پژوهش مدرسه علمیه عصمتیه سمنان


 
  مصادیقی از نقش مثبت و مؤثر جوانان در حادثه عظیم عاشورا ...

مصادیقی از نقش مثبت و مؤثر جوانان در حادثه عظیم عاشورا

*استفاده از سفرای جوان معتقد
به عنوان مثال نامه‌هایی که امام حسین (ع) به کوفه فرستادند، توسط جوانان ارسال شد، قیس‌بن مسهّر الصیداوی یکی از ایشان بود، همچنین جناب مسلم بن عقیل که به عنوان نماینده امام به کوفه فرستاده شدند هم جوان بودند و میان سالی را رد نکرده بودند و سفیر کبیر سید الشهدا(ع)  یک جوان کامل سن بود. نوجوان نبودند اما سالمند هم نبودند.
*اعلان وفاداری جوانان در حادثه عظیم عاشورا
«وقتی خبر شهادت حضرت مسلم رسید امام حسین علیه السلام به فرزندان عقیل و مسلم بن عقیل فرمود که شهادت مسلم برایتان کافی است، شما صحنه را ترک کنید، یک صدا گفتند: به خدا سوگند چنین نخواهیم کرد. جان و مال و خانواده و هستی خود را فدای تو می‌کنیم و در رکابت می‌جنگیم تا شهادت؛ مقتل خوارزمی ج 1، ص 211»
این اولین بحرانی بود که در واقعه کربلا پیش آمد، در آن جوانان وفاداری خود را اعلام کردند.
همچنین بعد از حرکت از قصر بنی مقاتل (یکی از منازل بین راه مکه به کربلا) امام حسین (ع) را خواب سبکی فرا گرفت. ناگهان بیدار شد و کلمه استرجاع (انّا للّه وَ انَّا الیه راجِعُون) را تکرار می‌کرد. علی اکبر(ع)  از علّت آن پرسید. امام (ع) فرمودند: اینک هاتفی ندا داد که این کاروان به سوی مرگ پیش می‌رود.
علی‌اکبر (ع) عرض کرد: الَسْنا عَلَی الْحَق؟ آیا ما بر حق نیستیم؟ امام (ع) فرمودند: آری ما بر حق هستیم. علی اکبر(ع) عرض کرد. در این صورت باکی از مرگ نداریم! امام حسین (ع) که از این جمله فرزندش بسیار خوشحال گردیده بود از خداوند متعال برای او پاداش خیر طلب نمو. «لهوف، همان، ص 92» این هم جلوه ای از حضور جوانان در کنار سید الشهداست.


*حضور غیرتمندانه و شجاعانه جوانان در عرصه کربلا


در عصر تاسوعا از طرف لشگر عبیدالله و توسط شمر بن ذی الجوشن امان نامه ای برای حضرت اباالفضل(ع) می‌آید در حالی که حضرت سید الشهدا فرموده بودند هر کس می‌خواهد برود، این خیلی مهم است که رهبر نهضت سید الشهدا(ع)  بگویند من از همه شما راضی هستم و کوچک‌ترین نارضایتی از شما ندارم و شما می‌توانید بروید با این حال یاران جوان سید الشهدا(ع)  اعلام وفاداری کردند و گفتند ما تا پای جان با شما هستیم، زمانی که امان نامه می‌آید معنای آن این است که شما اگر از حسین دست بردارید در دنیا با عزت زندگی خواهید کرد، عکس العمل حضرت عباس(ع) علمدار رشید نهضت عاشورا بسیار زیبا و درس آموز می‌باشد و ایشان آشفته شدند و شمر و امان نامه‌اش را لعنت کردند و خدمت سید الشهدا اعلام وفاداری کردند «لهوف، همان، ص 7» و جالب اینجاست که در مقاتل و تحلیل‌های نهضت عاشورا آمده است که حضرت سید الشهدا غیر از حضرت عباس سه برادر پدری همراه خود داشتند که سن ایشان را 22 سال و 23 سال و 24 سال گفته‌اند و خود حضرت عباس 34 سال سن داشتند یعنی همه این‌ها جوان هستند. حضرت عباس ابتدا لباس رزم بر تن برادرانش می‌پوشاند و جلوتر از خود به میدان فرستادند تا آنجا که به شهادت رسیدند. چرا این کار را جناب ابالفضل انجام دادند؟ معنای کار ایشان این است که من در راه سید الشهدا(ع) از برادران خود هم می‌گذرم و همچنین حضرت ابالفضل(ع) این سیاست را به کار بردند که اگر ابتدا خودشان به شهادت رساندند ممکن است ورق برگردد و آن‌ها بعد از شهادت حضرت ابالفضل(ع) سست شوند و نتوانند این راه را به خوبی ادامه دهند و برای خاطر جمعی ابتدا برادران خود را به میدان می‌فرستد و این مطلب برگ دیگری از حضور غیرتمندان جوانان در واقعه عاشوراست.
ادامه…http://sokhanvar.balagh.ir/content/534* *

موضوعات: پیام ها, مناسبت ها
[سه شنبه 1396-08-16] [ 10:48:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مقاله# ضرورت وچگونگی نهادینه کردن حیای رفتاری در جامعه ...

 

ضرورت حیای رفتاری در جامعه

چکیده:

یکی از ویژگی های فطری انسان خویشتن داری است که خداوند ذاتا انسان را به سمت پاکی و طهارت دعوت کرده و این دعوت همگانی توسط نیروی درونی‌وملکه اخلاقی است که‌ همانند سایر نعماتش به اوعنایت فرموده و این نیروی درونی انسان را وادار می‌کند  تا به خود نظم دهی برسد و این موضوع مهم نتیجه اعتقادات و باورهای شخصی وحاصل تقواست و از شاخه های تقوا می توان حیا را نام برد که‌ در عرصه‌های مختلف زندگی علاوه برآنکه   نیروی بازدارنده است ومحرک نیزبوده انسان را به خود نظم دهی می  رساندوهمچنین نتیجه مثبتی برای حضور در جامعه براساس حیا برای او نمایان می‌ گردد.در این نوشتار برآنیم تا بتوانیم انواع حیا را معرفی کرده واز نظر آیات و روایات مورد بررسی قرار دهیم و به ضرورت حیا پرداخته و روشهای نهادینه کردن آن در جامعه را  بررسی نماییم .با توجه به فعالیتهای انجام شده در این راه و اقدامات مفید و موثر که توسط محققین والامقام در این وادی ‍انجام گرفته، ‍‍‍ این نوشتار به بیان ضرورت و چگونگی نهادینه کردن حیای رفتاری در جامعه با یک تحلیل توصیفی وبهره گیری از منابع کتابخانه ای پرداخته است.

واژگان کلیدی:حیا_تقوا_جامعه_خانواده

موضوعات: مقالات
 [ 10:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برای ما چشم روشنی چه آورده ای؟ ...

 

حضرت آیت الله حق شناس

برای ما چشم روشنی چه آورده ای؟ (سوال بعد از مرگ)

بعد از رفتن از این دنیا، اولین سوالی که از شما می شود، این است که ای بنده ی من! با امانت های من چه کردی؟ “عبدی ماذا صنعت فی امانتی؟".
سوال می شود که برای ما چشم روشنی چه آورده ای؟
البته این را به همه نمی گویند، این را به اشخاصی که مجهز هستند، می گویند، همان کسانی که حضرت درباره ی آنها فرمود: “و اعد القری لیوم النازل به".
حضرت می فرمایند: “ان اثم سکن فی النار و الذی بعث محمدا بالحق". یعنی قسم به کسی که مرا مبعوث کرد، اگر به یادگیری مسائل دینتان و عمل به آن توجه نکنید و نادیده بگیرید، گرفتار آتش جهنم خواهید شد. ("و” در این عبارت برای قسم است و حضرت مبالغه نمی کند، داداش جون!)
در سوره ی انشقاق می فرماید که نامه ی عمل بعضی را از پشت سر به آنها می دهند. وقتی می پرسند: چرا؟ می گویند: برای اینکه شما احکام اسلامی را پشت سرتان انداختید، دنیا را در مقابل و آخرت را پشت سرتان قرار دادید.
اگر بخواهید بدانید که به عوالم اخرویه اقبال دارید یا ادبار، باید خودتان را به استاد عرضه کنید.
“یا بنی اجعل فی ایامک و لیالیک و ساعاتک نصیبا لک فی طلب العلم".
حضرت لقمان به فرزندش فرمود: فرزندم! در شبانه روز و ساعات خودت زمانی را هم برای طلب علم قرار بده. “فانک لن تجد له تضییعا مثل ترکه". اگر این ساعت را در شبانه روزت ترک بکنی، زیانکار خواهی بود، اصلا ما بازاء ندارد، آقا جان! اگر این ساعت طلب علم از دست تو رفت، دیگر نخواهی یافت.
هر کس هستی داداش جون! مبادا از تحصیل علم تقوی و یقین غفلت کنی. اگر به مرحله ی یقین نرسی، ممکن است آن لحظه ی آخر “خسر الدنیا و الاخره” از دنیا بروی. اگر به مرتبه ی یقین نرسیم، شیاطین در وقت جان دادن حاضر می شوند و ما را خاسر و خائف از دنیا می برند.

[ز ملک تا ملکوت ج3 ص 77- دروس اخلاق آیت الله حق شناس]

موضوعات: اموزشی, نکات
 [ 10:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت