” اين كار را انجام دهد. ولي قادر و حتّي بزرگان و صلحا ، شيعه قم هم ، لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند ؛‌چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن ” آن پيرمرد صالح ” بودند ، كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از جانب ريگزار به سوي آنان مي آيند و قتي نزديك جنازه رسيدند ، پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا را در داخل سردابي ” كه از قبل آماده شده بود ” دفن كردند و بدون اينكه با كسي تكلّمي نمايند ، سوار شده و رفتند ، و كسي هم آنها را نشناخت (6).

 

به قول يكي از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار ، امامان معصومي باشند كه براي اين امر مهم ّ به قم آمدند.(7) پس از پايان رسيدن مراسم دفن ، موسي بن الخزرج سايباني از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زماني كه حضرت زينب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبّه اي آجري بر آن مرقد مطهّر بنا كرد.(8) و بدين سان تربت پاك آن بانوي بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت (ع) و دارالشّفاي دلسوختگان عا شق ولايت و امامت شد.

 

————————————

پی نوشتها:

(1) دلائل الامامه , ص 309 .

(2) وسيله المعصوميّه , ص 65 به نقل از نزههالابرار.

(3) مستدرك سفينه البحار , ج 8 , ص 257.

(4) زندگاني حضرت معصومه , مهدي منصوري , ص 14 ( به نقل از رياض الانساب , تأليف ملك الكتّاب شيرازي).

(5)درياي سخن , سقازاده تبريزي , نقل از وديعه آل محمّد , محمد صادق انصاري , ص 12.

(6) تاريخ قديم قم , ص 214.

(7) آيه الله فاضل لنكراني ” دام ظله".

(8) سفينه البحار , ج 2 , ص 376 .

منبع: nahad.umz.ac.ir

 

 

موضوعات: مقالات, احادیث
[شنبه 1396-10-09] [ 10:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سبک زندگی زن از دیدگاه آیات و روایات ...

آرایش زن برای همسر


انسان زیباترین موجود و آفریده هستی است و خداوند وقتی انسان را آفرید و به حالت استوار درآورد بر خود آفرین گفت: فتبارک‌الله احسن الخالقین. (مومنون، آیه 14).انسان نیز زیبایی را دوست می‌دارد و دنبال زینت‌ها می‌رود. (حدید، آیه 20) بر زن و مرد است که زیبایی را مراعات کرده و به آراستگی خود بپردازند؛‌ چرا که آراستگی و زینت‌های حلال دنیا برای مومنان است. هرچند زنان از شنیدن لذت می‌برند و گوش آنان برای شنیدن حرف‌های خوش و زیبا آماده است؛ اما مردان از راه چشم لذت می‌برند. پس بر زن است که خود را بیاراید. پیامبر(ص) می‌فرماید: همان حقوقی که لازم است مرد در رابطه با همسر خود رعایت کند، بر زن نیز لازم است، ‌اینکه شوهر،‌ خود را برای همسر خویش آراسته کند؛ همان‌گونه که زن، خود را در غیر گناه برای همسر خویش آراسته می‌کند. [1]و در جایی دیگر فرمودند: بهترین زن، زنی است که بیشتر برای شوهرش آرایش و زینت می‌کند اما از بیگانگان خود را می‌پوشاند.[2]وبه فرموده امام صادق(ع): هیچ زنی نباید بیش از سه روز ترک آرایش و زینت کند مگر زنی که شوهرش از دنیا رفته است که چنین زنی باید تا پایان عده وفات (چهار ماه و ده روز) زینت و آرایش را ترک نماید. [3]

و در جایی دیگر از  امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: سزاوار نیست که زن خودش را (در برابر شوهر) واگذارد، حتی اگر شده با آویختن گردنبندی خود را بیاراید. [4]

پیامبر(ص) فرمود: برای زنی که به خدا و روز جزا ایمان دارد، جایز نیست برای مرده‌ای بیش از سه روز آرایش را ترک کند، مگر برای زوج خود که واجب است چهار ماه و ده روز آرایش نکند.

غیرت و امانتداری


مرد و زن باید اهل خیانت نباشند و نسبت به یکدیگر امانتداری کنند. البته شایسته مرد است که غیرت ورزد و دیگران را از حریم خویش دور نگه دارد و مردی را به حریم راه ندهد؛ ولی بر زن است که امانتداری کرده و به شوهرش خیانت نکند و و مردی را به حریم خویش راه ندهد این امانت داری زن در برابر نامحرم همان غیریت زنانه است که ‍پسندیده است . امام صادق(ع) می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی باغیرت است و هر باغیرتی را دوست دارد و از غیرتمندی اوست که زشتی‌های پیدا و ناپیدا را حرام کرده است. [5]

در کتاب تحت العقول از امام علی(ع) درباره غیرت مرد نقل شده که می‌فرماید: از غیرت نابجا بپرهیز؛ چرا که این کار، زنان درستکار را به لغزش می‌کشاند؛ اما بر کار زنان، نظارت داشته باش و هرگاه گناهی از آنان دیدی، چه بزرگ و چه کوچک، از طریق نشان دادن ناخشنودی خویش، با آن برخورد کن و از مجازات کردن بپرهیز، چرا که گناه، بزرگ و تذکر، کم‌اثر می‌شود.[6]

امام صادق(ع) با بیان یک قاعده اساسی می‌فرماید: به پدر و مادر خود نیکی کنید، تا فرزندانتان به شما نیکی کنند و نسبت به زنان مردم پاکدامن باشید، تا زنانتان پاکدامن باشند.[7]



[1] -الفردوس، ج5، ص 521، ح 8953
[2] - تهذیب، ج7، ص 400
[3]-وسایل‌الشیعه، ج3، ص 271

 
[4]-میزان الحکمه، ج5، ص 2299
[5]-کافی، ج5، ص 535، ح1
44-تحف‌العقول، ص 87
[7]-کافی، ج 5، ص 554، ح 5

موضوعات: مقالات
[جمعه 1396-09-24] [ 03:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جایگاه زن در خانواده ...
جایگاه زن در خانواده

  جایگاه زن در خانواده  


نقش بی بدیل و تعیین کننده زنان در جایگاه تربیت و رشد انسانی جامعه، به عنوان مادر یا همسر و همراه و شریک شیرینی ها و تلخی های زندگی، از مسائل انکار ناپذیر است تا جایی که قرآن مجید اطاعت از والدین را بعد از اطاعت خداوند قرار داده است بدون این که بین زن و مرد (پدر و مادر) فرقی بگذارد.

رسول خدا (ص) نیز نسبت به حضرت خدیجه و حضرت فاطمه (س) احترام زیادی قائل بودند.

تاریخ اسلام گواه احترامات بسیار رسول خدا (ص) به مولود شریف؛ حضرت فاطمه (س) می باشد، تا نشان دهد که زن، جایگاه ویژه و مؤثری در خانواده دارد.

علاقه زن به خانواده و توجه نا آگاهانه او به کانون خانوادگی بیش از مردان است. زن از مرد رقیق القلب تر است؛ لذا مقام مادری و تربیت فرزند و تقسیم مهر و محبت بین افراد خانواده، به زن واگذار شده است.[1]

خلاصه این که زن پایگاه وجود و پیدایش انسان است و رشد نونهالان در دامن او انجام مى پذیرد؛ از این رو همان طور که جسما متناسب با حمل و پرورش و تربیت نسل هاى بعد آفریده شده از نظر روحى هم سهم بیشترى از عواطف و احساسات دارد.[2]



[1] -مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۲، ص ۱۶۴، چاپ اول، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش‏.

 
 [2] -اسلام کویپست12/9/96

برگرفته از مقاله سبک زندگی زن از منظر آیات و روایات

موضوعات: مقالات, نکات
 [ 02:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سبك زندگی در خانواده بر اساس قران و عترت ...

 

سبك زندگی در خانواده بر اساس قران و عترت

در آیات مختلف، مخاطب قرآن مردانند تا آن که در جهت تشکیل زندگی تلاش و سعی کنند و سامان بخشی آن را بر دوش کشند. تداوم زندگی و تأمین آن، سختی ها و درگیری های فراوانی به دنبال دارد که بدون امید و آرامش نمی تواند ادامه یابد. لذا این ایستادگی در برابر نابسامانی ها را بر دوش مردان قرار داده است. از سوی دیگر، زنان را آفرید تا کانون محبّت، عشق، زیبایی و آرامش بخشی باشند.

علاّمه محمّد حسین طباطبایی، مفسّر عالی مقدار می نویسد:

«فالنساء هنّ الرکن الاول والعامل الجوهری للاجتماع الانسانی10 ؛ زنان، سنگ زیرین و رکن اساسی و علت واقعی انسجام و تشکیل اجتماع خانوادگی انسانها هستند.»

بعضی از مفسّران وجود زن و عواطف زیبای او را همانند ملاطِ چسبنده و مستحکم یک ساختمان دانسته اند که سالیان سال اجزاء یک بنای عظیم را نگه می دارد و در استحکام و بقای آن نقش اساسی دارد، همانند سیمان و ماسه و آهک و غیره. این جاذبه عظیم را خداوند در وجود زن قرار داده است و او را سبب «آرامش و سکینه» معرفی نموده است.

قرآن کریم حفاظت و حراست از این رکن اساسی را بر عهده مردان نهاده و با توجه به توانایی های ذاتی شان آنان را مسؤول می داند و می فرماید:

«الرّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النّساء بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُم عَلی بعضٍ وَ بما اَنْفَقُوا مِن اموالِهِم»11؛ مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برتری هایی که خداوند (از نظر نظام اجتماعی) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر نفقاتی که از اموالشان در مورد زنان پرداخت می کنند.

در تبیین مسؤولیت مردان، چند نکته حائز اهمیت است:

الف) قَیِّم؛ کسی را گویند که مسؤولیت کارهای مهم دیگری را به عهده گیرد و آن را انجام دهد. قوّام و قیّام، اوزان صیغه مبالغه است که بر برتری همیشگی و ذاتی مردان بر زنان دلالت دارد.

ب) بما فضَّلَ اللّهُ؛ فضیلت آن امتیازی است که به طور طبیعی مردان (جنس نر) نسبت به زنان (جنس ماده) دارند.12 همانند قدرت و مقاومت در برابر کارهای سخت و سنگین و نیز معضلاتی که هم توان بیشتری را می طلبد و هم اندیشه قوی تری را.

از سوی دیگر، عواطف و احساسات پاک و قوی زنان آن قدر مورد توجه و التفات خداوند سبحان است که آرامش مردان را در سایه آن دانسته و بر آن تصریح می کند بلکه بار دیگر تأیید می نماید:

«هُوَ الذّی خَلَقَکُم مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسْکُنَ الیها…»13؛ اوست که شما را از یک تن آفرید و همسر او را از [نوع] او پدید کرد تا بدو آرام گیرد.

ج) بِما اَنْفَقُوا؛ در وادی ازدواج تأمین زندگی مادی زن را بر عهده مرد قرار داد و در صورت تمکین و رضایت بخشی کامل، او را «واجب النفقه» مردان نمود؛ که این خود یک سختی دیگر است که با جسم و اعضاء و جوارح مرد هماهنگی دارد و در این راستا هرگونه زحمت و خطری را به جان می خرد و برای دفاع از ناموس و حیثیت خویش گاه مال و گاه جان خود را فدا می نماید.

ج) مراقبت از تداوم زندگی
ادامه زندگی خانوادگی و زناشویی از دیگر موهبت های الهی است که بشر برای آن تلاش می کند، و می خواهد آنگاه که پیوند ایجاد شد، به سادگی بحث جدائی مطرح نشود. در این راه دو رکن اساسی خانواده (زن و شوهر) موظفند از آنچه سبب جدائی می شود، پرهیز نمایند بلکه در راه استحکام پیوند زناشویی سعی مضاعف داشته باشند. قرآن کریم به این مطلب چنین اشاره می کند:

«وَ هُوَ الّذی خَلَقَ مِنَ الماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قدیراً»14؛ خداوند کسی است که بشر را از آب آفرید، آنگاه در آفرینش او پیوندهای نسبی و سببی به وجود آورد (و نسل او را از این دو طریق گسترش داد). و پروردگار تو همواره تواناست.

با توجه به مطلب فوق، عده ای از مفسّران گفته اند: در آیه 21 سوره روم «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً…» آوردن این دو کلمه که ـ حکایت از شدت علاقه زن و مرد و وابستگی این دو به یکدیگر است و این دو واژه مفاهیم عمیق و ژرفی را در دل دارد ـ سه احتمال وجود دارد:

1. مودّت: انگیزه ارتباط در آغاز کار ازدواج است و اما ادامه و پایان آن که یکی از دو همسر ممکن است ضعیف و ناتوان شود و قادر بر خدمت نسبت به دیگری نباشد، «رحمت» جایگزین مودّت می شود. او دلسوزی خاص دارد، حتی از دیگران جهت کمک به همسرش استمداد می طلبد و خود را به هر آب و آتشی می افکند تا رحمت الهی را از خویش بروز و ظهور دهد در حالی که آن روز نه نیازمندی جنسی و شهوانی است و نه مسائل دیگر جوانی. در این مرحله حساس مراقبت از یکدیگر اهمیت زیادی دارد، همچون مریضی که توجه های پیاپی نزدیکان وی، او را بهبود می بخشد و ایجاد امید می نماید.

2. مودّت: درباره بزرگترهاست که توان خدمت به یکدیگر را دارند، اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه رحمت پرورش می یابند و رشد می کنند و شاید رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هم که فرمود: «وَارْحَمُوا صِغارَکُم؛ به کوچکترها ترحّم کنید»، بر همین اساس بوده است.

3. مودّت: غالباً جنبه دو طرفه (تقابل) دارد، به مجرّد آن که از طرفی سرزد، بر اساس قانون طبیعت، طرف مقابل باید آن را جبران کند و الاّ ظلم و ستم خواهد شد. اما رحمت، یک جانبه و ایثارگرانه است لکن بقای جامعه کوچک (خانواده) و بزرگ (اجتماع) به خدمات متقابل است که ریشه در مودّت دارد.15

در هر صورت آیه شریفه، «مودّت» بین دو همسر را مطرح می کند که قطعاً بقای جامعه بزرگ انسانی در سایه بروز و ظهور این موهبت الهی است و همچنین «رحمت» که لازمه اخلاق انسانی و استمرار فضائل و کرامت های بشری است. و با این موهبت الهی مراقبت و حفظ از یکدیگر ادامه می یابد؛ چنانچه این دو از بین برود و یا به ضعف و کمبود گراید، هزاران بدبختی و اضطراب روحی و روانی را به دنبال خواهد داشت.

پدید آورنده : رجبعلی زمانی

منبع:حوزه


گردآوری :گروه خانواده خوشبخت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/blest_family.html

پی نوشت ها:

1. روم/ 21. 2. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 382؛ تحریر الوسیله، امام خمینی(ره)، ج 2، ص 211، کتاب النکاح. 3. تفسیر روض الجنان و روح البیان، ج 15، ص 250؛ تفسیر اثنی عشری، ج 1، ص 282؛ تفسیر مواهب علیه، کمال الدین کاشفی، ج 3، ص 421. 4. بحارالانوار، ج 100، ص 220، باب کراهیة العزوبة؛ جامع الاخبار، ص 1، فصل 58، (فی التزویج). 5. نور/ 32. 6. مکارم الاخلاق، ص 197؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 21، باب استحباب حبّ النساء المحللات. 7. امالی، شیخ طوسی، ص 518؛ مکارم الاخلاق، ص 196، باب فی الراغبة فی التّزویج؛ عوالی الآلی، ج 3، ص 289، باب النکاح. 8. مستدرک الوسائل، علامه نوری، ج 14، ص 154. 9. بحارالانوار، ج 100، ص 220. 10. تفسیر المیزان، ج 4، ص 223. 11. نساء/ 34. 12. تفسیر المیزان، ج 4، ص 223. 13. اعراف/ 189. 14. فرقان/ 54. 15. تفسیر نمونه، ج 16، ص 391 به بعد، (با تغییر).

موضوعات: مقالات
[دوشنبه 1396-09-13] [ 09:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تبرج چیست ؟؟ ...

 پرهیز از خودآرایي و تبرّج:

یکي از ویژگي هاي مهم زنان، خص یصه تبرّج و خودنمایي است که به صورت غریزي در آنان وجود دارد. این خصیصه از نظر منابع اسلامي نیز مورد تأیید است؛ از آن جمله، سخن امیرالمؤمنین علي علیه السلام که مي فرماید: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفریده؛ ازاین رو، تمام همت خود را در جذب مردان و نزدیک شدن به آنان صرف مي کند» (کلیني، 1407ق، ج 5، ص 337).

این مسئله از نظر علم روان شناسي نیز به اثبات رسیده است. جینیا لمبروزو، روان شناس ایتالیایي، در این باره مي گوید: «یکي از تمایلات عمیق و آرزوهاي اساسي زن آن است که در چشم دیگران اثري مطلوب بخشیده و به وسیله حسن قیافه و زیبایي اندام، موزون بودن حرکات، خوش آهنگي صدا، طرز تکلم و بالاخره شیوه خرام خود مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آنها را تحریک نموده و روحشان را مجذوب سازد» (لمبروزو، 1369، ص 42). ازاین رو، آموزه هاي اسلامي از این ویژگي زن غفلت ننموده و با دستورات مکرر مبني بر زینت داشتن و آرایش نمودن زن براي همسرش در محیط منزل، به این غریزه پاسخ مناسب داده است (صدوق، 1376، ص 396).

اما ازآن رو که ممکن است این ویژگي، زن را به سوي افراط در تبرج بکشاند و به سمت خودنمایي و به نمایش گذاشتن جاذبه هاي جنسي خود در برابر نامحرم سوق دهد، قرآن کریم در دو آیه (احزاب: 33؛ نور: 60) ضمن سخن گفتن از تبرّج و خودنمایي زنان، آن را محدود به محیط خانواده و همسر کرده و تأکید مي کند: «و در خانه هاي خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید) (احزاب: 33).

آزاد بودن زن در خودآرایي و به نمایش گذاردن جذابیت هاي زنانه، مي تواند عاملي براي ایجاد اختلالات رواني در زن شود. به تعبیر برخي نویسندگان:

وقتي زن مکشوف و آرایش کرده در بین مردان ظاهر مي شود، طبعا عده اي خوششان مي آید و او را مورد تکریم و تحسین (ظاهري) قرار مي دهند. به همین دلیل، دایم سعي مي کند وضع ظاهري خود را طوري قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها واقع شود. معمولاً این گونه زنان و دختران براي اینکه زیباتر شوند هر روز وقت زیادي را صرف آرایش و تقلید از مدهاي جدید مي نمایند. این روند مي تواند ناراحتي هاي رواني زیادي براي آنان ایجاد کند؛ زیرا به دلیل اینکه همیشه کارها به دلخواه پیش نمي رود، باعث بروز نگراني هایي براي آنها مي شود.

براي مثال، این تصور که آیا با صرف این همه وقت و هزینه مالي توانسته اند جلب نظر دیگران بکنند و مورد پسند آنان واقع شوند یا بعکس، مورد تمسخر و تحقیر آنانند، مي تواند دایم ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به موجوداتي نگران تبدیل نماید. دلیل دیگري که مي تواند به نگراني آنها بیفزاید این تصور است که هر لحظه ممکن است رقیبي زیباتر از راه برسد و شکار آنها را برباید. و سرانجام، دلیل دیگري که باعث ناراحتي و استرس براي آنها مي شود این است که مي بینند به مرور زمان، از زیبایي هایشان کاسته مي شود و زنان جوان تر و زیباتر جاي آنها را مي گیرند و نقش آنها را در ربودن دل ها کمتر مي کنند (رجبي، 1383).

این گونه است که افراط در خودنمایي با مصادیق متعددش مي تواند تعادل روحي رواني زن را بر هم زده و آرامش را از او سلب نماید. اکنون با توجه به این توضیحات، فلسفه توصیه اسلام به حجاب و پوشش مناسب زن در مقابل نامحرم روشن مي شود؛ زیرا حجاب سبب ایجاد آرامش در زن و برحذر ماندن از بسیاري از نگراني ها مي شود.

مصادیق تبرج:

ـ پوشیدن لباس هاي نازک و بدن نما: در روایت وارد شده: «هر که لباسش نازک است دینش نازک است» (ابن شعبه حرّاني، 1382، ص 173).

ـ پوشیدن لباس هاي تنگ و چسبان، به گونه اي که حجم بدن را کاملاً نمایان مي سازد: سزاوار نیست براي زن که هنگام خروج از منزل لباسش را جمع و فشرده کند، به گونه اي که برجستگي هاي بدن او پیدا باشد یا خود را معطر کند (کلیني، 1407ق، ج 5، ص 519).

لازم به ذکر است که «جمر»، هم به معناي جمع کردن و به هم گره زدن و اجتماع است (ابن منظور، 1414ق، ج 4، ص 144) و هم به معناي معطر کردن (فراهیدي، 1409ق، ج 6، ص 121)، و این روایت تحمل بار معنایي هر دو را دارد؛ چون هر دو از مصادیق بي حجابي است.

ـ پوشیدن لباس هایي که به سبب رنگ خاص و یا ویژگي دیگر باعث جلب توجه نامحرم شود (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 390).

ـ

پیشنهادات 

در پایان، پیشنهادهایي براي تقویت حیا در جامعه اسلامي ارائه مي شود:

ـ دولت با استفاده از ظرفیت عظیم حوزه هاي علمیه و سایر مراکز آموزشي نظیر دانشگاه ها، نهادهاي متولي فرهنگ دیني، به تدوین سند راهبردي سبک زندگي در حوزه هاي مختلف علمي و عملیاتي اقدام نماید؛

ـ صداوسیما با ساخت برنامه هاي جذاب و پرمحتوا، مقایسه اي میان سبک زندگي اسلامي و غربي در زمینه هاي مختلف به عمل آورد؛

ـ رسانه ها با فرهنگ سازي مناسب در راستاي تقویت حیا در خانواده ها و جامعه اسلامي درصدد بازسازي ارزش هاي دیني در این رابطه برآیند؛

ـ در راستاي ترویج فرهنگ حیا و عفاف در جامعه، فیلم هاي مناسبي ساخته شود و از ساخت و پخش برنامه ها و فیلم هایي که در راستاي تضعیف فرهنگ حیا و عفاف گام برمي دارد، از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برخورد جدي صورت گیرد.

ـ حوزه هاي علمیه در تدوین سبک زندگي اسلامي از طریق استخراج این سبک از آموزه هاي دین اسلام و متناسب با آن، نسبت به تهیه کتاب ها، کتابچه ها، مقالات، بروشورها و… در فراخور فهم و حوصله اقشار مختلف جامعه و در گروه هاي سني مختلف اقدام نمایند؛

ـ مراکز و نهادهاي مختلف آموزشي در راستاي تقویت فرهنگ حیا در بین دانش آموزان و دانشجویان از طریق فرهنگ سازي صحیح در میان آنها تلاش نمایند.

 

منبع : اختصاصی راسخون.نويسنده: مصطفي زماني

موضوعات: مقالات
[یکشنبه 1396-09-05] [ 10:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بلایای طبیعی وآثار گناهان ...

آیا بلاهای طبیعی مانند زلزله وسیلاب اثر گناهان است؟ از منظر دینی هر فعلی از انسان سر می‌زند علاوه بر اثر ظاهری که برای ما قابل درک است دارای اثر باطنی است که بخش زیادی از آن در قیامت که همه چیز آشکار میشود روشن خواهد شد لذا قرآن کریم وقوع بعضی از آثار قحطی ها و گرانی ها را به کارهای انسان نسبت میدهد ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (روم:۴۱) فساد، در خشکی و دریا آشکار شده است بخاطر کارهایی که مردم انجام داده اند؛ تا نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند! ازطرف دیگر فرمود اگر اهل تقوا واعمال خیر باشند خداوند برکات را بر آنها نازل میکند وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ(اعراف:۹۶)و اگر اهل آبادیها، ایمان بیاوردند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها نازل میکنیم اما توجه به این نکته مهم است که طبق بیان قرآن کریم آنچه از مصیبت وبلاها بر سر انسان نازل می‌شود دودسته است دسته اول بخاطر عملکرد انسانهاست وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ (شوری:۳۰) آنچه از مصیبت به شما میرسد بخاطر اعمالی است که انجام داده اید، و بسیاری را نیز عفو می‌کند! دسته دوم ازقبل بر انسانها نوشته شده است زیرا دنیا محل ابتلا وامحتان است مَا أَبصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ (حدید:۲۲) هیچ مصیبتی (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روی نمی دهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است! اما اینکه فلان زلزله یا سیلاب برای امتحان و آزمایش است ویا بخاطر عملکرد ما مشخص نیست وجز خداوند متعال واولیا خاص او کسی نمی‌داند نکته مهم؛ بلاها و گرفتاری ها انواع و اقسام مختلفی دارد لذا کسی می‌خواهد قضاوت کند آیا قومی یا گروهی بیشتر به بلاها گرفتار هستند یا نه باید به مجموعه این بلاها اشراف داشته باشد وگرنه اینکه مثلا زلزله یا سیلاب را می‌دانیم وبه بعضی اشراف نداریم گمان کنیم بر ملتی بلا بیشتر میرود قضاوت نادرستی است.

منبع:@aligelayri

موضوعات: مقالات
[یکشنبه 1396-08-28] [ 09:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مقاله# ضرورت وچگونگی نهادینه کردن حیای رفتاری در جامعه ...

 

ضرورت حیای رفتاری در جامعه

چکیده:

یکی از ویژگی های فطری انسان خویشتن داری است که خداوند ذاتا انسان را به سمت پاکی و طهارت دعوت کرده و این دعوت همگانی توسط نیروی درونی‌وملکه اخلاقی است که‌ همانند سایر نعماتش به اوعنایت فرموده و این نیروی درونی انسان را وادار می‌کند  تا به خود نظم دهی برسد و این موضوع مهم نتیجه اعتقادات و باورهای شخصی وحاصل تقواست و از شاخه های تقوا می توان حیا را نام برد که‌ در عرصه‌های مختلف زندگی علاوه برآنکه   نیروی بازدارنده است ومحرک نیزبوده انسان را به خود نظم دهی می  رساندوهمچنین نتیجه مثبتی برای حضور در جامعه براساس حیا برای او نمایان می‌ گردد.در این نوشتار برآنیم تا بتوانیم انواع حیا را معرفی کرده واز نظر آیات و روایات مورد بررسی قرار دهیم و به ضرورت حیا پرداخته و روشهای نهادینه کردن آن در جامعه را  بررسی نماییم .با توجه به فعالیتهای انجام شده در این راه و اقدامات مفید و موثر که توسط محققین والامقام در این وادی ‍انجام گرفته، ‍‍‍ این نوشتار به بیان ضرورت و چگونگی نهادینه کردن حیای رفتاری در جامعه با یک تحلیل توصیفی وبهره گیری از منابع کتابخانه ای پرداخته است.

واژگان کلیدی:حیا_تقوا_جامعه_خانواده

موضوعات: مقالات
[سه شنبه 1396-08-16] [ 10:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مقاله ویژگی های اخلاقی حضرت معصومه (ع) ...

 

ویژگی های اخلاقی حضرت معصومه (ع):

 

نگارنده : حبیبه دوستی

درمیان دختران حضرت موسی بن جعفر(ع)برحسب آنچه به مارسیده است بهترین آنها فاطمه بنت امام موسی(ع)معرف به حضرت معصومه(ع)است که مزارشریفش درشهر قم است که دارای قبه ی عالیه وضریح وصحن های متعددوخدمه بسیار وموقوفات است وروشنی اهل قم وتمام خلق است.
سبب آمدنش به قم چنین روایت شده است که چون مامون حضرت رضا(ع)رادرسال دویست ازهجرت ازمدینه به مرو طلبیدیکسال بعدازآن خواهرش حضرت فاطمه(ع)به جهت اشتیاق ملاقات برادرش ازمدینه به مروحرکت کرد,پس همینکه به ساوه رسیدمریضه شد پرسیدکه ازاینجاتاقم چه مقدارمسافت است؟گفتند:ده فرسخ است پس خادم خودرافرمودکه مرابه جانب قم ببر.پس آنحضرت رابه قم آوردندودرخانه موسی بن خزرج بن سعد فرودآورد.پس آن حضرت مدت هفده روز دردنیا مکث نمودو سپس به رحمت ایزدی ورضوان الله پیوست.
ازویژگی اخلاقی ایشان کریمه اهل بیت بودن ,عصمت,محدثه بودن و…رامیتوان نام بردکه سایر ویژگیها درمتن این پژوهش آمده است.
درفصل اول به کلیات پرداخته شده است وبه برخی از مفاهیم ومضامین اشاره شده است.درفصل بعدی مختصری به زندگی حضرت پرداخته شده است که دراین فصل اززمان بدو تولد تا چگونگی حرکت ایشان به سمت ایران وترس دشمن ازپیوستن ایشان به امام رضا(ع)وایجاد یک قیام برضدحکومت ووفات ایشان اشاره شده است.فصل آخراین پژوهش به خصوصیات اخلاقی ایشان پرداخته شده است خصوصیاتی که دروجودیک زن قرارداده شده و ایشان راجزو زنهای ممتازقرارداده است خصوصیاتی نظیرشرافت خانوادگی ,عصمت، عبادت,صبر,محدثه بودن,شفاعت وسیع,کریمه اهل بیت بودن ایشان.
امید است بامطالعه این پژوهش ازنکات اخلاقی ایشان درس گرفته وآن را سرلوحه زندگی خویش قراردهیم.

 کلید واژگان: حضرت معصومه (س)،اخلاق، خصوصیات اخلاقی حضرت معصومه (س).

ادامه

موضوعات: مقالات
[سه شنبه 1395-10-21] [ 07:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دانلود مقاله امتحان الهی و راههای موفقیت در امتحان الهی ...

 امتحان الهی و راههای موفقیت در امتحان الهی

نگارنده: الهه نوبخت

چکیده:
امتحان و ابتلاء در اصطلاح به معنی تحقیق و تفحص در مورد افراد است تا مؤمن واقعی معلوم شود . همچنین امتحان، آزمایش بندگان از طرف خداوند است تا شکر گذاری و عدم شکر گذاری آنها معلوم گردد. امتحان با عناوینی همچون فتنه، اختبار، آزمایش ، ابتلاء و… در قرآن بیان شده است. طبق آیات و روایات همه ی انسان ها به طرق مختلف، از جمله: هوای نفس، بیماری، سلامتی، فقر، ثروت، زیبایی، قدرت، استعداد، فرزند، همسر و… امتحان می شوند تا استعدادهای نهفته ی آنها آشکار گردد و آزمون الهی، برای پرورش روح و جسم انسان است؛ یعنی همانگونه که طلا را به کوره می برند تا زیر فشار آتش بسوزد و خالص گردد، آزمون الهی نیز درست به همین صورت، انسان را مقاوم تر، آگاه تر و خالص تر می کند. و امتحان فرصت خوبی برای جبران خطاهای گذشته و بازگشت به سوی خداوند متعال است.
می دانیم در تاریخ افراد بسیاری بودند که ار لحاظ معنوی به مقام بالایی از ایمان رسیده بودند ولی یک لحظه غفلت از یاد خداوند وپیروی از هوای نفس سبب شد که در آزمایش الهی شکست خوردند و تمام اعمال آنها از بین رفت. مانند بلعم باعورا. ولی در مقابل نیز افرادی بودند که امتحان الهی برای آنها فرصت و پله ی ترقی برای رسیدن به کمال و سعادت شد تا بتوانند گذشته خود را جبران و از مقربان درگاه خداوند گردند. افرادی مانند حر بن یزید ریاحی.
انسان باید راههای موفقیت برای امتحانات الهی را که شامل: صبر،توکل، اراده ی قوی، توجه به گذرا بودن جهان، الگو و سرمشق قرار دادن زندگی پیامبران و ائمه معصومین و.. را بشناسد تا بتواند بر سختیهای این راه غلبه کند وبه کمال و سعادت برسد.
واژه کلیدی: امتحان، امتحان الهی

دانلود مطلب

موضوعات: مقالات
[یکشنبه 1395-10-19] [ 03:57:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دانلود مقاله مدرنیته و تأثیر آن در فرهنگ دینی ایران ...

 ورود مدرنیته به ایران

نگارندگان: عرب، نوبخت، یوسفی، دوستی
انسان گرایی (اومانیسم) گرفته تا علم گرایی و میل به تسلط بر طبیعت و پیشرفت و رفاه و سکولاریسم و عقل گرایی و مهمتر از همه تقدس زدایی از همه امور و نیز متغیر و متحول دانستن همه اوصاف و جنبه های انسانی و در یک کلام فاصله گرفتن از مبانی تفکر الهی. اینکه چه شد که انسان به این مسیر افتاد و آیا این مسیر جدایی از دین هنوز ادامه دارد یا با تجربه ی تلخ انسان در قرن بیستم نسیمی از معنویت به سمت و سوی انسان غربی وزیدن گرفته.

ادامه مطلب

موضوعات: مقالات
[دوشنبه 1395-10-13] [ 04:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دانلود مقاله بررسی تأثیر سوء ماهواره بر تربیت فرزندان و راهکارهای مقابله با آن ...

بررسی تأثیر سوء ماهواره بر تربیت فرزندان و راهکارهای مقابله با آن
نگارنده: الهه نوبخت
چکیده:
تربیت فرزندان از اساسی ترین عواملی است که می تواند عمود خانواده را استوار و محکم سازد. اگر فرزندان در خانواده خوب تربیت شوند نه تنها برای خانواده بلکه برای جامعه و حتی برای نسل های آینده مثمر ثمر خواهند بود. لذا در این مجموعه گردآمده سعی شده است به بررسی آسیب های ماهواره بر تربیت فرزندان و راهکارهای مقابله با آن پرداخته شود.
اسلام سرمنشأ تمام اخلاقیات، ارزشها و آموزه های بی نظیری است که در زمینه تربیت راهکارهای منحصر به فردی برای ما به ودیعه گذاشته است و می تواند منبع تربیتی فرزندان ما باشد. دربسیاری از آیات و روایات در زمینه های مختلف تربیت از جمله: زمان شروع تربیت، نحوه تربیت در سنین مختلف، چگونگی ابراز محبت، نظارت غیر مستقیم والدین، نظارت بر انتخاب دوستان و سرگرمی های آنها و … مطالبی بیان شده است.
در عصر حاضر ابزارها و تکنولوژی هایی همچون ماهواره، اینترنت، تلفن همراه و … هستند که مستقیماً می توانند بر تربیت کودکان و نوجوانان تأثیرگذار باشند. شاید بتوان گفت که ماهواره بیشترین آسیب ها را در تربیت بر جای می گذارد.
طبق آمارهای بدست آمده بسیاری از خانواده ها به خاطر تماشای ماهواره که محتوای آنها بیشتر ترویج فرهنگ غرب می باشد دچار اختلاف و جدایی از هم شده اند. چون در این شبکه ها به اشاعه فحشا و بی بندو باری، هرزه نگاری، رواج خیانت در میان زوجین، تربیت نسلی بی بندوبار و…. می پردازند.
این تحقیق به روش کتابخانه ای و کاربردی تهیه گردیده است.
واژگان کلیدی: تربیت، ماهواره، فرزندان

 

ادامه مطلب

موضوعات: مقالات
 [ 04:24:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معروفترین موسسه سنجش استاندارد مقاله ...

 

منبع:

http://biocamp.ir

موضوعات: مقالات
[شنبه 1395-09-27] [ 05:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسین (ع) پیام خود را با خون نوشت... ...

                                                                           روشهای تبلیغی نهضت حسینی.


سؤال اول: سخنان حضرت علی(ع) درباره فتنه بنی امیه چه بود؟
سؤال دوم: تحولات تاریخ اسلام بعد از وفات پیامبر(ص) چگونه بود؟
تحولات تاریخ اسلام بعد از وفات پیامبر(ص)
در تاریخ اسلام در پنجاه مسأله بین وفات رسول خدا و شهادت حسن بن علی(ع) جریانات و تحولات فوق‌العاده‌ای رخ داد. محققین امروز آنهایی که به اصول جامعه‌شناسی آگاه هستند متوجه نکته‌ای شده‌اند مخصوصاً عبدالله علائلی با اینکه سنی است. شاید بیشتر از دیگران روی این مطلب تکیه می‌کند و می‌گوید: بنی‌امیه برخلاف همه قبایل عرب تنها نژاد نبودند. بلکه فعالیتشان طرز کار یک حزب بود که با ظهور اسلام بیش از هر جمعیت دیگری احساس خطر کردند و تا آنجا که قدرت داشتند با اسلام جنگیدند.
پیغمبر اسلام در زمان خودش هیچ کار اساسی را بنی امیه نکرد. ولی بعد از پیغمبر تدریجاًبنی امیه در دستگاههای اسلامی نفوذ کردند و به جعل حدیث پرداختند و به ضرر حضرت علی(ع) چه پولها که خرج نکردند.
حضرت علی(ع) درباره فتنه بنی‌امیه کلمات زیادی دارند. فرموده‌اند: مساوات اسلامی به دست اینها به کلی پایمال خواهد شد. دوم اینکه سربه نیست شدن به اصطلاح روشنفکران بعد از ایشان است. مسأله سوم حتک حرمتهای الهی است و چهارمین مسأله این است که عملاً با اسلام مخالفت می‌کنند و برای اینکه مردم را واژگون کنند اسلام را واژگون می‌کنند.
علی(ع) که شهید شد برخلاف پیش‌بینی معاویه که علی با کشته شدنش تمام می‌شود به صورت یک سمبل در جامعه زنده شد و فکر علی با مردنش بیشتر گسترش یافت.
تا دوره یزید می‌رسد که دیگر طشت رسوایی از بام می‌افتد و در این شرایط است که اباعبدالله نهضت خودشان را آغاز می‌کند و تقاضای بیعت را رد می‌کند و به سوی مکّه که حرم امن الهی بود حرکت می‌کنند. رفتن به مکّه اولاً برای این بود که خود مهاجرت اعلام مخالفت بود و اگر در مدینه می‌ماند و می‌گفت بیعت نمی‌کنم صدایش آنقدر به عالم اسلام نمی‌رسید بنابراین اهل بیتش را حرکت داد و به مکّه رفت واین خودش یک ژست تبلیغاتی بود برای رساندن هدف و پیام خودش به مردم یا روز هشتم ذی‌الحجه روزی که همه می‌خواهند به منی و عرفات بردند و اعمال حج انجام دهند. ناگهان امام حسین(ع) اعلام می‌دارد که من می‌خواهم به طرف عراق و کوفه بروم می‌خواهد اعتراض خود را اعلام کند که کعبه در تسخیر بنی‌امیه است حجی که گرداننده آن یزید باشد برای مسلمین فایده‌ای نخواهد داشت. مرحوم آیتی در کتاب بررسی تاریخ عاشورا به نکته‌ای خیلی تکیه کرده است تعبیر ایشان این است که میگوید رنگ خون از نظر تاریخی ثابت‌ترین رنگهاست و حسین بن علی(ع) تعمدی داشت که تاریخ خود را با این رنگ ثابت و زایل نشدنی بنویسید پیام خود را با خون خود نوشت.
در کتابهای تاریخی می‌خوانیم که سلاطین و پادشاهان بخاطر اینکه نامشان در تاریخ ثبت شود آن را روی سنگی یا لوحه فلزی می‌نوشتند اما امام حسین(ع) پیام خود را نه روی سنگی نوشت و نه لوحی. آنچه او گفت در هوای لرزان در گوش افراد طنین انداخت اما در دلها ثبت شد به طوری که از دلها گرفتنی نیست و خودش کاملاً به این حقیقت آگاه بود آینده را طوری می‌دید که بعد از این حسین کشته شدنی نیست و هرگز کشته نخواهد شد.

منبع:مرتضی، مطهری، حماسه حسینی، ج 1، تهران، انتشارات صدرا، چاپ 37، سال1380، ص 349 تا 365.

موضوعات: مقالات, پایان نامه
[سه شنبه 1395-08-04] [ 06:26:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  درس های کاروان نینوا ...

با کاروان حسین (ع) همراه شویم….

فداکاری در راه مکتب:
امام حسین علیه السلام با عمل خود به انسان های مؤمن آموخت هنگامی که اساس مکتب با خطر مواجه می شود، باید در راه حفظ آن از هیچ گونه فداکاری دریغ نورزند. امام حسین علیه السلام وقتی دید زمام جامعه اسلامی به دست فردی مثل یزید افتاده است که به صورت علنی احکام الهی را زیر پا می گذارد قیام کرد و مردم را هم برای مبارزه با یزید فرا خواند و در این راه از جان و مال و فرزندان و یارانش گذشت و اجازه نداد که مرد فاسقی چون یزید احکام الهی را پایمال سازد و فرمود: «ای شمشیرها، اگر دین محمّد صلی الله علیه و آله وسلم جز با قتل من حفظ نمی شود، مرا در بر گیرید». بدین ترتیب عمل آن حضرت الگویی شد برای تمام انسان های مومن که در مواقع به خطر افتادن ارزش های الهی با سرمشق گرفتن از عمل کرد امام حسین علیه السلام در برابر طاغوت ها قیام کرده، جلوی تعدی آنها را بگیرند و از این طریق ارزش های دینی را در طول قرون متمادی از خطرها حفظ کنند.
یکی از درس های مهم نهضت عاشورا برای همه انسان ها این بود که صرف نظر از هر عقیده ای که دارند، سعی کنند در زندگی آزاده باشند و تن به هیچ گونه خواری ندهند و تسلیم ستم هیچ ستمگری نشوند. آری، آن هنگام که مرد ستمگری چون یزید او را به بیعت با خود فرا خواند، در جواب او فرمود: «هرگز دست ذلّت به شما نمی دهم و هم چون برده ها تسلیم شما نمی شوم» و بارها جمله «مَوتٌ فی عزٍّ خیرٌ مِن حیاةٍ فی ذُلٍّ؛ مرگ با عزت بهتر از زندگی ذلیلانه است»، را بر زبان جاری ساخته، انسان ها رابه آزادگی دعوت کرد. در کربلا وقتی آن حضرت را بین مرگ و بیعت با ستمگری چون یزید مخیّر ساختند، فرمودند: «این گروه ستم پیشه مرا به انتخاب یکی از دو چیز یعنی جنگ و پذیرش ذلت مجبور کردند. امّا محال است که من به ذلّت تن دهم.»
لزوم احیای امر به معروف و نهی از منکر:
امام حسین علیه السلام ضمن تبیین این حقیقت که حاکمیّت یزید بزرگ ترین منکر اجتماعی است و در چنین اوضاعی وظیفه انسان آزاده و با تقوا امر به معروف و نهی از منکر است، در نامه ای که به افراد سرشناس کوفه فرستادند این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را گوش زد کردند که می فرمایند: «هر مسلمانی سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می شمارد و پیمان الهی را در هم می شکند و با سنّت رسول خدا مخالفت می کند و در برابر چنین سلطانی با عمل یا گفتار مخالفت نکند، بر خداوند سزاوار است که چنین کسی را داخل آتش جهنم سازد». حضرت در ادامه فرمودند: «آگاه باشید به درستی که اینان (یزیدیان) پیروی از خدا را ترک و تبعیّت از شیطان را بر خود واجب کرده اند. فساد را رواج داده، حدود الهی را تعطیل کرده اند… حلال را حرام و اوامر و نواهی الهی را دگرگون کرده اند. من سزاوارترین شخصی هستم که به این اوضاع اعتراض کنم…». و دروصیّتی که به برادرشان محمد حنفیه نوشته اند تصریح دارند: «من برای خودخواهی یا خوشگذرانی و فساد قیام نکرده ام؛ بلکه می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره جدم و راه و روش پدرم را احیا کنم». بر این اساس یکی از درس های مهمّ عاشورا ضرورت احیای دو تکلیف بزرگ الهی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، است.
بردباری: رضایت ما اهل بیت است. بر امتحان ها و بلاهای او صبر می کنیم، او نیز پاداش صابران را به ما عطا می کند» و در یکی از منازل بین راه به همراهانشان فرمودند: «ای مردم هر کدام از شما تحمّل تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها را دارد با ما بماند وگرنه برگردد» و در طول این سفر هم خود امام حسین علیه السلام و هم یاران باوفایش در مقابل تمام حوادثِ تلخ شکیبایی را پیشه خود سا
در جای جای حماسه عاشورا شکیبایی در رفتارها و گفتارهای حماسه آفرینان عاشورا به چشم می خورد. امام حسین علیه السلام وقتی از مکه عازم عراق می شدند در ضمن خطبه ای فرمودند: «رضای الهی ختند و به همه انسان در طول تاریخ درس بردباری در راه هدف آموختند. امام حسین در روز عاشورا در اوج نبرد با دشمن به یاران خود فرمودند: «ای بزرگ زادگان و آزادمردان، بردباری را پیشه خود سازید. مرگ پلی است که شما را از سختی ها به سوی بهشت و نعمت های ابدی عبور می دهد.»
وفاداری :
وفا و عمل به پیمان و ایستادگی بر سر عهد از ویژگی های امام حسین علیه السلام و اصحاب وفادار آن حضرت است. آن حضرت شب عاشورا در توصیف اصحاب خود فرمودند: «هیچ اصحابی وفادارتر و صادق تر از یاران خود نمی شناسم» در توصیف وفاداری خود آن حضرت در زیارت نامه ایشان می خوانیم: «اَشْهدُ انّکَ قد… وَفَیْتَ و اَوفَیتَ؛ شهادت می دهم که تو به عهدی که با خداوند بسته بودی وفا کردی». یکی از صحنه های بزرگ تجلی وفاداری یاران امام حسین علیه السلام برخورد حضرت ابوالفضل علیه السلام با امان نامه ای است که شمر برای آن حضرت و برادرانش آورد. ایشان با ردّ آن می گوید: «من هرگز از دینم دست بر نمی دارم و تا جان در بدن دارم از امام و پیشوایم حسین حمایت می کنم». لذا در زیارت نامه اش وارد شده: «شهادت می دهم که تو به بیعتی که با امام حسین علیه السلام بسته بودی وفا کردی و دعوتش را اجابت نمودی و از دستوراتش اطاعت کردی.»
پایبندی به نماز:
از جمله درس های مهمّ نهضت عاشورا لزوم پایبندی به نماز و پاسداری از آن است. امام حسین علیه السلام به مسئله اقامه نماز و ترویج فرهنگ آن اهتمام زیادی می فرمودند. در عصر تاسوعا وقتی لشکر عمر سعد تصمیم گرفت که جنگ با امام حسین علیه السلام را آغاز کند، آن حضرت برادرش حضرت ابوالفضل را مأمور ساخت تا از دشمن یک شب مهلت بگیرد و علّت درخواست مهلت را این گونه بیان فرمود: «امشب را به ما مهلت دهند تا به نماز و دعا و استغفار مشغول شویم؛ زیرا خدا می داند که من نماز و دعا و قرآن را دوست می دارم.» ظهر عاشورا وقتی عمرو بن کعب به حضرت عرض کرد: هنگام نماز است، امام علیه السلام فرمود: «نماز را به یاد ما انداختی، خداوند تو را از جمله نمازگزارانی که به یاد خدایند قرار دهد. از دشمن بخواهید دست از جنگ بردارد تا نماز به جای آوریم».
نترسیدن از مرگ:
امام حسین علیه السلام در روزگاری که ارزش های اصیل اسلامی نظیر شهادت طلبی، در نتیجه حاکمیّت یزیدیان به فراموشی سپرده می شد، آنها را از نو در جامعه زنده کردند و عشق به شهادت را به مانند فرهنگی حیات بخش در نهاد انسان های مؤمن و آزاد جانشین ترس از مرگ ساختند.نقل شده است وقتی در شب عاشورا امام حسین علیه السلام به اصحاب و برادران و فرزندان خود فرمودند: «فردا همه شما کشته خواهید شد»، قاسم بن حسن علیه السلام ـ که جوان کم سن و سالی بودند ـ نگران بودند که نکند فیض بزرگ شهادت به لحاظ کمی سن شامل حال او نشود. لذا از آن حضرت سؤال کرد حتی من هم؟ امام حسین علیه السلام برای امتحان از حضرت قاسم پرسیدند: «مرگ را چگونه می بینی؟» این نوجوان پاک سرشت در جواب فرمودند: «مرگ در ذائقه من شیرین تر از عسل است.»

ادب و بزرگواری:
از درس های مهمّ و ماندگار عاشورا ادب و بزرگواری است که در رفتار تک تک همراهان امام حسین علیه السلام در طول این سفر به چشم می خورد؛ برای مثال وقتی حرّ متوجّه کار نادرست خود شد، با ادب وصف ناپذیری به خدمت امام علیه السلام رسید و از آن حضرت طلب گذشت کرد. هم چنین در گفتار حضرت عباس علیه السلام می بینیم که ایشان همواره از امام حسین علیه السلام که برادرشان بود با عنوان «سیّدی و مولای» یاد می کرد. هم چنین وقتی رفتار حضرت زینب علیه السلام را مشاهده می کنیم ادب و بزرگواری را در اوج خود می بینیم. آری او دو پسر خود را در رکاب برادر، فدای اسلام کرد، ولی نه تنها در موقع انتقال جنازه فرزندانش از خیمه بیرون نیامد، بلکه از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام یک بار هم کلمه ای درباره فرزندانش بر زبان نراند و همیشه یاد و نام سالار شهیدان را گرامی می داشت و از این طریق درس ادب و بزرگواری می آموخت.

درس امام شناسی :
حضرت امام حسین علیه السلام خطاب به مردم کوفه می نویسد: «به جانم سوگند، امام و پیشوای مردم کسی است که بر اساس قرآن حکم کند و به قسط قیام کند و از دین حق پیروی نماید و در راه خدا، خویشتن دار باشد». آن حضرت با این پیام به رهبریِ طاغوت هایی که بر خلاف قرآن و حق و عدالت رفتار می کنند و همواره اسیر خواهش های نفسانی خود هستند خط بطلان کشیدند و به جهانیان اعلام کردند که هرگز حاضر به قبول چنین پیشوایانی نشوند؛ چرا که آنها مردم را به سوی گم راهی می کشانند و از خیر دنیا و آخرت محروم می سازند.

درس حفظ عفاف و پاسداری از حجاب:
از درس های مهمّ عاشورا پاسداری از حجاب است که برای بانوان جامعه اسلامی بسیار آموزنده و در عین حال هشداردهنده است. وقتی در عصر عاشورا لشکریان بی شرم یزید خیمه ها را آتش زدند و از غارت لباس های خانواده شهدا و حرم اهل بیت علیهم السلام نیز چشم پوشی نکردند، بُعد دیگری از رسالت زنان قهرمان کربلا، یعنی حفظ عفاف و حجاب نمود بیشتری پیدا کرد. بانوان هریک به گونه ای در این باره به انجام وظیفه می پرداختند. نقل می کنند وقتی که مردم گرد آمده بود که اسرای اهل بیت را تماشا کنند، ام کلثوم خطاب به آنها فرمود: «ای مردم! آیا شرم نمی کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که پوشش مناسبی ندارند جمع شده اید؟» حضرت زینب علیهاالسلام در کاخ یزید خطاب به او می فرمایند: «یَابنَ الطُلَقاءِ، آیا این کار تو که زنان و کنیزانت را در جای امن و دور از چشم مردم قرار داده ای و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را با پوشش نامناسب در شهرها می گردانی، که همه به آن ها نگاه کنند عادلانه است؟!»

موضوعات: مقالات
[چهارشنبه 1395-07-21] [ 09:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم